• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4680 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۱۰ تير

ادامه از صفحه اول

متهمان امروز كميسر

اينكه پس از فروپاشي بلوك شرق و كشته شدن چائوشسكو و همسرش كه علاوه بر ديكتاتوري و سلب آزادي‌هاي مردم، متهم به فساد مالي نيز بودند، چه تغييراتي در اين كشور رخ داده است، در اين يادداشت نمي‌گنجد، ولي بايد ببينيم اين زمان در ماجراي مرگ مشكوك قاضي منصوري در روماني چگونه عمل مي‌شود. به هر صورت در اين كشور نيز نسيم آزادي وزيده و از «پشتِ پرده» دور شده است. با اين حال، مرگ مشكوك قاضي ايراني در روماني اين شايعه را به وجود آورده كه مرگ او داوطلبانه (خودكشي) نبوده است. وي در كسوت روحانيت بوده و ظواهر دينداري را داشت كه قتل نفس را گناه كبيره مي‌دانند، علي‌القاعده نبايد او اين گناه را به ساير گناهان خوبش چون برخوردهاي غيرقانوني با روزنامه‌نگاران و اصحاب دعوي و رشوه‌خواري بيفزايد. هرچند بعضي عكس‌ها و فيلم انتقال جسد به آمبولانس چنين القاء مي‌كند؛ آنچه كه داخل كيسه نايلوني توسط 2مامور اورژانس به آمبولانس منتقل مي‌شد، با توجه به جثه تنومند منصوري نمي‌تواند جسد او‌ باشد! افزون بر اين دادستاني بخارست اعلام كرده كالبدشكافي نشان مي‌دهد كه مرگ او همراه با «خشونت پيش از قتل» بوده است. اثبات تعلق جسد به حجت‌الاسلام منصوري منوط به بررسي DNA جسد و مطابقت آن با DNA او در تهران يا آلمان است كه شايعاتي درمورد حضور او در اين كشور به وجود آمد. البته اين كار مراجع تخصصي پزشكي است. چون گفته مي‌شود وي مدتي در آلمان تحت معالجه بوده، انطباق DNA مقتول ممكن است. اگر از اين مسير حركت شود و اثبات گردد، جايي براي حدس و گمان فوت يا قتل او باقي نمي‌ماند. از طرف ديگر اعلام دادستاني بخارست كه مرگ او با خشونت همراه بوده، شبهه يا شايعه قتل او حاشيه‌اي است كه بر متن اعلاميه‌ها و اطلاعيه‌هاي رسمي پزشكي قانوني و دفتر دادستاني روماني چربيده است. اگر فرض كشته شدن صحيح باشد، اين پرسش مطرح مي‌شود كه عامل يا عوامل قتل او چه شخص يا اشخاصي بوده است؟ به‌رغم اينكه در كشور ما در مسائل حقوقي و كيفري كمتر از نظر حقوقدانان پرسش مي‌شود، با اين حال آقاي «رحمن فيروز» يكي از وكلاي دادگستري در مقاله‌اي كه در فضاي مجازي منتشر كرده، فرض‌هاي مختلف را درنظر گرفته است: 
اول؛ كساني كه در پرونده اقتصادي مطرح در تهران ممكن است به محاكمه خوانده شوند ولي هنوز نام آنها در پرونده نيست و احتمال داده‌اند قاضي متوفي آنها را لو دهد.
دوم؛ كساني كه از احكام قضايي او آسيب ديده و فرصت را براي انتقام‌گيري مناسب دانسته‌اند و با اقدام خود يا اجير كردن فرد يا افرادي از گروه‌هاي جنايي سازمان‌يافته درصدد امحاي فيزيكي او برآمده‌اند.
سوم؛ ارتكاب قتل توسط مخالفان جمهوري اسلامي.
چهارم؛ از دولت روماني كه بر سر دو راهي تحويل متهم يا عدم تحويل او به ايران قرار گرفته بود، با كشته شدن سوژه رفع تكليف شد.
پنجم؛ بالاخره گروهي هم مطرح مي‌كنند وي به‌خاطر اعمالي كه انجام داده بود، انتقام الهي گريبانش را گرفت. هرچند در ميان اين 6 مورد ممكن است تركيبي از موارد فوق نيز متصور باشد.
بايد اضافه كرد؛ اگر آقاي منصوري پيش از ورود به روماني در آلمان يا هر يك از ديگر كشورهاي اروپاي غربي بوده باشد، خروج او از اين كشورها كه داراي قوه قضاييه مستقل، سيستم پليس مسوول و قانونمند، دسترسي او به رسانه‌هاي آزاد و مستقل و امكان انتخاب وكلايي توانمند نشان از آن دارد كه نامبرده با دانش حقوقي ضعيفش (در حد پايين‌تر از متوسط) يا تصميمي نابجا را گرفته يا يكي از عوامل ششگانه فوق و بلكه عوامل ديگري پاي او را به روماني كشانده است. اگر قاضي منصوري كه مرگ او هنوز مشكوك است، درخروج از ايران مقصدش همان روماني بوده است، بايد گفت او از زندگي در كشورهايي كه قانون در آن حاكم است، واهمه داشته است؛ اين پايان زندگي همه قانون‌ستيزان و قانون‌گريزان است. اكنون بايد ببينيم «كميسر پليس روماني، اين زمان، چه‌كسي را متهم مي‌كند؟!»


وقاحت امريكايي

ترامپيسم در طول سه سال گذشته تمامي مرزهاي عرف‌هاي ديپلماتيك، رويه‌هاي معمول سياسي و ادب و احترام در سياست خارجي را پشت سر گذاشته است. به همين دليل است كه سفير امريكا در لبنان، اخيرا با كنار زدن تمام عرف‌هاي ديپلماتيك، مستقيما به دخالت در امور داخلي كشور محل ماموريتش مي‌پردازد. معلوم است كه آقاي ترامپ و دولت برخواسته از چنين شخصي، كه هيچ عرف و آدابي را به رسميت نشناسند. امريكايي‌ها تلاش مي‌كنند جنگ رواني سنگيني را به راه بيندازند تا اراده مردم مقاوم لبنان را بشكنند. امريكايي‌ها با تبليغات و ترويج اين ايده كه حزب‌الله مقصر تحريم‌ها و محاصره اقتصادي لبنان است، مي‌خواهند مردم را عليه سمبل مقاومت لبنان بشورانند و حمايت مردمي از اين گروه را كم كنند. حزب‌الله سمبل ملي و افتخار لبنان است كه همه اقشار و طوايف با افتخار به آن نگاه مي‌كنند. همه گروه‌ها و طوايف لبناني در مقاومت در برابر اشغالگري و تعرض خارجي با حزب‌الله همراهند. مردم لبنان، مردم آگاه و مقاومي هستند؛ اگر اين گونه نبود، امريكا دهه‌ها پيش با كمك عربستان سعودي و رژيم صهيونيستي مي‌توانست اراده مردم لبنان را بشكند، در دوراني كه لبنان زير بمباران‌هاي سخت و سنگين در بيروت و جنوب زندگي مي‌كردند. تلاش‌هاي واشنگتن، اقدامات عبث و بيهوده‌اي است كه نهايتا جز ريختن بيشتر آبروي امريكا نتيجه ديگري براي اين كشور در لبنان نخواهد داشت. امروز، دولت حسن دياب در بيروت وارث اقتصاد دولت‌هاي قبلي است. دولت‌هايي كه به خصوص در دوره سعد حريري كشور را زير بار فساد و ورشكستگي فرو بردند. حريري به‌طور سنتي به دليل نسبت خانوادگي و با حمايت دولت‌هاي خارجي به ويژه عربستان سعودي حكومت را در لبنان سال‌ها در اختيار داشت و مشكلات اقتصادي گسترده كنوني امروز در لبنان، ميراث سوءمديريت و فساد جاري در دولت او و ديگر اسلافش است. دولت دياب تلاش مي‌كند كه اين روزها را با درايت پشت سر بگذارد. قطعا مبارزه با اين حجم از فساد و مشكلات اقتصادي بي‌دردسر و ساده نيست، اما مردم لبنان قطعا به دولت كشورشان كمك مي‌كنند تا بدون نياز به دخالت خارجي از اين دوره سخت هم عبور كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون