نگاهي به اما و اگرهاي پايان محدوديتهاي تسليحاتي
سايه روشنهاي تحريم تسليحاتي ايران
عليرضا نامور حقيقي
توافق برجام جدا از ستايشها و انتقاداتي كه به آن انجام گرفته و فيالمثل اين توافق نتوانست تحريم معاملات دلاري را حل كند، اما در حوزه دفاعي گشايشهايي را براي جمهوري اسلامي به ارمغان آورد. جدا از كاهش سطح تهديدات دفاعي عليه ايران كه روز به روز دامنهاش در آن زمان افزايش مييافت كه آن را متوقف ساخت و در عين حال موقعيت منطقهاي ايران را ارتقا داد و همچنين امكاناتي براي انجام برخي معاملات در حوزه دفاعي مانند امكان خريد دفاع ضدهوايي اس300 براي ايران به همراه آورد كه به خاطرتحريمهاي قبل به صورت فريز در آمده بود.
در فاز نهایی مذاکرات برجام مهمترین مانع برای توافق مساله رفع تحریم تسلیحاتی ایران بود که با لغو قطعنامههای قبلی شورای امنیت این تحریمها نیز لغو میگردید. امریکا به خاطر حفظ سیاست مهار ایران و نیزعدم تغییر موازنه استراتژیک موقعیت ایران و نیز راضی نگه داشتن متحدان عرب و اسراییلی خود که با توافق برجام نیز مخالف بودند به هیچ عنوان حاضر به رفع تحریم تسلیحاتی ایران نبود و به حداقل تحریم 10 ساله تسلیحاتی اصرار داشت. گروه مذاکراتی ایران که برای رسیدن به توافق اصرار داشتند وترجیح دادند داوطلبانه این تحریم را به مدت پنج سال بپذیرند تا اختلال در حصول توافق ایجاد نشود. هرچند بهنظر میرسید در بلوک قدرت ایران افرادی بودند که ملاحظات دفاعی برایشان اولویت داشت و چندان از انجام توافق راضی نبودند.
به هر حال رفع تحريمهاي تسليحاتي جدا از اينكه در حوزه دفاعي ميتواند گشايشي براي ايران ايجاد كند و نيز در صورتي كه بتواند اقلام تسليحاتي خود را بفروشد دسترسي به منابع مالي برايش به همراه دارد اما ملاحظات ديگري هم هست كه بايد به آن پرداخته شود.
الف - محدوديتها و تبعات
در وهله نخست بايد درنظر گرفت كه رفع فروش تحريم تسليحاتي نيز مرحلهاي است و در اين مرحله ايران حتي در شرايط عدم تحريمهاي بانكي نميتواند هر سلاحي را خريداري كند و فيالمثل ايران نميتواند هواپيماهاي پيشرفته جنگي كه جزو نقاط ضعف دفاعياش است خريداري كند و در حال حاضر شايد هدف خود را افزايش توان دفاعي و ضدهوايي و بازسازي زرهي و تجهيزاتي نيروي زميني خود قرار دهد و در صورتي كه روسيه حاضر به فروش دفاع ضدهوايي اس 400 شود كه آن هم بعيد به نظر ميرسد نسبت به خريد آن اقدام كند.
اما در موقعيت فعلي رفع تحريم تسليحاتي صورتحساب هزينهاي جديدي براي ايران ايجاد كرده است و آن تحريمهايي است كه امريكا در حوزههاي مختلف از جمله تحريم كامل بانكي پس از شكست در رايگيري شوراي امنيت در تمديد تحريم تسليحاتي عليه ايران اعمال كرده است. طبيعي است كه با پيروزي ترامپ اين صورتحسابها موقعيت ايران را دشوارتر خواهد ساخت و بعيد است در حوزه دفاعي ايران بتواند معاملات استراتژيكي انجام دهد و بعيد است به جز روسيه كشور ديگري در اين زمينه با ايران معامله كند. علاوه براين در صورت رياستجمهوري بايدن همين حساسيت به نحو ديگري وجود خواهد داشت. جز آنكه ايران بتواند مذاكرات كليتري را سامان دهد. علاوه براين فروش تسليحات نيز با مشكل جدي روبهروست و ايران به بازارهاي محدودي دسترسي خواهد داشت و معاملات هم عمدتا شكل پنهان به خود خواهد گرفت كه مشخص نيست چه ميزان ارزآوري براي ايران به همراه دارد.
علاوه براين حتي در صورت رفع تحريمها افزايش خريد سلاح از سوي ايران ميتواند رقابت تسليحاتي را در منطقه دامن بزند كه ميتواند دايما هزينههاي دفاعي ايران را افزايش دهد كه مشكلات جدي براي توسعه اقتصادي ايران به همراه خواهد داشت، آنهم براي كشوري 80 ميليوني كه مشكلات توسعه اقتصادياش را بايد دراولويت خود قرار دهد.
ب - افكار عمومي و تحريم تسليحاتي
در موقعيت فعلي كه امنيت بهداشتي جامعه و امنيت معيشتي اكثريت افرادجامعه تحتتاثير تحريمهاي امريكا و برخي ناكارآمديهاي مديريتي با خطر مواجه شده است، خبر رفع تحريم تسليحاتي برخلاف نظري كه رييسجمهور اعلام كردند خبر خوشحالكنندهاي براي افكار عمومي به شمار نميرود و حتي با انتقادهاي جدي در رسانههاي اجتماعي روبهرو شد. در شرايطي كه رفع تحريمهاي دارويي و حياتي ايران انجام نگرفته براي مردم رفع تحريمهاي تسليحاتي در ليست اولويتهاي اوليه قرار ندارد. هر چند براي افرادي كه در بلوك قدرت ملاحظات دفاعي دارند اين موضوع مهمي به شمار ميرود، اما شكاف ميان ملاحظات افكار عمومي و ملاحظات دولت در حوزه مقابله با تحريمها و امر حكمراني مثبت نخواهد بود.
ج - رفع تحريم تسليحاتي و عوامل بازدارنده دفاعي
سلاح و ابزارهاي نظامي نقش مهمي در عنصر بازدارندگي در معادلات دفاعي يك كشور ايفا ميكند، اما اين به تنهايي نميتواند عنصر بازدارنده محسوب شود. توان توليد اقتصادي وتكنولوژي كشور، درجه همبستگي ملي و نيز نحوه تعامل درون بلوك قدرت و موقعيت بينالمللي كشورها نيز از عوامل ديگري هستند كه ميتوانند در حوزه دفاعي نقش بازدارندگي ايفا كنند.
امروزه ميزان نفوذ در بازار اقتصادي و توان توليدي، تكنولوژيكي و ديجيتالي يك كشور نيز ميتواند عنصر بازدارنده در حوزه دفاعي باشد. ايران در نحوه مديريت سياسي و اقتصادي خود و در تنظيم رابطه با نظم بينالمللي هنوز نتوانسته به معادلهاي دست پيدا كند كه بتواند از ظرفيتهاي انساني و منابع اقتصادي خود به خوبي بهره ببرد. علاوه براين صورتحساب هزينههاي مالي چالشهاي بينالمللي ايران بهخصوص در عدم امكان فروش منابع گاز و نفت ايران و نيز صادرات صنعتي و نيز خريد گران كالاهاي اقتصادي خود امكانات دفاعي ايران را تضعيف ميكند. در حوزه ديجيتال و تكنولوژيهاي اطلاعاتي ايران قابليتهاي فراواني داشت كه در دوره آقاي خاتمي در حال شكوفايي بود كه چالشهاي غنيسازي و تحريمهاي بينالمللي مانع شد كه ظرفيتهاي انساني ايران در اين زمينه به ظهور برسد. همچنين بلوك سياسي و قدرت در ايران هنوز نتوانسته به يك انسجامي دست پيدا كند كه بتواند در حوزههاي اساسي يك سياست واحد را با كمترين اصطكاك به پيش ببرد كه همين امر نيز در امر بازدارندگي و دفاعي موضعي تضعيف كننده به شمار ميرود. افزايش عنصر همبستگي و مشاركت سياسي نيز در گذشته مانند سالهاي آغازين جنگ با عراق و نيز در سال 76 و خروج ديپلماتهاي اروپايي از ايران و روي كارآمدن دولت خاتمي و نيز در آغاز حمله امريكا به عراق كه مشاركت سياسي با دولت مورد اقبال مردم افزايش يافته بود، نشان داد كه چقدر ميتواند نقش بازدارنده در تهديدات دفاعي ايفا كند.
د- چالشهاي برجام
در موقعيت كنوني هر رييسجمهوري كه در امريكا به قدرت برسد اين موضوع مهم است كه برجام با مدل قبل چندان نميتواند به روند خود ادامه دهد. بدون تنشزدايي گسترده با همسايگان عرب و نيز بازنگري در سياستهاي منطقهاي و اولويت بخشيدن به واحد سياسي دولت - ملت به عنوان شاقول و معيار تصميمگيري بعيد است كه روند امور با گشايش عمدهاي همراه شود. علاوه براين در توافق برجام تاييدهاي سهماهه و ششماه از سوي دولت امريكا براي تاييد رفع تحريمها نياز است كه حتي در بازگشت امريكا به برجام امكان سرمايهگذاري در ايران را به شكل قابلتوجهي كاهش ميدهد. بدون توجه به اين موضوعات دايما ايران در محيط تهديد دايمي قرار خواهد گرفت و هزينههاي دفاعياش افزايش خواهد يافت و رفع تحريم تسليحاتي نيز كمك موثري به عنصر بازدارندگي ايران در مقايسه با قبل رفع تحريم نميتواند انجام دهد. در مذاكرات پيش رو ايران بايد به اولويتهاي توسعهاش اهميت بيشتري بدهد. بدون امكان حضورعادي و معقول در فضاي بينالمللي رفع تحريمهاي تسليحاتي در حوزه دفاعي الزاما نميتواند به تنهايي خبر خوشحالكنندهاي باشد.
نتيجهگيري:
در مجموع ميتوان گفت كه چالش تحريم تسليحاتي هر چند گشايشي در حوزه دفاعي باز ميكند، اما بايد به مسائل دفاعي ايران به يك مجموعه همبسته نگاه كرد و با درنظر گرفتن عوامل همبسته ديگر رفع تحريمهاي تسليحاتي ميتواند به نيازهاي روزافزون دفاعي ايران و ثبات امنيتي كشور نيز كمك شاياني برساند.