مايك پمپئو جنگ را فرياد ميزند
تغيير رژيم؛ سياست جديد امريكا در قبال چين
ترجمه: هديه عابدي
مايك پمپئو وزير امور خارجه ايالاتمتحده امريكا اخيرا سياست جديد اين كشور در قبال چين را اعلام كرده و آن چيزي نيست جز تغيير رژيم. اين روزها، برخي از آغاز «جنگ سرد جديد» ميان چين و امريكا صحبت ميكنند، اما اين روايت پكن بوده و قطعا نادرست است، چراكه هيچ نكته «جديدي» درباره اين درگيري چندنسلي و بينقارهاي وجود ندارد. با اين حال، به نظر ميرسد جنگ سرد دو كشور وارد فاز جديدي شده است. زك كوپر، يكي از اعضاي موسسه امريكن اينترپرايز، چندي پيش استراتژي جديد دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالاتمتحده امريكا، در قبال چين را مانند روسيه يك «رمز، معما و راز» توصيف كرد، اما شايد اكنون بخواهد حرفش را عوض كند. مايك پمپئو، وزير امور خارجه امريكا، در سخنراني اخير خود در كتابخانه و موزه رياستجمهوري ريچارد نيكسون واقع در ايالت كاليفرنيا، آنچه كشورش قصد انجام داشته و چگونگي برنامهريزي دولت براي دستيابي به اهداف بلندپروازانهاش را صراحتا اعلام كرد. او در سخنان خود ميگويد كه امريكا با اين تصميم عملا پنج دهه سياست «تعامل» را از بين برده و اكنون سياستي را اتخاذ ميكند كه ديگر چندان مورد اقبال نظام سياسي امريكا نيست؛ تغيير رژيم. پمپئو تاكيد كرد: وزارت خارجه همچنان به «تعامل» با چين ادامه ميدهد، اما «صرفا در صورت رعايت انصاف و انجام عمل متقابل.» ديگر آن روزها گذشت كه ديپلماتهاي امريكايي براي حمايت از حزب كمونيست با چين تعامل ميكردند. روساي جمهور پيشين امريكا بارها كمونيسم چيني را نجات دادند و از آن بين، سه مورد از همه شاخصتر است؛ نيكسون در سال 1972، بوش در سال 1989 و كلينتون در سال 1999. به گزارش وبسايت تحليلي «نشنال اينترست»، نكته مهمتر در سخنان وزير امور خارجه امريكا اين است كه واشنگتن قصد دارد نوع جديدي از تعامل را در پيش بگيرد. پمپئو گفت: «اكنون بايد با مردم چين تعامل داشته باشيم و به آنها قدرت بدهيم. آنها مردماني آزاديخواه و پويا هستند كه حسابشان از حزب كمونيست چين كاملا جداست. اين كار با ديپلماسي رو در رو آغاز ميشود.» تحليلگراني چون فرد كاپلان ميگويند، اين سخنراني تاريخي پمپئو، «فرياد جنگ» است. بله، هيچ چيز براي بنيانهاي لرزان حكومت چين ترسناكتر از اين نيست كه امريكا مستقيما با چينيها سخن بگويد، بنابراين به گوش شي جين پينگ، رهبر چين، حرفهاي پمپئو درست مثل نداي جنگ است. در هفتههاي اخير آغاز يك «جنگ سرد جديد» ازسوي امريكا در بسياري از محافل مورد بحث قرار گرفته، اما اين روايت پكن بوده و قطعا نادرست است، چراكه هيچ نكته «جديدي» درباره اين درگيري چندنسلي و بينقارهاي وجود ندارد. چين از زمان سقوط اتحاد جماهير شوروي در اين درگيري حضور داشته است. مساله اينجاست به دلايلي كه به مرور زمان تغيير كرده است، امريكاييها نسبت به آنچه در اطرافشان ميگذرد بيتوجه بودهاند. اگر نكته جديدي هم در مورد جنگ با چين وجود داشته باشد، اين است كه امريكاييها بالاخره خطر حزب كمونيست و چالشي كه امريكا به واسطه اين حزب با آن روبهرو است را درك كرده و عليه آن دست به كار شده است. امريكا با وجود بيدار شدن از خواب زمستاني، هنوز ماهيت بنيادي اين چالش را بهطور كامل درك نكرده است. متاسفانه رييسجمهور چين فكر ميكند همه بايد سلطه و حكمراني چين بر جهان را بپذيرند. شي جين پينگ به دنبال احياي اين مفهوم امپرياليستي است كه حاكم چين حق دارد و موظف است بر سراسر كائنات حكمراني كند. بنابراين، تفكرات رهبر چين موجوديت امريكا و نظام وستفاليايي جهان را كه از سال 1648 حكمفرماست، تهديد ميكند. متاسفانه چين همچنان به دست يك انقلابي اداره ميشود. نكته بعد اين است كه امريكاييها خيلي دير متوجه خصومت چين شدهاند و در اين زمينه كند عمل ميكنند. كمپينهايي كه چين با هدف ارايه اطلاعات غلط درخصوص موضوعاتي چون شيوع كرونا و اعتراضات ضدنژادپرستي در امريكا عليه اين كشور راهاندازي كرد، بهشدت فريبنده و پر از خباثت بودند. به علاوه، به نظر ميرسد كه چين تمام توان خود را براي اين كار گذاشته است: نيويورك تايمز ميگويد: در اواسط ماه مارس امسال، چين مخفيانه خبري دروغ را در ابعاد وسيع و از طريق پيام كوتاه و شبكههاي اجتماعي منتشر كرده است تا در امريكا آشوب ايجاد كند. تاكنون دستگاه سياست امريكا تصورش بر اين بوده كه ميتواند با ديپلماسي سنتي، مساله چين را مديريت كند. سوزان تورنتون، يكي از مقامات سابق وزارت خارجه امريكا، در گفتوگو با شبكه پي بي اس، يك روز پيش از سخنراني پمپئو گفت: فكر ميكنم از جايي كه من در آن نشستهام، مشكل اصلي است كه بايد براي مقابله با چالش پيچيده و دشوار چين، راهبرد فكر شده و دقيقي داشته باشيم. اما در حال حاضر به نظر ميرسد ما در قبال چين رويكردي خشن در پيش گرفتهايم و در اين بين، اقدامات تحريكآميز زيادي انجام ميشود كه اصلا معنايش داشتن راهبرد نيست و هيچ دستاورد خاصي هم ندارد.» شايد حرفهاي تورنتون منطقي به نظر برسند، اما مساله اينجاست كه امريكا چندين دهه در قبال چين «راهبرد فكرشده و دقيقي» داشته است و نتوانسته با آن، چالش پكن را براي خود حل كند. اكنون امريكا تصميم گرفته پارادايم خود در قبال چين را تغيير دهد. پمپئو در سخنان روز پنجشنبه خود گفت: «ديگر وقتش است. وقت آن است كه ملتهاي آزاد دست به كار شوند.» حرفهاي پمپئو يادآور اين جمله است كه «ديوار (برلين) بايد خراب شود.» ما اين جمله را زماني شنيديم كه همه چيز در خطر است و حتي يك لحظه را هم نميتوان از دست داد.
تاكنون دستگاه سياست امريكا تصورش بر اين بوده كه ميتواند با ديپلماسي سنتي، مساله چين را مديريت كند. سوزان تورنتون، يكي از مقامات سابق وزارت خارجه امريكا، در گفتوگو با شبكه پي بي اس، يك روز پيش از سخنراني پمپئو گفت: فكر ميكنم از جايي كه من در آن نشستهام، مشكل اصلي است كه بايد براي مقابله با چالش پيچيده و دشوار چين، راهبرد فكر شده و دقيقي داشته باشيم. اما در حال حاضر به نظر ميرسد ما در قبال چين رويكردي خشن در پيش گرفتهايم و در اين بين، اقدامات تحريكآميز زيادي انجام ميشود كه اصلا معنايش داشتن راهبرد نيست و هيچ دستاورد خاصي هم ندارد.