«افزايش نقدينگي» مهمترين نگراني و دغدغه فعلي و آتي اقتصاد ايران است و اقتصاددانان كنترل آن را تنها راه مديريت و غلبه بر تورم ميدانند. هر چند به نظر ميرسد مهمترين نهاد پولي كشور از خاموش كردن موتور آن عاجز مانده است. هفته گذشته رييس كل بانك مركزي ضمن تاكيد بر اين موضوع كه نقدينگي كنترل شده و پايه پولي در 5 ماهه ابتداي امسال نسبت به اسفند سال گذشته تنها 4 درصد رشد داشته، خاطر نشان كرد كه «در اين يك سال نقدينگي تنها 12 درصد افزايش يافته است». هر چند برخي معتقدند، بانك مركزي با اعمال شديدترين سياستهاي پولي نيز بعيد است، نرخ رشد نقدينگي در پايان امسال را به زير 30 درصد برساند. مدعاي اين گزاره نيز تلاطمهاي بازار سرمايه و خريد و فروش سهام است. سيامك قاسمي، كارشناس بازار مالي معتقد است مفهوم «انفجار نقدينگي» وجود ندارد.
بازار سرمايه خطر افزايش نقدينگي
را بيشتر ميكند؟
براي پاسخ به پرسشهايي در خصوص اينكه آيا بازار سرمايه نقدينگي خلق ميكند يا صرفا مكانيسمي دارند كه نقدينگيهاي كف اقتصاد به آن جذب شوند، ميتوان پاسخهاي متعددي داد كه البته هر كدام نيز از سوي اقتصاددانان مطرح ميشود. برخي بر اين باورند كه سودهاي چند صد درصدي بازار سرمايه به خصوص در 3 ماهه ابتدايي امسال كه باعث افزايش رغبت به اين بازار و فتح قلههاي رواني دو ميليون واحدي شده در صورت تداوم عملكرد ضعيفش ميتواند، نقدينگي ايجاد شده به واسطه سياستهاي پولي و مالي دولت براي پوشش كسري بودجه را به سمت ساير بازارهاي دارايي سوق دهد. هر چند در اين بين صحبتهايي نيز پيرامون نقش بازار سرمايه در خلق نقدينگي در محافل اقتصادي مطرح شده كه البته سيامك قاسمي، كارشناس بازار مالي و سرمايهاي هر گونه تاثير بازار سرمايه بر خلق نقدينگي را رد كرد. او در ادامه افزود:«نقدينگي نه به بازار سرمايه و بورس و نه در هيچ بازار ديگري وارد نميشود بلكه «گردش» پيدا ميكند. در واقع مبدا و مقصد نقدينگي در سيستم بانكي و به صورت اسكناس و مسكوك است و ساير بازارها تاثيري در خلق نقدينگي ندارند. در واقع گردش پول در بازار سرمايه نه در حجم نقدينگي و نه در افزايش يا كاهش ارزش بازار سرمايه تاثيري ايجاد نميكند.» به گفته قاسمي نقدينگي بخشهاي مختلفي دارد كه هر كدامشان در يك بازار گردش پيدا ميكنند. به عنوان مثال بازار سرمايه يا بازار طلا.
دلايل افزايش نقدينگي مشخص است
قاسمي معتقد است، دلايل افزايش حجم نقدينگي همان چيزي است كه در متون اقتصادي نوشته شده است و با همان ريتم پيشبيني شده افزايش پيدا ميكند و نوسان بازار سرمايه تاثيري در كاهش يا افزايش آن ندارد. به زعم او نوسانات نه صرفا در بازار سرمايه كه در ساير بازارها نيز باعث ميشود كه پول به بازار ديگري منتقل شود و در آن گردش پيدا كند يا در قالب سپردههاي بلندمدت به سيستم بانكي بازگردد.
موتور نقدينگي هنوز روشن است
اين كارشناس بازار مالي معتقد است، موتور رشد نقدينگي در كشور همچنان روشن است و به چند دليل كه مهمترينش افزايش پايه پولي است، حجم نقدينگي نيز بالا ميرود. به گفته او پايه پولي به كمك مفهومي به نام ضريب فزاينده باعث ميشود، نقدينگي كل نيز بالا رود. پايه پولي از طريق 3 جزء بدهي دولت به بانك مركزي، بدهي بانكها به بانك مركزي و خالص داراييهاي بانك مركزي افزايش مييابد. قاسمي در بخش ديگري از سخنان خود گفت:«در سالهاي اخير بدهي دولت به سيستم بانكي و بدهي بانكها به بانك مركزي پا برجا بوده است. از سوي ديگر بر اساس مجوزهايي كه دارد، ميتواند ارزهاي صندوق ذخيره ارزي را به بانك مركزي بفروشد و ريال تحويل بگيرد كه موجب افزايش خالص داراييهاي خارجي بانك مركزي ميشود. اين اقدام دولت در كنار بدهي بانكها و دولت به بانك مركزي باعث افزايش پايه پولي ميشود كه به همان نسبت نيز نقدينگي بالا خواهد رفت.» به اعتقاد قاسمي دولت براي كنترل نقدينگي بايد رشد پايه پولي را مهار كند. قاسمي در خصوص توانايي انجام اين كار توسط دولت گفت:«در شرايط كسري بودجه كه دولت توان پرداخت بدهياش به سيستم بانكي را ندارد و از سوي ديگر نيز نميتواند از داراييهاي صندوق توسعه ملي و فروش داراييهاي خارجي به سيستم بانكي استفاده كند، جلوگيري از افزايش پايه پولي عملا در كوتاهمدت امكانپذير نيست.» او بارها بر اين موضوع تاكيد كرد كه رشد نقدينگي ناشي از اين عوامل است و ارتباطي به سوددهي بازارها ندارد.
نميتوان جلوي يك جزء را گرفت
و ديگري را نه
قاسمي در بخش ديگري از سخنان خود به رفتار الكلنگي اجزاي پايه پولي اشاره و بر اين حرف تاكيد كرد كه با مهار يكي، ديگر جزء ميتواند افزايش يابد. او در توضيح اين جمله خود افزود:«دولت ادعا ميكند به صورت مستقيم از بانك مركزي استقراض نميكند. در حالي كه راهكار ديگري براي استقراض در پيش گرفته، بدين صورت كه دولت از بانكها استقراض ميكند و بانكها نيز به دليل كسري منابع خود مجبور به استقراض از بانك مركزي ميشوند.» بر اساس صحبتهاي قاسمي با استقراض از سيستم بانكي عملا استقراض از بانك مركزي شكل گرفته است. او در بخش ديگري از سخنان خود به شيوه ديگر استقراض غيرمستقيم از بانك مركزي نيز اشاره كرد و افزود:«دولت از منابع صندوق توسعه ملي كه حساب ارزي محسوب ميشود نيز استفاده كرده است. با وجود اينكه پس از تحريم آنگونه كه پيشتر بوده، ارز به آن وارد نميشود اما دولت در قبال فروش ارزهايش، ريال دريافت ميكند. همان طور كه گفته شد اين امر نيز به افزايش نقدينگي ميانجامد.»
هيجان در بازار سرمايه و افزايش قيمت
از قاسمي پرسشي در خصوص اينكه آيا انداختن تقصير افزايش نقدينگي به گردن بازار سرمايه در واقع منحرف كردن افكار عمومي از اقدامات فعلي دولت و تاثير آن بر پايه پولي است كه او اينگونه پاسخ داد:«به نظر ميرسد همين است. تعريف بازار سرمايه مشخص است. وقتي شخصي اقدام به خريد از بازار سرمايه ميكند، پول از حساب بانكي خريدار به حساب بانكي فروشنده واريز ميشود. پول هميشه در بانك است و در بازار سرمايه تنها گردش پيدا ميكند و ممكن است فردي كه پيشتر در بازار سرمايه فعال بود پس از مدتي پول خود را در بازار ديگري به گردش درآورد. مدعاي اين گزاره نيز اتفاقاتي است كه در ساير بازارها رخ داد. در واقع بخش زيادي از رشد فزاينده بازارها در تير ماه به دليل رشد هيجاني در بازار سرمايه بود. در اين ماه تورم ماهانه بر مدار افزايشي بود و نوسانات قيمتي در بازار مسكن و ارز نيز به شدت افزايش يافته بود.» او در خصوص تاثير بازار سرمايه بر ساير بخشهاي اقتصادي نيز گفت:«به دليل سودهاي چند درصدي در بازار سرمايه، افراد بخشي از سودها را از اين بازار خارج كرده و به سمت ساير بازارها بردند. مادامي كه بازار سرمايه هيجان داشته باشد و سودهاي بسيار بالا به سهامدارانش بدهد ساير بخشها نيز از نوسانات قيمتي در امان نخواهند بود.
بازار سرمايه در نهايت بازار حمايتي است
او در پاسخ به پرسش ديگري در خصوص نقش دولت در هيجاندهي به بازار سرمايه خاطرنشان كرد:«واقعيت اين است كه بازار سرمايه ايران در نهايت بازار حمايتي و رشدش نيز ناشي از حمايت دولت است. دولت از فرصت پيش آمده حداكثر استفاده را براي واگذاري برخي شركتها ايجاد كرد كه به هيجاني شدن اين بازار افزود. در نهايت نه تنها تورم كنترل نشد بلكه خودش منجر به افزايش تورم و تسري آن به ساير بازار دارايي شد».
قاسمي در بخش ديگري نيز افزود:«نقش دولت در اين بازار پررنگ است به اين دليل كه بيشتر شركتهاي فعال در آن دولتي هستند كه همين امر باعث حمايتي و دولتي بودن بازار ميشود.» به اعتقاد او دولت در حال حاضر دست حمايتي را شل كرده چراكه به نظر ميرسد، مشكل كوتاهمدتي داشته كه به واسطه بازار سرمايه حل شده و الان نيز حمايتها كمرنگتر شده است. قاسمي در بخش ديگري از سخنان خود به حرفهايي در خصوص از بين رفتن پول مردم نيز واكنش نشان داد و گفت:«صبحتهايي دال بر از بين رفتن پول مردم وجود ندارد. شايد يكي از دلايل كاهش حمايت از بازار سرمايه، نگاههاي بانك مركزي به اين بازار و متوقف شدن رشدش باشد كه البته اين نگاه نيز بجاست. زيرا همه بازارهاي ديگر را به تلاطم انداخته و مانند ظروف مرتبطه به ساير بازارها تسري مييابد. البته دولت نيز دير متوجه اين موضوع شد.» او به سوال آيا انفجار نقدينگي را در آينده نزديك متحمل ميدانيد، بدينگونه پاسخ داد:«اين سوال به رشد نقدينگي مرتبط است كه در سالهاي اخير بين 30 تا 35 درصد است كه نسبت به ميانگين چند سال اخير بالاتر بوده است ولي پديدهاي به نام انفجار نقدينگي يا شبيه شدن ايران به ونزوئلا نخواهيم داشت. سياستگذار پولي در ايران اين اجازه را نميدهد. براي انفجار نقدينگي يا بايد براي بانك مركزي اتفاقي بيفتد يا بايد رشد پايه پولي به شكل عجيبي افزايش يابد كه اين امر در سياستگذاري بانك مركزي ديده نميشود هر چند رشد نقدينگي كشور بالاست».