عمل به وعده انتخاباتي
معتقدم ايران گام اول را در ژنو خوب برداشت و اصل مذاكره با امريكا به عنوان مهمترين كشور 1+5 و كشوري كه اگر اختلافات با آنها حل و فصل شود، پنج قدرت ديگر نيز حل وفصل با آنها كار سختي نبود، درست بود و باور دارم اين مسير هوشمندانه انتخاب شد.
مذاكرات آقايان ظريف و كري وگفتوگوي تلفني روحاني واوباما نشاندهنده مسير درست پيموده شده است و لذا اصل مذاكره براساس راهبرد برد- برد، اصل درستي بود.
اينكه ما در مدت زمان مشخصي به نتيجه نرسيدهايم يك پيام دارد و آن، اين است كه اگر ما ميخواستيم در اين مقطع به نتيجه برسيم و نتيجهاش، بردي براي ما نبود طبيعي بود و طبيعي است كه اين مذاكرات نبايد دنبال ميشد و مذاكرات را تا زماني كه برد براي ما باشد، ادامه بدهيم و به نتيجه برسانيم؛ اگر در سوم آذر به نتيجه ميرسيد چه بهتر اما اگر به نتيجه نرسيده بايد زمان بيشتري به آن اختصاص داد ضمن آنكه بايد به محدوديت زماني نيز توجه داشت چرا كه مثلا در ژانويه جمهوريخواهان مجلس جديدي را تشكيل ميدهند يا دخالتهاي عجيب و غيرقابل پذيرشي كه شاهد بوديم عربستان با اعزام وزير خارجهاش به فرانسه، مسكو و وين انجام داد يا دخالتهاي رژيم صهيونيستي كه نشان داد ظرفيتها و قدرت تخريبيشان را نبايد ناديده گرفت.
بايد توجه داشت كه ايران بايد از تمامي ظرفيتهايش براي بهبود روابط استفاده ميكرد و به نظرم استفاده از ظرفيتهايي مانند آيتالله هاشمي براي بهبود روابط با عربستان و كشورهاي حوزه خليج فارس، آقاي خاتمي براي بهبود رابطه با اروپا و سازمانهاي بينالمللي يا استفاده از ظرفيت احمدينژاد براي گسترش روابط با كشورهاي امريكاي جنوبي ميتواند راهگشا باشد و متاسفانه در اين مدت تعطيل شده است و به نظر ميرسد بايد به آن توجه داشت. ما بايد در اين فرصت به سمت يك همدلي و انسجام حركت كنيم و همراهي همه قوا ميتواند دولت و تيم مذاكرهكننده را براي حركت به سوي حداكثر منافع كمك كند تا اين پرونده بزرگ ملي و بحران غيرضرور كه به دولت يازدهم ارث رسيده است، به خوبي پايان يابد.
در عين حال بايد توجه داشت كه اگر اين پرونده به نتيجهيي نيز حتي در آينده نرسد، دنيا به آخر نميرسد چرا كه ما كشور بزرگي هستيم و بحرانها و مسائل بزرگتري را نيز پشت سر گذاشتهايم ولي اگر همه بدانند اين پرونده، يك پرونده ملي است و سهم خودشان در كمك به دولت را عملي سازند، اين مشكل نيز پايان ميپذيرد.