نگاهي به اظهارنظرهاي يك نماينده مجلس در مورد اتباع افغان
ديگران
زهرا چوپانكاره
«اينها را ميبينيد؟ بچههاي صبح را ميبرند مسابقه، معلم ورزش و هنرشان جدا هستند، اردو ميروند. اجازه! براي صبحيها المپيك برگزار كردند اما عصريها را اصلا درنظر نگرفتند.» بچههاي صبح و بچههاي عصر با هم فرق داشتند، بچههاي شيفت اول هميشه از بچههاي شيفت دوم جدا بودند، بين آنها فقط ساعتها فاصله نميانداخت، يك ديوار نامريي بينشان بود، كل مدرسه با آن ويترين افتخارات مسابقات ورزشي و فرهنگي و هنري كه ويژه بچههاي صبح بود. شيفت اول مدرسه دولتي دخترانه مخصوص دانشآموزان ايراني بود، شيفت دوم ويژه دانشآموزان افغان. مهر ماه سال 1396 در دومين سال از اجراي فرمان ويژه رهبري براي پذيرش تمامي كودكان افغان در مدارس ايراني، «اعتماد» در گزارشي با نام «دختران شيفت دوم» از يك نمونه عيني نوشت؛ از مدرسه دخترانهاي در بخش كن در تهران كه با زياد شدن تعداد دانشآموزان افغان و بنا به تقاضاي والدين بچههاي ايراني، شيفت بچههاي اتباع را جدا كرده بودند و اينگونه دوگانه بچههاي شيفت اول و دوم شكل گرفت. همين چند روز پيش بود كه نماينده شاهينشهر اصفهان هم در تذكري به وزير آموزش و پرورش رسما از او خواست كه دانشآموزان ايراني و افغان را از هم جدا كنند. دليل اين تذكر و درخواست از وزير آموزش و پرورش چيست؟ چون به باور حسينعلي حاجيدليگاني اختلاف سني «اتباع خارجي» با «فرزندان كشور عزيزمان» و اختلافات مذهبي سبب ايجاد «معضلاتي» شده. حاجيدليگاني به محسن حاجيميرزايي نوشته است:«اگرچه براساس اصل چهل و دوم قانون اساسي اتباع خارجي ميتوانند در حدود قانون تابعيت كشور عزيزمان، ايران را داشته باشند و از امكانات آموزشي استفاده نمايند وليكن نظارت بر آموزش و رفتار آنها امري ضروري و اجتنابناپذير است. اختلافات مذهبي و ديگر آسيبهاي اجتماعي در اينگونه مدارس بيداد ميكند. اختلاف سني اتباع خارجي با فرزندان كشور عزيزمان باعث ايجاد معضلاتي براي اين عزيزان شده كه اگر رسيدگي نشود قطعا شاهد بروز حوادث خطرناكي خواهيم بود كه به آبرو و حيثيت كشور لطمه وارد خواهد شد. تفكيك دانشآموزان اتباع بيگانه از دانشآموزان ايراني امري ضروري است. مدارس دولتآباد شهرستان برخوار نمونههايي از اين واقعيت تلخ هستند. لطفا رسيدگي نماييد.» «اين اتفاق اين طوري است كه من متذكر شدم كه هم دانشآموزان افغانستاني و هم ايراني بتوانند طبق آداب و رسوم و فرهنگ خود تحصيل كنند و آن طوري نيست كه رسانههاي خارجي بازگو ميكنند.» اين واكنش حاجيدليگاني است به جنجالي كه حرفهايش بهپا كرد. او با خبرگزاري دانشجو مصاحبه كرده و گفته است:«هر مردمي آداب و رسوم فرهنگ خود را دارا هستند از اين رو اين مورد نيز براي دانشآموزان افغان نيز رعايت بايد شود و طبق آداب و رسوم و فرهنگ خودشان بايد تحصيل كنند. باتوجه به اينكه تعداد دانشآموزان افغاني به حد نصاب كلاسها ميرسد اين پيشنهاد را داديم كه اگر جداسازي صورت گيرد آثار بهتري دارد و از مشكلات آتي فرهنگي و اجتماعي كه ممكن است پيش بيايد، جلوگيري شود.» هرچند نماينده شاهينشهر در صحبتهايش اينگونه بيان ميكند كه صحبتهايش در «رسانههاي خارجي» بد بازگو ميشود اما انتشار متن دقيق تذكر او به وزير آموزش و پرورش موجي از واكنشها را در رسانههاي داخلي به همراه داشت. محمدمهدي دهدار روز يكشنبه در يادداشتي در روزنامه اعتماد در انتقاد به اين نگاه حاجيدليگاني نوشت:«اگر بخواهيم بر اين خواسته، يا سياست مطلوب اين نماينده نامي بگذاريم بدون شك بهترين عنوان«گتوسازي آموزش» خواهد بود. گتوها بهطور خلاصه به محلات يا مناطقي اطلاق ميشود كه به منظور دور نگه داشتن يا منزوي كردن اقليتهاي مختلف اعم از مذهبي، نژادي، كاستي و... درنظر گرفته ميشوند. مبناي اختصاص گتوها غالبا ترس، بدبيني يا استدلالهاي خلاف واقع توسط افرادي درون اكثريت جامعه است؛ مثلا ترس از خطرناك بودن، مجرم بودن ذاتي، برتري نژادي اكثريت. اين افراد با بزرگنمايي كردن و رواج روايتها و ايجاد ترس در دل بخشهايي از جوامع اكثريت بعضا آنها را قانع ميكنند تا با اين امر
-منزوي كردن جمعيت بيگانه يا اقليت- با آنها همراه شده و با فشار از طريق كانالهاي سياستي يا نفرتپراكني به خواسته خود برسند. بر همين اساس به فرآيندي كه اين فشارها بر اقليتهاي طرد شده، اعمال شده و آنها را به حاشيه ميراند «گتوسازي» گفته ميشود.» هر گونه تماس از سوي «اعتماد» با اين نماينده بدون پاسخ ماند اما با نگاهي به خبرهاي ثبت شده از او در طول دو دوره قبلي نمايندگياش در مجلس نهم و دهم هم ميتوان رد اظهارنظرهاي ديگر او را در مورد اتباع افغان پيدا كرد.
در مجلس نهم: افغانها دستمزد خود را دلاري ميخواهند
سال 1391 حسينعلي حاجيدليگاني با اشاره به بيكاري بسياري از جوانان ايراني در استان اصفهان انگشت اتهام را به سمت كارگران افغان نشانه رفت تا جايي كه تيتر «افغانها دستمزد خود را دلاري ميخواهند» از زبان او تبديل به تيتر خبرها شد. او با اشاره به اينكه اتباع خارجي كه اغلب به صورت غيرمجاز وارد خاك ايران شده و ساليان متمادي است از ميهماننوازي ملت ايران سوءاستفاده كردهاند، افزود: اين بيگانگان بهتدريج بازار كار داخلي را قبضه كردهاند و با دست و پا كردن شغلي براي خود چنين احساس ميكنند كه در كشورمان حق آب و گل دارند. سهولت در ورود و خروج اتباع خارجي و بهكارگيري آنها در فعاليتهاي مختلف شغلي، تهديد جدي براي نيروي كار داخلي به شمار ميآيد و اين در حالي است كه اين اتباع بيگانه، حقوق خود را نيز براساس نرخ دلار از كارفرمايان مطالبه ميكنند كه اين امر مقرون به صرفه نيست.» در صحبتهاي او هيچ اشارهاي به وضعيت بهكارگيري كارگران افغان، حقوق و بيمه آنها و بهكارگماردنشان در كارهاي سخت نشده بود.
در مجلس دهم: باوجود ۴ ميليون بيكار
اتباع بيگانه بسياري مشاغل را اشغال كردهاند
سال 1396 علي ربيعي، وزير وقت كار، تعاون و رفاه اجتماعي به مجلس دهم فراخوانده شد تا به سوالات نمايندگان پاسخ دهد. نماينده شاهينشهر در آن جلسه اينبار سراغ اتباع قانوني رفت و گفت كه آنها مجاز نيستند در هر شغلي فعاليت كنند و گروههاي شغلي كه وزارت كار براي آنها تعيين ميكند به اتباع خارجي اختصاص دارد اما در عمل ما در بازار كار شاهد چيزي غير از اين موضوع هستيم. در همان روز سوال از ربيعي، ايسنا به نقل از حاجيدليگاني نوشته بود: «آيا طلافروشي، سوپرماركت، مديريت كارواش و مشاغل مشابه كه اتباع خارجي در آن فعالند، كارهايي است كه براي آنها پيشبيني شده است؟ و بايد توجه كنيم، اشتغال اتباع خارجي در بازار كاري كه جوانان بيكار ما با تحصيلات عاليه درگير آن هستند شرايط ناخوشايندي را رقم ميزند و امروز شاهديم اتباع بيگانه به كارفرمايان بزرگ تبديل شدهاند. بهزودي جوانان ما بايد زير دست اتباع بيگانه كار كنند و اين اتباع حضورشان در بازار كار به معناي تشويق ديگر اتباع به حضور در كشورمان است و ما نبايد اين را بگوييم كه جوانان ايراني به شغلهاي سخت تن نميدهند.» حسينعلي حاجيدليگاني در اين دوره از مجلس اما نخستينبار است كه پس از كارگران تبعه افغانستان، اينبار به سراغ موضوع دانشآموزان افغان رفته و بابت تحصيل آنها در كنار دانشآموزان ايراني از وزير آموزش و پرورش جواب خواسته است. «اعتماد» به زودي در مورد سياست آموزش و پرورش در مورد اين نگاه به جداسازي دانشآموزان خواهد رفت.