«اعتماد» از آسيبهاي كارزاري نوپديد در راستاي «تحريم ورزش ايران» گزارش ميدهد
عليه ايران و ايراني
سالار غلامي اما در مسير مخالفت با تحريم ورزش ايران و كارزار «اتحاد براي نويد» تنها نيست و جمع كثيري از كاربران شبكههاي اجتماعي و فعالان عرصه ورزش كشور نيز معتقدند كه اين كمپين نوظهور، صراحتا خلاف منافع ورزشكاران است. آنها اگرچه به مشكلات ورزشكاران ايراني و محدوديتهاي آنها اذعان دارند اما تاكيد دارند كه تحريم ايران در عرصه بينالمللي راهحل نيست و نبايد اميدها و آرزوهاي ورزشكاران داخل ايران را سوزاند.
برهمين اساس هم برخي فعالان اين حوزه حتي براي نشان دادن وخامت اوضاعي كه در پس تحريم ورزش ايران به وجود ميآيد، از تعليق ورزش يك كشور با عبارت «اعدام يك كشور» ياد كرده و چنانچه حميد درخشان، پيشكسوت پرسپوليس و تيم ملي ايران هم گفته، «اگر ورزش را از جامعهاي كه با آن عجين شده، بگيريد، آن جامعه فرسوده ميشود و از بين ميرود؛ جامعهاي مُرده است و روحي در آن وجود ندارد.»
همانطور كه بسياري مخالفان اين كارزار معتقدند كه ورزش در شرايط فعلي ميتواند تنها عامل شادي مردم ايران باشد و راه افتادن چنين كارزاري و تحريم ورزش ايران ميتواند چنين شادمانيهايي را از مردم بگيرد، درخشان هم تاكيد دارد كه وقتي ورزشي را كه موجب دلخوشي مردم است، در زماني كه مشكلات زياد شده، از آنها بگيريد، اين جامعه ميشود، مُردهاي متحرك!
مردم يا دولت؛ هدف كدام است؟
مخالفان اين كارزار اما علاوه بر همه اينها يك پرسش مهم و صريح را نيز مطرح ميكنند؛ عواقب و آسيبهاي اين كارزار چيست؟ سالار غلامي كه گفته «بايد بپذيريم بخش زيادي از كساني كه به عرصههاي بينالمللي ورزشي ميرسند، از قشر ضعيف جامعه هستند و آنها با فقر و سختيها مبارزه ميكنند، با حريفهاي خود مبارزه ميكنند و تنها به اميد اينكه با قهرمان شدن آينده خودشان را تغيير بدهند»، ميپرسد: «تحريم ورزش ايران براي اين گروه چه تبعاتي به بار خواهد آورد؟! كسي ميتواند اين را محاسبه و تخمين بزند؟!»پرسشي كه نگاهي به عواقب تحريمهاي صورتگرفته عليه ايران ميتواند پاسخگوي آن باشد. مشكلات و محدوديتهاي ورزش ايران براي زنان و مردان جامعه بر كسي پوشيده نيست و حالا اميررضا واعظ آشتياني، فعال سياسي اصولگرا و از مديران ورزشي ايران هم به «اعتماد» گفته، بايد فكري براي حل اين مصائب كنيم و ازجمله تاكيد كرده حتي مشكلات ناشي از عدم مواجهه ورزشكاران ايراني و اسراييلي، ناشي از «ضعف ادله حقوقي» و «ناكارآمدي همه مسوولان» است، اما او نيز همچون بسياري ديگر از ناظران معتقد است كه تحريم ورزش ايران، بهجز ايجاد مشكلات بيشتر براي ورزشكاران و مردم نتيجهاي بهدنبال نخواهد داشت! چنانچه پيش از اين و درنتيجه تحريمهاي دارويي عليه ايران هم ديدهايم، تحريمها مردم و عمدتا اقشار ضعيفتر جامعه را تحت فشار قرار ميدهد. مردمي كه تحريمهاي دارويي باعث شده براي تهيه دارو و درمان عزيزانشان با مشكلات جدي مواجه شوند و حتي مرگ عزيزانشان را در كمال استيصال به نظاره بنشينند. تحريمهاي ديگر هم كه جز فشار اقتصادي و رواني بر مردم، نتيجه ديگري بهدنبال نداشته است؛ بنابراين بايد از كساني كه در كارزار تحريم ورزش ايران فعاليت و از آن حمايت ميكنند، پرسيد كه نتيجه اين تحريم بهجز كنار گذاشته شدن ورزشكاران ايراني كه بسياري از آنها زحمتهاي بسياري براي رسيدن به اين مرحله كشيدهاند، چه خواهد بود؟ جز اينكه چنانچه پيش از اين هم اشاره شد، يكي از معدود عوامل شادي مردم از آنها دريغ شود و نسلهاي جوان امروز و فرداها از دستيابي به آرزوهاي بزرگي كه استحقاقش را دارند، محروم ميمانند، تحريم ايران چه منفعتي خواهد داشت؟! همانطور كه حميد درخشان هم گفته، دشمنان ميخواهند از حوادث رخ داده به عنوان حربهاي استفاده كنند و آن را بر سر ما بكوبند. هرچند اين پيشكسوت تيم ملي ايران بلافاصله بر اين مهم نيز تاكيد كرده كه خوب است عملكردمان طوري باشد كه بهانه دست دشمنان ندهيم تا برايمان مشكل درست نكنند و كمپين راه نيندازند. آنطور كه واعظ آشتياني نيز بر اين باور است كه ابتدا بايد مشكلات داخل را حل كنيم.