به بهانه جشنواره كودك و نوجوان
كودك و بازيگري
طهماسب صلحجو
كودكان بازيگران بالفطره هستند. اين استعداد را ميتوان در بازيها و بازيگوشيها و رفتارشان ديد كه چگونه دختركي عروسك به آغوش ميگيرد و مثل مادري مهربان آن را نوازش ميكند. برايش لالايي ميخواند و قصه ميگويد و... پسركي خودش را قهرمان قهرمانان ميپندارد. با ژشت و ادا و اطوار. گاه با شيطنتهاي كودكانه نقش دلخواهش را به نمايش ميگذارد. كودكان تكنيك و فوت و فن بازيگري نميدانند. از تحليل نقش و كاراكتر چيزي نميفهمند. اما آنچه را كه در خيال سادهانگارانهشان جا بيفتد، خيلي خوب باور ميكنند و صميمانه همدل و همراهش ميشوند، حتي اگر سايهاي جنبنده روي ديوار باشد يا عروسكهايي ساده مثل «كلاهقرمزي و پسرخاله» كه سالياني است در خيال كودكان ما جا افتادهاند و با آنها زندگي ميكنند.
سابقه بازيگري كودكان و نوجوانان در فيلمها به درازاي عمر سينماست. هميشه فيلمسازها در هر فيلمي، نقشي هر چند بسيار كوچك برايشان تدارك ديدهاند. اما كمتر شنيدهايم كه كودك يا نوجواني از اين رهگذر به قله هنر بازيگري رسيده باشد. سينماي ما نيز عرصه ذوقآزمايي استعدادهاي كودك و نوجوان بوده و هست. بيشترشان فقط يكبار براي هميشه درخشيدهاند. حتي كودكانِ بازيگرِ نقش اولِ شاهكارهاي جهاني سينماي ايران هم از بازيگري طرفي نبستند. مجيد نيرومند بازيگر فيلم «دونده» (امير نادري)، عدنان غفراويان بازيگر فيلم «باشو غريبه كوچك» (بهرام بيضايي)، بابك احمدپور بازيگر فيلم «خانه دوست كجاست؟» (عباس كيارستمي)، علي سوري بازيگر فيلم «نياز» (عليرضا داوودنژاد) و بسياري ديگر كه فيلمهايشان در فستيوالهاي معتبر جهان بارها ستايش شدهاند، اما بازيگران كودك و نوجوانشان، ديگر جايي در اين سينما ندارند.
روي ديگر سكه بازيگري در سينماي كودك و نوجوان ما ستودني است. در سهگانه ارزشمند خانم پوران درخشنده، سينما به بازيگران نوجوان روي خوش نشان ميدهد. عليرضا رضاييان بازيگر فيلم «رابطه»، عطيه معصومي بازيگر فيلم «پرنده كوچك خوشبختي» و علي احمديفر بازيگر فيلم «بچههاي ابدي» كه هريك به نوعي از نقص عضو و معلوليت رنج ميبردند، پس از يك بار تجربه بازيگري سينما، از انزواي «خودكوچكبيني» بيرون آمدند و حالا در زندگي واقعي، شخصيتهاي موفقي هستند.
سينماي كودك و نوجوان ما جلوههاي اعجابآوري در بازيگري دارد. يك نمونهاش را فيلم «رنگ خدا» (مجيد مجيدي) نشان داده است. محسن رمضاني كودك نابيناي روستايي كه طبعا نميتواند هيچ تصوري از سينما و بازيگري داشته باشد، يكي از درخشانترين نقشآفرينيها را در فيلم «رنگ خدا» به نمايش گذاشته است. البته همچنان يك بار براي هميشه. بازيگري كودكان و نوجوانان در تاريخ سينما، حكايتهاي گفتني و شنيدني و عبرتآموز بسيار دارد كه شرح چند و چونش مجالي ديگر ميخواهد. به هر حال حضور كودكان بازيگر در سينما پيامي آموزنده دارد؛ در صحنه زندگي همه بازيگريم. بازي كردن خوب است. اما بازيگر شدن و ماندن خيلي خوبتر... بسيار كم هستند بازيگراني مثل زندهياد عزتالله انتظامي كه از كودكي روي صحنه نمايش رفت تا آخر عمر بازيگر ماند و آخرش گفت من هر كاري كردم خوب كردم... يادش گرامي است.