كارگاه راهبردي
واكاوي نظام آموزشي
ايليا نوايي
6 ماه از زماني كه براي اولينبار، نام كرونا را شنيديم ميگذرد؛ ويروسي كه ساختارهاي شناخته شده جهان را بازآفريني كرد، استانداردهايي نو به وجود آورد، بهطوري كه شاهد تغييرات گسترده در نظام آموزشي كشور بوديم. از حذف قديميترين عنصر يعني مدرسه تا آموزش برخط؛ همه و همه نشان از يك چيز دارد؛ اين ويروس آمده است كه ما را به چالش بكشد! تا با نگاهي متفاوت به همه چيز بنگريم. كارگاه راهبردي واكاوي نظام آموزشي يا به اختصار كرونا، بهترين فرصت براي بررسي و اصلاح ساختارهاست. نظام آموزشي ما تحميلگر است؛ محتوا را تحميل ميكند، آزادي را سلب ميكند. تخريبگر است، خلاقيت را ميگيرد، دانشجو را دانشآموز ميكند. بيتفاوت است، نسبت به آموزش حقيقي يا هرزآموزي. اولويت او، پر شدن برگهها و ارايه گزارشات است. دغدغه او، جلوگيري از ارتباط دانشجو و معلم است. ابزار او، خشونت پنهان ميان كاغذپارههاست. نظام آموزشي ما فاصلهاي است ميان ما، ميان معلم و من. يادگيري معكوس به عنوان راهحل اين معضلات، سالهاست كه پيشنهاد ميشود و اين روزها به خاطر كرونا اجرايي شده. در اين روش دانشجو مبدا مسير يادگيري است و استاد، راهنماي مسير و دانشجويي، محور است. ويديوهاي آموزشي به دو صورت دراختيار دانشجو قرار ميگيرد. برخط يا DVD. او ميتواند ميان آنچه استاد تهيه كرده و محتوايي كه به صورت كتاب كمك آموزشي، ويديويي و مدرسه آنلاين يافت ميشود، يكي يا حتي تركيبي از آنها را انتخاب كند و درخور نياز به تكرار مفاهيم بپردازد تا گام اول يادگيري، در خانه انجام شود. با اين شيوه آموزش فرازماني ميشود. در هر زماني حتي تعطيليهاي ناخواسته (كه سال ۹۸ نمونهاي پرشمار از آنها بود) روند يادگيري قطع نميشود. با استناد بر آمارها تعداد افرادي كه در درس رياضي مردود شدند بعد از معكوس كردن يادگيري ۴۰درصد كاهش يافته. جالب است بدانيد كه اين شيوه نوين آموزشي روي رفتار دانشجوها نيز موثر است و تعداد موردهاي انضباطي در طول سال با معكوس كردن يادگيري نصف شده. آزادي در انتخاب زمان، مكان، منبع و شيوه يادگيري وجود دارد و به اين موجب دانشجوي سره از ناسره، معلم راهنما از بيراههنما، جدا ميشود. ارتباطي بيواسطه ميان آنكه ميداند و آنكه ميخواهد بداند برقرار ميگردد. يادگيري معكوس پلي است ميان ما، ميان معلم و من البته نميتوان اين حقيقت تلخ را فراموش كرد كه در بعضي مناطق، مدرسه هم به سختي يافت ميشود. شايد در ميان كانكسها يا زير چادرها! و اين شيوه آموزش براي آن افراد (كه تعدادشان قابل چشمپوشي نيست) به منزله حذف آموزش است، زيرا هنوز زيرساختهاي لازم را ندارند. نهادهاي دولتي و مردمي با فراهم كردن اين زيرساختها كمك شاياني به فرآيند آموزش اين افراد خواهند كرد؛ زيرساختي كه سيمان و آجر نميخواهد! دستگاه هوشمند ميخواهد و اينترنت. ارزانتر است و سريعتر هم فراهم ميشود. كرونا با همه سختيها و غمهايي كه ايجاد كرده، با همه خستگيهاي كادر درمان، ما را به متفاوت انديشيدن و اصلاح رفتارهاي قديمي واداشته؛ كاري كه بايد مدتها پيش ميكرديم. پس با كرونا (كارگاه راهبردي واكاوي نظام آموزشي) نجنگيد با آن همراه شويد.
دانشآموز