ادامه از صفحه اول
روزهاي بدون خودرو در شهر
اعم از شخصي و عمومي؛ مخل سلامت، بهداشت، ايمني و آسايش انسان شده و حيطهاي مهم در وارد كردن لطمات بسيار به بهرهمنديهاي انسان معاصر از طبيعت و حتي آتيه سلامتي نسلهاي بعدي شهروندان و يافتن استراتژيهاي جايگزين، همواره دغدغه حاميان سلامت و توسعه بوده است. بنابراين اقدام مطلوب و بهنگام در خصوص افزايش ثمردهي حيات انسان امروزي، به نحوي است كه ميتوان بيان كرد تجربه مديريت شهري پايتخت ايران و ديگر نقاط جهان، نشان از اين دارد كه توسعه مبادي حمل و نقل عمومي و سبز مانند دوچرخههاي بيدود، در جاهايي موفق بوده كه رويكردهاي تشويقي براي استفاده، حتي قبل و يا در كنار ايجاد زيرساختها، به موازات هم پيش رفته است و اين خود ضرورت و اهميت دستيابي به الگوي پايدار حمـل و نقـل سبز در كلانشهرهاست تا بتوان چشمانداز شهر سالم، آرام، داراي حمل و نقل سريع، ايمـن و كارآمـد بـراي عمـوم شـهروندان را تامين كرد. مطابق تعاريف، پايداري در حمل و نقل به مفهوم توسعه حمل و نقل بر مبناي الگـويي است كـه بـا وجـود گسترش جمعيت و توسعه فعاليتهاي اقتصادي، اجتمـاعي؛ شهرها، همچنان بدون بروز مشكل ترافيك، به نحو مطلوبي پاسخگوي جابهجاييهاي مسـافران و كـالاها باشـد .اين مدل از توسعه، سياستي بود كه در شهرداري تهران، مبتني بر سياست حمل و نقل پايدار، توسعه كيفي و كمي حمل و نقل عمومي، افزايش قابليـت پيادهروي، مـديريت تقاضاي سفر، كاهش استفاده از خودروي شخصي و ارتقاي فرهنگ ترافيك و با ورود دوچرخههاي بيدود به ناوگان حمل و نقل عمومي شتاب بيشتري گرفت. شهروندان از ايستگاههاي تعيينشده سوار آنها شده و در مقصد مدنظر، از پيادهرو گرفته تا جلوي مغازه و داخل بوستانها و... از آن بهره ميبرند. همين ويژگي بود كه دوچرخههاي بيدود را خيلي زود در ميان مردم محبوب كرد. بنابراين تدوين برنامههاي حمايتي و سازوكارهاي مالي و حقوقي كه بتواند خدمات قابل قبولي در حوزه سيستم دوچرخههاي اشتراكي منطقهاي و فرامنطقهاي ارايه دهد، در اين مقطع از زمان از اهميت ويژه برخوردار است كه هم سود شهروندان و هم سود شهر و صدالبته دغدغههاي بخش خصوصي، توامان به آن پاسخ داده ميشود و اين چيزي نيست جز تسريع در پيمودن گامهاي هدفمند در توسعه كشور عزيزمان جمهوري اسلامي ايران.
نيسان آبي مُقدر
نيسان آبي بهرغم خدماتش، نماد عدم دقت و وحشت رانندگي است. اما اگر كسي در فكر تغيير و تحول يا اصلاح ساختار نيسان آبي است، ميداند بدون تحول كيفي پلتفرم و نقشه راه نيسان آبي، نميتوان چابكي رانندگي، توان بيشتر، مصرف سوخت كمتر، ايمني افزونتر و دهها آيتم ديگر را تغيير داد. در مقايسه حكمراني خوب با كيفيت حكمراني فعلي، كليات ارايهشده و پيشنهادها آنچنان ماشيني از دولت و ساختار را وعده ميدهند كه در كشور ما قيمت تمامشدهاش را ملت نميتواند پرداخت كند.
بايد واقعبين بود. آنچه در توان ملي ماست همين نيسان آبي و همين پلتفرم حكومت است كه مردم با آن امورشان را ميگذرانند. اغلب روشنفكران ما درگير شكل و قيافه نيسان آبي حكمرانياند. ولي آنچه ارزش واقعي گفتوگو و اصلاح و منظور نظر مردم است، كيفيت نيسان آبي داخلي و حكمراني ملي است.
تغييرات فرم، وقتي ضرايب خطا و تلفات و هدر دادن سوخت و آلودگي و ... در اين ماشين پابرجا باشد، فقط يك عمل تزييني است. اما اگر همين نيسان آبي بهينه و بهروزرساني شود، ميشود در شكل آن هم ظرايفي را به كار برد.
تا ما طرح جامعي براي بالا بردن كيفيت و كاهش عيوب نيسان آبي حكمراني نداشته باشيم، چندان حرف مسموعي براي نقد نيسان آبي فعلي نيز با همه عيوبش نخواهيم داشت. تقدير ما خودرويي باكيفيتتر شايد باشد اما تا نقشه اصلاحي كه موجب لنگي كار ملك و مردم نداريم، نيسان آبي فعلي مقدر خواهد بود.
تخممرغ و بزرگترين كشف نفتي!
3- ديگر عيان شده است كه جهان به سمت انرژيهاي پاك و تجديدپذير حركت ميكند، آنهم به سرعت. به طور مثال شركت بريتيش پتروليوم در استراتژي اخيرش اعلام كرده كه تا سال 2050، انرژيهاي توليدياش، كربن صفر خواهد داشت. نرسد روزي كه منابع بزرگ نفتيمان، از نظر اقتصادي، جايگاهي را نداشته باشند كه امروز دارند؟! ايران كشور ثروتمندي است. اين استراتژي هم درست است كه اقتصادش نبايد «متكي بر نفت» باشد بلكه بايد «مبتني بر نفت»، اقتصاد را غيرنفتي اداره كرد. منتها نه به شكلي كه دغدغه تخممرغ و كره و فلان و فلان، مساله روزش باشد! ما وقتي از داشتن منابع بزرگ نفت و گاز خوشحال ميشويم كه تبديل به ثروت شده باشد و اين ثروت، آباداني كشور و رفاه مردم را در پي داشته باشد. تا آن روز اميدوار ميمانيم. تا هر جا كه بتوانيم تلاش هم ميكنيم، ولي آقاي مسوول! بقيهاش با شماست كه اين اميد را حفظ كنيد.