• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4754 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۷ مهر

آقاي سعادتمند بيا و پاسخگو باش!

استقلال به چي باخت؟

سامان سعادت

 

استقلال با نتيجه دو بر يك مقابل پاختاكور باخت و از ليگ قهرمانان آسيا حذف شد. اين نتيجه در حالي رقم خورد كه آبي‌پوشان يك بر صفر جلو افتادند اما نتوانستند پيروزي خود را حفظ كنند. باخت با نتيجه دو بر يك هرقدر هم كه تيم بازنده ضعيف كار كرده باشد نمي‌تواند يك نتيجه قاطع در‌نظر گرفته شود. يعني اين نتيجه به‌راحتي مي‌توانست تبديل به دو - دو شود و بازي به وقت اضافه برود. حتي استقلال مي‌توانست با شگردهايي بازي را زماني كه يك - صفر جلو بود نگه دارد و رو به شيوه‌هاي تخريبي بياورد. استقلال با اختلاف دو يا سه گل بازي را واگذار نكرد كه بگوييم پاختاكور مالك مطلق مسابقه بود. در مورد احتمالات بي‌نهايت حرف نمي‌زنيم، بلكه اشاره ما به اين نكته است كه پاختاكور با همه بهتر بودنش غير قابل شكست نبود. نتيجه نزديك هم همين را اثبات مي‌كند. با اين حال استقلال باخته و اين مهم‌ترين چيز ممكن است. 
«استقلال به چي باخت؟» اين سوال مهم اين روزهاي هواداران استقلال است؛ هواداراني كه در واكنش‌هاي مجازي‌شان مي‌توان استيصال را خواند. آنجايي كه گاه عليه مديرعامل مي‌نويسند و گاه عليه دروازه‌بان. به محمد دانشگر حمله مي‌كنند و از چيدمان اوليه ايراد مي‌گيرند. به صفحه داور عماني هجوم مي‌برند و مسعود سلطاني‌فر را مورد نوازش قرار مي‌دهند. آنها عصباني هستند و مي‌خواهند مقصر شكست مقابل پاختاكور و حذف از آسيا را پيدا كنند. پيروز قرباني به عنوان يكي از پيشكسوتان استقلال كه در برنامه فوتبال برتر حاضر شده بود بعد از باخت استقلال مقابل نماينده ازبكستان يك جمله كليدي به زبان آورد. مدافع پيشين آبي‌ها گفت مي‌توانم همه اتفاقات بازي و باخت را گردن داور بيندازم و فردا بشوم نماد تعصب و مي‌توانم واقعيت‌ها را بگويم. واقعيتي كه پيروز قرباني از آن حرف مي‌زد اين بود كه استقلال خوب بازي نكرد و مستحق پيروزي نبود. 
خيلي از هواداران استقلال در اينكه تيم‌شان آن نمايش بازي مقابل الاهلي را نداشت متفق‌القول هستند. با اين حال معتقدند نبايد ضعف استقلال يا فقط اتفاقات ۹۰ دقيقه بازي را براي تحليل شكست در‌نظر گرفت. آنها مي‌گويند بايد عدم حمايت وزارت ورزش و شوي احمد سعادتمند با نام استراماچوني و قهر مجيدي و پنجره بسته نقل‌وانتقالاتي و مسائلي از اين دست را نيز در‌نظر داشت. ضمنا صحنه‌اي كه آبي‌ها معتقدند داور بايد به نفع‌شان پنالتي مي‌گرفت هم بسيار پررنگ است. صحنه‌اي كه گرچه در آن واضح است توپ به دست مدافع پاختاكور مي‌خورد اما چند ثانيه قبلش به نظر مي‌رسد توپ به دست دياباته هم برخوردي داشت. قرباني در انتهاي صحبتش به عنوان كارشناس و در پاسخ به اين سوال كه تكليف نيمكت استقلال در فصل بعد چه مي‌شود گفت بايد ببينيم چه هشتگي در فضاي مجازي ترند مي‌شود! منظور قرباني اين است كه فضاي باشگاه استقلال اين روزها تحت‌تاثير اتفاقاتي است كه در صفحات هواداري پرمخاطب رقم مي‌خورد و مديريت باشگاه از روي دست هواداران متعصب استقلال رونويسي مي‌كند. 
اگر بخواهيم به گذشته برگرديم بايد به قرباني حق بدهيم. كانال‌ها و صفحات هواداري استقلال در چند سال گذشته نقش بسيار زيادي در تعيين سرنوشت باشگاه داشته‌اند. از آن روزي كه گفتند الا و بلا «عليمنصور» بايد سرمربي استقلال شود تا روزي كه خودشان او را كله‌پا كردند. از آن موقعي كه با فشار روي عليرضا افتخاري روز بازي فينال جام حذفي قرارداد چند صد هزار دلاري شفر را به بيش از يك ميليون دلار رساندند تا جايي كه «استراماچوني را برگردانيد» تبديل به ترند اول توييتر شد. در واقع بخش اعظمي از اتفاقاتي كه در باشگاه استقلال رخ مي‌دهد چه جذب بازيكن باشد چه تمديد چه اخراج مربي چه مذاكره، با فشار هواداران در شبكه‌هاي اجتماعي رخ مي‌دهد. مثلا كافي است سردسته‌هاي اين پيج‌ها با بازيكني چپ بيفتند. آن وقت است كه دمار از روزگارش در مي‌آورند و كاري مي‌كنند هيچ مربي‌اي جرات نكند به آن بازيكن بازي بدهد. مثال‌ها زياد است اما بايد در‌نظر داشت نمي‌توان همه را با يك چشم نگاه كرد و يك حكم كلي براي همه افرادي كه در فضاي مجازي فعاليت دارند صادر نمود. همچنين هيچ كدام از اينها توجيه‌كننده بي‌كفايتي مديران استقلال نمي‌شود.  شكي در اين وجود ندارد كه فردي با پيج يا كانال چند ميليوني مي‌خواهد از نتيجه زحماتش درآمد كسب كند. چنين شخصي نمي‌تواند آدم منصفي باشد و نمي‌تواند فقط به منافع جمعي فكر كند. اما چند نفر از هواداران استقلال صاحب صفحات پربيننده هستند و چند نفرشان از اين راه درآمد دارند؟ اين درست كه هواداران تحت تاثير صفحات پرمخاطب قرار مي‌گيرند اما نيت سوئي ندارند. تازه اين مساله فقط مربوط به ايراني‌ها نيست. همه جاي دنيا هواداران در صفحات مجازي به ابراز نظرات خود در مورد مديريت تيم و جذب بازيكن و همكاري با مربي مي‌پردازند. مثال‌ها علي‌ماشاءالله است. از هواداران آرسنال بگيريد كه هشتگ ونگر اوت را ترند كردند تا هواداران بارسا كه وقتي فهميدند مسي ممكن است برود امضا جمع كردند براي استيضاح بارتومئو مدير باشگاه. هر بار اينتر مي‌بازد هواداران اين تيم زير آخرين پست باشگاه مي‌نويسند
 conte out و هواداران منچستريونايتد هنگام دعواي مورينيو با وودوارد مدير اجرايي تيم طرف مورينيو را گرفتند. اين رفتار مشترك هواداري در تمام دنياست. بستري به اسم فضاي مجازي هم هست كه افراد مي‌توانند آزادانه نظر خودشان را در مورد تيم محبوب‌شان اعلام كنند. آيا عده‌اي مي‌خواهند اين آزادي را از فوتبالي‌ها بگيرند؟ قطعا هيچ كس نمي‌خواهد چنين كاري كند. 
پس مشكل كجاست؟ چطور مي‌توان هم به هوادار حق داد هم به پيروز قرباني؟ بايد برگرديم به مديريت باشگاه! همه هواداران دنيا فكر مي‌كنند درك درستي از وضعيت تيم و بازيكنان و تاكتيك‌هاي فوتبال دارند و مدام در اين رابطه اظهارنظر مي‌كنند. بعضي اوقات كلوني راه مي‌اندازند تا صداي‌شان بلندتر شود ولي كيست كه به اين حرف‌ها گوش كند؟ مساله اصلي اينجاست. هيچ مدير موفقي در دنيا دستور كار روزانه‌ و اهداف بلندمدت تيم را از روي درخواست هواداران در فضاي مجازي رونويسي نمي‌كند و اين دقيقا كاري است كه مديران فوتبال ايران و مخصوصا مديران استقلال انجام مي‌دهند. چرا؟ چون هيچ ذهنيتي در مورد فوتبال ندارند و نمي‌دانند بايد چه كار كنند. از نگه داشتن صندلي‌شان نگران هستند و مي‌ترسند با اعتراض هواداران و شنيدن شعار «حيا كن رها كن» رياست را از دست بدهند. در همين مورد اخير ببينيد كه احمد سعادتمند چطور با استفاده از موج‌سواري روي امواج فضاي مجازي فشار را از روي خودش برداشت و متوجه فرهاد مجيدي و وزارت ورزش كرد. ببينيد چطور مديرعامل آبي‌ها عوض اينكه به فكر آرامش تيمش باشد كليدواژه‌هاي مورد علاقه هواداران در فضاي مجازي را بر زبان آورد و در بدترين موقع بدترين تصميم را گرفت. حالا او مقصر اصلي از دست رفتن جام حذفي و حذف در استقلال است.  برگرديم به سوال اول متن و ببينيم استقلال به چي باخت؟ همه مواردي كه ذكر شد مي‌تواند دليل ناكامي باشد. اشتباه بازيكنان و اشتباه داور و سه مهاجمه بازي كردن مجيد نامجومطلق و بعد تعويض عجيب ارسلان مطهري با آرش رضاوند. عدم تدارك كافي و پنجره بسته‌ و مصدوميت‌هايي كه باعث شد مدافع مياني مجبور شود در پست غير تخصصي‌اش بازي كند. همه اينها هست ولي اگر بخواهيم سهم بدهيم سهم اصلي متوجه مديرعامل باشگاه است. او حالا بايد بيايد و مقابل هواداران استقلال پاسخگوي تصميماتي باشد كه تيم را به اينجا رساند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون