• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4719 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲۶ مرداد

بايرن مونيخ معناي فوتبال را عوض كرد

مثل هيروشيما بعد بمب

علي ولي‌اللهي

راستش را بخواهيد شكست پيروزي 8 بر 2 بايرن مونيخ مقابل بارسلونا كار ما ورزشي‌نويس‌ها را هم سخت كرده است. از لحظه‌اي كه اسكومينا داور بازي سوت پايان مسابقه را به صدا درآورد، اكثر مفسران و كارشناسان اين جمله را حداقل يك بار بر زبان آورده‌اند: «اصلا آدم مي‌ماند چه بگويد». شرايط ما هم همين است. مي‌دانيد؟ درست مثل آمار تعداد كشته‌شدگان يا ميزان خسارت‌ها در يك حمله تروريستي يا بلايي طبيعي است. مثلا مي‌توان در مورد چند نفر كشته و زخمي حرف زد. مي‌توان در مورد تعدادي خانه كه ويران شده نوشت. مي‌توان ميزان خسارت‌ها را برآورد كرد. اما وقتي شوكي بزرگ وارد مي‌شود چه؟ مثلا وقتي حادثه‌اي مثل بمباران هيروشيما و ناكازاكي رخ داده باشد، حرف زدن و تحليل ماجرا واقعا كار بيهوده و بي‌دليلي است. احتمالا آنهايي كه مي‌خواستند خبر حمله اتمي امريكا به ژاپن را پخش كنند همين حس را داشتند. غير از اينكه در يك جمله بگويند هيروشيما نابود شد چه چيز ديگري مي‌توانستند بگويند؟ آنها انتظار چنين رخدادي را نداشتند. اين درست است كه جنگ بود و يك نفر هم قوي‌تر به نظر مي‌رسيد. ولي به هر حال دو طرف حمله مي‌كردند، مي‌كشتند، تلفات مي‌دادند و جلو مي‌رفتند. اما وقتي آن بمب افتاد معناي جنگ عوض شد. حالا ما هم جز اينكه بنويسيم بارسلونا نابود شد چه حرف ديگري مي‌توانيم بزنيم؟ كه همان هم دقيقا نمي‌تواند اصل ماجرا را منتقل كند. مساله اين است كه هيچ‌كس انتظار چنين رخدادي را نداشت. اين فوتبال به معناي مرسومي كه ما مي‌شناختيم نبود.  در فاصله چند ساعت بعد از بازي روزنامه‌ها و خبرگزاري‌ها انواع و اقسام تيترها را استفاده كردند. كلماتي نظير «تحقيرآميز» يا «له شدن» يا «شكست تاريخي». اما هيچ‌كدام دقيقا چيزي نيست كه در جمعه شب ليسبون اتفاق افتاد. تحقيرآميز مال آن مسابقه‌اي بود كه يوپ هاينكس روي نيمكت بايرن نشسته بود و بارسا را يك بار 3 بر صفر و يك بار 4 بر صفر برد. شكست تاريخي جايي رخ داد كه بارسلونا بازي 4 بر يك برده مقابل رم را در المپيكو از دست داد. له شدن به زماني برمي‌گردد كه ليورپول در آنفيلد 4 بر صفر آبي‌اناري‌ها را بدرقه كرد. حالا كدام‌يك از اينها با شكست 8 بر 2 قابل مقايسه است؟ 

واقعيت اين است كه اگر بايرن مونيخ طبق انتظارات هواداران، حتي طرفداران بارسلونا، بازي را با اختلاف يك يا دو گل مي‌برد مي‌شد رفت سراغ تحليل فني بازي. مي‌شد نقاط ضعف بارسلونا و نقاط قوت بايرن را سنجيد. عملكرد فردي بازيكنان را تحليل و اشتباهات تاكتيكي ستين سرمربي بارسلونا را گوشزد كرد. مي‌شد حتي از باهوشي فليك حرف زد و استراتژي‌اش را ستود. فوتبال همين شكلي كار مي‌كند. يعني در يك بازي در سطح ليگ قهرمانان اروپا و آن هم در مرحله يك چهارم تيم‌ها با قوايي برابر مقابل هم قرار مي‌گيرند و اين انديشه‌هاي مربيان و خلاقيت بازيكنان و لحظات هستند كه سرنوشت بازي را تغيير مي‌دهند. ما هم مي‌توانيم روي همين موارد مانور بدهيم. براي همين است كه مثلا بازي ايران با مالديو (آن مسابقه‌اي كه تيم ما 17 گل زد) يا بازي ايران مقابل گوام (كه با برتري 19 گله كشورمان به پايان رسيد) اصلا بار فني نداشت. يادم نمي‌آيد هيچ كارشناسي در تلويزيون آن سال‌ها در مورد اين دو بازي حرف زده باشد. 
بارسلونا با 8 گل مقابل بايرن شكست خورده است. نمرات بازيكنان و اسكوربرد مسابقه نشان مي‌دهد آبي‌اناري‌ها كاري انجام نداده‌اند كه قابل بررسي باشد. مثلا به اين گزاره توجه كنيد: «لوييس سوارز 27 پاس سالم در بازي داده ُكه 9 تاي آن پاس شروع مسابقه بوده است!» يا اين يكي كه مي‌گويد: «مسي 19 بار در بازي با بايرن توپ از دسته داده است.» يا اين: «بايرن 20 بار از داخل محوطه جريمه بارسلونا دروازه اين تيم را هدف قرار داده». به اينها اضافه كنيد سيو نداشتن ترشتگن و چندين بار جا ماندن سمدو و نظاير اينها را. در چنين شرايطي است كه به نظر مي‌رسد حرف زدن از مسابقه بايرن مونيخ و بارسلونا امري ناشدني يا لااقل عبث به نظر مي‌رسد. شايد تنها چيزي كه بتوان در حال حاضر بررسي كرد پاسخ به اين سوال است كه بعد چه خواهد شد؟ 
وقتي جايي بمباران مي‌شود مثل همان حادثه هيروشيما، يا همين انفجار بيروت كه چند روز قبل رخ داد، پاسخ به سوال چه خواهد شد، كار سختي است. آواربرداري؟ پيدا كردن اجساد؟ اسكان بي‌خانمان‌ها؟ جلوگيري از بروز بيماري‌؟ مي‌دانيم كه در هيروشيما هنوز خيلي‌ها از تبعات آن بمباران رنج مي‌برند و در بيروت معلوم نيست چند سال طول خواهد كشيد تا خرابي‌ها آباد شود. شايد تا چند نسل مردم اين مناطق آثار و تبعات آن رخداد را با خود حمل كنند و نتايجش را در زندگي‌شان ببينند. براي بارسلونا هم به همين شكل است. البته كه قطعا باخت در يك مسابقه فوتبال اصلا قابل مقايسه با جان انسان‌ها و خرابي‌هاي ناشي از حملات بمب‌افكن‌ها نيست و اصلا نبايد چنين مقايسه‌اي صورت بگيرد. اما براي اينكه بفهميم دقيقا الان در بارسلون چه خبر است، اين مثال‌ها مي‌تواند كمك‌كننده باشد. مطمئنا هيچ‌كدام از هواداران بارسا تا سال‌هاي سال نمي‌توانند از تبعات اين شكست فرار كنند. با اين حال باز هم بايد دنبال پاسخ اين سوال گشت كه «چه خواهد شد؟» تغيير سرمربي؟ جريمه بازيكنان؟ استعفاي مديران؟ خريد بازيكن جديد؟ 
اگر فوتبالي بخواهيم نگاه كنيم كه بايد گفت در بارسلون اتفاقاتي در حال وقوع است. ستين اخراج شده و اريك آبيدال مدير ورزشي تيم هم احتمالا راهي درهاي خروج باشگاه خواهد شد. گفته مي‌شود سران بارسا با پوچتينو و ژاوي و هانري و چند نفر ديگر قرار است مذاكره كنند تا هدايت تيم را برعهده بگيرند. شايعه رفتن مسي به اينتر به ‌شدت قوت گرفته است. خيلي‌ها هم البته خواهان استعفاي بارتومئو رييس باشگاه هستند. هواداران بارسا ترجيح مي‌دهند سكوت كنند و در مقابل رقبايي كه از هيچ تحقيري فروگذار نمي‌كنند حرفي از فوتبال به ميان نياورند. در كنار اينها در دراز مدت شاهد اتفاقات ديگري هم هستيم. احتمالا به زودي شاهد تغييرات بنياديني در بارسلونا خواهيم بود و اين تيم در يكي دو سال آينده يك پوست‌اندازي اساسي خواهد داشت. همچنين تاريخ 14 آگوست تبديل به يك نقطه‌عطف در تاريخ فوتبال خواهد شد و از اين به بعد براساس رخدادهاي احتمالي خيلي‌ها به آن ارجاع خواهند داد. درست مثل شكست 7 بر يك برزيل مقابل آلمان در جام جهاني 2014.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون