• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4680 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۱۰ تير

نقض غرض

محسن آزموده

چند روز پيش در يكي از خبرگزاري‌ها، يكي از برجسته‌ترين و نام آشناترين مولاناپژوهان ايراني كه شرحي مفصل و چند جلدي بر مثنوي معنوي نوشته، در گفت‌وگويي، يكي ديگر از شارحان مثنوي را كه اخيرا كتابش مشهور و پر مخاطب شده، با ادبياتي تحقيرآميز و پر از طعنه و كنايه نواخت و مدعي شد كه اثر او چيزي نيست جز خلاصه‌اي از شرح جامع خودش كه البته بدون اجازه نويسنده اخذ شده و مصداق «كار تكراري و پخته خواري» است. آن نويسنده ديگر هم متني نوشت و در آن ضمن پاسخ به انتقادات شارح اول، با لحني محترمانه، در نهايت مدعي شد كه او (يعني شارح نخست)، از انتشار هيچ اثري در ارتباط با مثنوي خوشحال نمي‌شود. 
پيشاپيش به دليل ابهام ناشي از عدم ذكر اسامي عذر مي‌خواهم، علت نام نبردن از طرفين دعوا، آن است كه نمي‌خواستم هيزمي بر اين آتش كوچك برافروخته بيندازم و خود را درگير نزاع قلمي و كلامي دو محقق كنم، زيرا نه قصد و صلاحيت داوري علمي ميان اين دو را دارم، نه مجال آن را در اين مختصر مي‌يابم، نه سودي در دامن زدن به اين دعوا مي‌بينم و نه فكر مي‌كنم كه در اين وانفسا مساله چندان مهمي است كه در يادداشتي به آن بپردازم. دعواي دو پژوهشگر كه از قضا رسانه‌اي شده، موضوع جديدي نيست و لابد همگان موارد زيادي را از اين بحث‌ها و منازعات ميان نويسندگان و محققان در خاطر دارند. 
اما فرض كنيم ناظري بيروني كه آشنايي و حتي احتمالا علاقه چنداني به مولانا و عرفان و ادبيات و مباحثي از اين دست ندارد، با اين مجادله مواجه شود. طبيعي است كه اولين واكنش او اين باشد كه «اي بابا، يك نفر ديگر كتابي نوشته، آن وقت دو نفر سر شرح و تفسير آن با هم جنگ و جدال مي‌كنند. اين آدم‌ها چقدر تنگ نظر و بخيل هستند. جاي همديگر را كه تنگ نكرده‌اند، نويسنده كتاب اصلي هم در قيد حيات نيست، حالا چرا اينها با هم جنگ و جدال مي‌كنند»؟! ممكن است اين نظر چندان صائب و محل اعتنا به نظر نيايد.
اما مساله زماني تلخ‌تر مي‌شود كه اين ناظر ناآشنا دريابد كه كتاب اصلي درباره چيست و نويسنده‌اش كيست و آن را به چه منظوري تصنيف كرده. مي‌دانيم مثنوي معنوي سروده مولانا جلال الدين عالم و عارف و شاعر و انديشمند برجسته ايراني در قرن هفتم هجري در شش دفتر به هدف طبع‌آزمايي و نگارش يك اثر ادبي و هنري نگاشته نشده است، هدف از نگارش آن گردآوري حكايات و امثال گذشتگان و يا تدوين اثري تاريخي يا سرايش شعر به سفارش و براي فلان دربار و نهاد نيست. مثنوي همچنين يك كتاب علمي يا فلسفي به معناي مالوف نيست كه مثلا دانشمندي چون ابوريحان بيروني يا فيلسوفي چون ابن سينا آن را در نتيجه تحقيقات علمي و تاملات نظري تحرير كرده باشد. 
مثنوي معنوي آن طور كه مي‌دانيم عصاره آموزه‌ها و انديشه‌هاي مولاناست كه به اصرار شاگردان و دوستاني چون حسام‌الدين چلبي سروده و هدف از نگارش آن در وهله اول تهيه كتابي براي اهل سير و سلوك است تا بتوانند آموزه‌هاي عرفاني و حكمي را به بيان سخنوري چيره دست و حكيمي صاحب معرفت مطالعه كنند. اما هدف از مطالعه اين آموزه‌هاي عرفاني و حكمي چيست؟ آيا جز اين است كه انسان‌هاي بهتري شويم و زندگي خوب‌تري در پيش‌گيريم و با خود و ديگران بر سر مهر باشيم؟ 
بر اين اساس مي‌توان به طريق اولي پرسيد هدف از شرح اين كتاب چيست؟ آيا مي‌خواهيم فضل‌فروشي كنيم يا هدفي اقتصادي دنبال مي‌كنيم يا به دنبال آن هستيم كه نام و نشاني براي خود خريداري كنيم؟ قطعا اگر اين پرسش‌ها را از هر كدام از شارحان و مفسران مثنوي مولانا بپرسيم، مي‌گويند كه غرض‌شان در وهله نخست، راحت‌تر كردن و ساده‌تر ساختن فهم سخنان مولاناست، براي مخاطب غيرمتخصص است، تا راحت‌تر و بهتر بتواند آموزه‌هاي كتاب را دريابد و در نهايت با سختي كشيدن كمتري به هدف اصلي آن يعني انسان بهتري شدن نائل شود. 
اگر چنين است، پس جاي اين پرسش است كه آن جدال‌ها و منازعات چه وجهي دارد؟ آيا نقض غرض نيست؟و آيا بيراه است اگر طعنه زنندگان و خرده گيران بگويند « اينها كه مدعي عرفان و حكمت هستند، با يكديگر هم مدارا نمي‌كنند و اينچنين به يكديگر مي‌تازند. واقعا اين همه عرفان خوانده‌اند و دست آخر با هم اين طور مواجه مي‌شوند؟!» متاسفانه گاهي شماري از محققان و پژوهشگران و زحمت كشان حوزه فرهنگ، فراموش مي‌كنند كه چرا و با چه انگيزه و هدفي پاي در اين وادي گذاشته‌اند و كردار و گفتاري از آنها سر مي‌زند كه مصداق بارز نقض غرض است. اين گفتارها و نوشتارها، بيشتر از آنكه به هدف اصلي همه كردوكارهاي انساني يعني خوب زيستن و بهتر شدن كمك كند، مستمسكي مي‌شود براي آنها كه با هر بهانه‌اي مي‌خواهند ارج و قرب فضل و دانش و فرهنگ و ادب را انكار كنند و براي كاهلي يا بي توجهي يا كردارهاي غيراخلاقي خود دنبال بهانه و سرپوش هستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون