ادامه از صفحه اول
اين روند بايد توسط وزارت ارشاد سپري شود اما دريافت مجوز پخش از ساترا (زير مجموعه صدا وسيما) بيشتر از هر چيز نشانگر اين است كه مسوولان صداوسيما حاضر به تمكين از قانون نيستند و بر بيقانوني پافشاري دارند.
تاكيد دوباره بر غيرقانوني بودن عملكرد صداوسيما
با اين حال طباطبايينژاد در مصاحبههاي اخير خود بر غيرقانوني بودن فعاليت نظارتي ساترا در حوزه نمايش خانگي تاكيد كرده و اجبار دريافت مجوز از ساترا را فاقد مبناي قانوني دانسته كه به نظر او اگر اين اصرار مبناي قانوني ميداشت نمايندگان طرح براي تغيير قانون ارايه نميدادند. معاون ارزشيابي و نظارت سازمان سينمايي گفته «ما درباره قانون و صراحتهاي قانوني حرف زده و ميزنيم نه درباره اجباري كه از طرق گوناگون به وياوديها براي الزام دريافت مجوز از ساترا شده و ميشود كه هيچكدام مبناي قانوني ندارد. اگر مبناي قانوني داشت كه تعدادي از نمايندگان طرح براي تغيير مسووليت و اختيار دادن مجوز براي توليد و نمايش در شبكه خانگي ارايه نميكردند.»
وزارت ارشاد هم پاي كار آمد
اما نكته مهم ماجرا اينجاست كه وزارت ارشادي كه در ماههاي اخير در قبال انتشار چنين خبرهايي بيشتر سياست سكوت اتخاذ كرده بود حالا بعداز مخالفتهاي صريح محمد مهدي طباطبايينژاد گويا پاي كار آمده و با طرح ۲۶ نماينده مجلس براي انتقال مديريت شبكه خانگي به صداوسيما مخالفت كرده است. علي اصغر كارانديش معاون حقوقي و امور مجلس و استانهاي وزارت ارشاد با ارسال نامهاي خطاب به معاون پارلماني رييسجمهور، برمخالفت ارشاد با طرح ۲۶ نماينده مجلس براي نظارت صداوسيما بر شبكه نمايش خانگي و وياوديها تصريح كرد. كارانديش در اين نامه مشروح كه در ۶ صفحه و ۱۶ بند تدوين شده است تناقضات و تضادهاي طرح مذكور با قوانين مرتبط با شرح وظايف ارشاد را فهرست كرده است. پرسشي كه به وجود ميآيد آيا انتشار چنين نامهاي دال بر مراقبت و صيانت سازمان سينمايي و وزارت ارشاد از مسووليتشان است و قاطعانه ميخواهند پاي كار بايستند يا قرار است اهالي سينما صرفا شاهد شعار از وزارت ارشاد باشند؟
راهي براي هنرمندان باقي نگذاشتهاند
در همين زمينه ما به سراغ محمدمهدي طباطبايينژاد معاون ارزشيابي و نظارت سازمان سينمايي رفتيم و از او درباره صحت و سقم اين نامه جويا شديم كه او با تاييد ارسال نامه خطاب به معاون پارلماني رييسجمهور به «اعتماد» تاكيد كرد از حقوق قانوني كه بر عهده وزارت ارشاد محول شده صيانت ميكنيم و اين حق را به نهاد ديگر واگذار نميكنيم مادامي كه قانون به اين قضيه ورود پيدا كند و تكليف به صورت قانوني مشخص شود. او در خصوص اينكه اين هرج و مرج اخير كه باعث شده هنرمندان براي ساخت توليداتشان دوبار مسير دريافت مجوز را طي كنند بيان كرد: تاكيد ميكنم مجوز قانوني و رسمي همان مجوزي است كه وزارت ارشاد و سازمان سينمايي صادر ميكند ولي بايد اعتراف كنيم كه هنرمندان به اجبار و از سرناچاري مسير غيرقانوني را طي ميكنند. طباطبايي نژاد با تاكيد بر اينكه ماجرا بسيار پيچيدهتر از آن است كه درباره آن بشود صحبت كرد، گفت: هنرمندان نگون بخت چه گناهي دارند؟ واقعا راهي براي آنها باقي نگذاشتهاند. باز هم تاكيد ميكنم كه دريافت مجوز از ساترا كه زيرمجموعه صدا وسيماست غيرقانوني است و صدا وسيما با اين عملكرد خود به جامعه فرهنگي آسيب ميرساند اين درحالي است كه معتقدم وزارت ارشاد و صدا وسيما دو بازوي محافظت از فرهنگ و هنر كشور هستند و بايد مكمل هم باشند. وزارت ارشاد و صداوسيما بايد براي بلند كردن بارهايي كه بر زمين مانده تلاش كنند نه اينكه خودشان باري بر دوش هنرمندان باشند. باز هم تاكيد ميكنم ما به هيچ عنوان خود را در مقابل صدا وسيما نميبينيم و تلاش ميكنيم اين مشكل را بر طرف كنيم.
نشاني غلط نمايندگان در طرح اخير
با سعيد رجبي فروتن مدير كل حوزه رياست سازمان سينمايي كه سالها در مقوله شبكه نمايش خانگي فعاليت داشته گفتوگو كرديم و مشخصا درباره عدم تمكين صدا وسيما از قانون سوال پرسيديم كه او به «اعتماد» توضيح داد: «يكي از نكات قابل تامل در طرح اخير 26 نماينده مجلس شوراي اسلامي براي اصلاح و بازنگري قانون اهداف و وظايف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي آن است كه نمايندگان يادشده اساسا «طرح اداره و نظارت بر صدا و سيما» را از ياد بردهاند و فراموش كردهاند كه در ادوار اخير مجلس طرح يادشده هيچوقت به نتيجه روشني نرسيد و ارادهاي براي بازنگري در قوانين اداره رسانه ملي وجود ندارد. ربط طرح ناكام مانده گذشته با طرح اخير در آن است كه نمايندگان ميتوانستند مفاد تبصره پيشنهادي اخير را در متن طرح اداره و نظارت بر صداوسيما بيفزايند زيرا اين اصل بديهي است كه نظارت بر فرآيند توليد و پخش كليه برنامههاي راديويي و تلويزيوني در انحصار صداوسيماست و كسي هم منكر آن نيست.» او در ادامه ياداور شد: «آنچه محل بحث و مناقشه در يكي دو سال اخير شده است همانطوركه بارها گفته شده اختلاف نظر دولت و صداوسيما در تعريف و دامنه صوت و تصوير فراگير است كه به تصريح مقام معظم رهبري در صدور احكام اعضاي شوراي عالي مجازي در سال 94، مسووليت سياستگذاري و هماهنگي بين دستگاهي در امر خدمات و محتوا و ساير ابعاد در فضاي مجازي بر عهده شوراي عالي فضاي مجازي است. نشانهگيري نادرست نمايندگان در طرح اخير مثل آن ميماند كه در طرح مشابهي ذيل وظايف سازمان صدا و سيما قيد شود، نظارت بر فرآيند توليد و نمايش هرگونه نمايش، موسيقي، نمايشگاه، فيلم، كتاب و نشريات و... انحصارا بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است.!
رجبي فروتن در پايان تاكيد كرد با توجه به مجموعه مقررات موجود و اسناد بالادستي نظير آنچه رهبري تاكنون درباره شواري عالي فضاي مجازي گفته است، اصلا نيازي به قانونگذاري نيست و كمبود و خلئي در اين زمينه وجود ندارد.»
آيا ماشين بوق ميزند هم بايد از تلويزيون مجوز بگيرد؟
بارها و بارها از جانب مسوولان صدا وسيما گفته ميشود مسووليت «صوت و تصوير فراگير» با سازمان صدا وسيماست، شايد بد نباشد شما را به مصاحبهاي كه اخيرا محمد مهدي عسگرپور با فريدون جيراني در مورد تلاش صدا و سيما براي در اختيار گرفتن شبكه خانگي داشته ارجاع دهيم كه نكته جالب و قابل تاملي را در خود داشته و يادآوري بسيار راهگشا ميتواند باشد. عسگرپور در برنامه آپارات گفت: «يك قاعدهاي وجود دارد كه صوت و تصويرفراگير مجوزش بايد توسط سازمان صداوسيما صادر شود. سريالهاي شبكه نمايش خانگي را مصداق اين موضوع ميدانند و ميگويند تلويزيون بايد مجوز كار اينها را بدهد. صوت و تصوير فراگير مصداقهاي زيادي دارد. مثلا در خيابان كساني كه لوازم خانگي خريداري ميكنند يك صداي ضبطشده و صوت فراگير دارند. اينها هم بايد از تلويزيون مجوز بگيرند! معنايش ميتواند اين باشد. به قول يكي از دوستان ماشين كه بوق ميزند هم بايد از تلويزيون مجوز بگيرد؟ اين موضوع تا اين حد ميتواند طنز باشد.»
هر آنچه خارج از تحمل صدا وسيما
حذف ميشود
در اين ميان نظر مديران سامانههاي نمايشي كه پخش برنامهها و سريالهاي نمايشي را در دست دارند هم حائز اهميت است. مهدي يزداني كه رييس هياتمديره سامانه نمايشي «نماوا» است در كشمكش بر سر نظارت بر شبكه نمايش خانگي ميان صداوسيما و وزارت ارشاد با بيان اينكه خوشبين به اين اتفاق نيست، ميگويد: «صداوسيما خودش را متولي چنين نمايشي ميداند و ميگويد سريالسازي تخصص و حرفه ماست، اما چند اشكال و ابهام در اين مورد به وجود آمده است؛ سازمان صداوسيما هم مصرفكننده و توليدكننده سريال است پس قاعدتا در قامت رقيب وارد ميشود و آنچه را كه خودش نميپسندد و در اين دايره رقابت نميتواند تحمل كند طبيعي است كه حذف كند، بنابراين نگراني دستاندركاران، بحث سرمايهگذاري در فرهنگ است. يزداني در توضيح بيشتر مشكلات تعامل با صداوسيما، به وضعيت اخير اكرانهاي آنلاين و تبليغ آگهي فيلمها در تلويزيون اشاره كرد: صداوسيما بايد صريح بگويد از افزايش تعداد مخاطب ما خوشحال ميشود يا نه. به نظر ميآيد خوشحال نميشود. مثال آن به هفت، هشت ماه اخير برميگردد كه نشان ميدهد چرا نميتوانيم به صداوسيما اعتماد كنيم. از ابتداي امسال تاكنون ۱۵ فيلم پخش كردهايم كه صداوسيما تبليغ آنها را پخش نكرده است در حالي كه اصلا لازم نبود پلتفرمها را تبليغ كند بلكه خود فيلمها مهم بودند.
اين همه آنتن ماهواره در ساختمانها چه ميكند؟
مهدي يزداني رييس هياتمديره سامانه نمايش درخواستي نماوا صحبتهايش را با تاكيد دوباره بر نقش حمايت از شبكههاي نمايش خانگي براي جذب مخاطب داخلي پايان داد: اگر صداوسيماي ما در رقابت با شبكههاي خارجي موفق بود، اين همه آنتن ماهواره در ساختمانهايمان وجود نداشت چون مردم براي سرگرمي نيازي به ماهواره نميديدند. حالا يك روزنهاي به وجود آمده است كه بايد از آن مراقب شود تا جلوي برنامههايي را كه با هيچكدام از هنجارهاي فرهنگي ما سازگار نيست گرفته شود. بايد اصلاحات در شبكه نمايش خانگي صورت گيرد و كار پيش برود، اما مسير انتقال نظارت از وزارت ارشاد به سمت صداوسيما مسيري نيست كه منجر به خوشبيني شود.