سال 75 و نظاير آن
علي صارميان
دموكراسي در مقام مدافع نظام سياسي ميتواند صفحات ملي يك كشور را با گامهاي مطمئن ورق بزند. بايد ديد كه نقش دولت به معناي قواي پيدا و پنهان كشور ميتوانند به جمعبندي برسند كه اين صفحه را براي پشت سر گذاشتن يك دوران و گذار به دوراني جديد تورق كنند. در حكمراني خوب كه با ويژگيهايي مانند مشاركت، شفافيت، پاسخگويي اثربخشي و كارايي و حاكميت قانون تعريف ميشود، الگويي براي توسعه پايدار انساني با سازوكار تعامل عملي 3 بخش دولت، بخش خصوصي و جامعه مدني تعريف ميشود كه در كشور ما اين الگو، نقش دولت تسهيلگر براي توانمندسازي نهادهاي مدني و بخش خصوصي را برعهده ميگيرد. الگوي حكمراني بد، دولت رانتير است كه آن كمكي كه براي برپايي نهادهاي مدني و توسعه توليد در بخش خصوصي لازم است را به اطرافيان و نزديكان خويش توزيع ميكند و هر كس به دولت نزديكتر باشد از مواهب قدرت بهرهمند ميشود. لذا در دو سوي دموكراسي در ايران، دو نوع حكمراني وجود دارد كه نقش دولت به تسهيلگر حكمراني خوب يا كانون توزيع رانت براي حكمراني بد با آلت سركوب جهت مييابد. انتخاب نظام در حكمراني خوب با توجه به ارزشهاي عدالت نيازمند انتخابي ملي است كه اين نقش را در دهه آينده دنبال كند. در تاريخ ايران سال 75 به نظر ميرسيد كه كشور با يك بنبست سياسي- اجتماعي در درون همراه است. نهادهاي انتصابي در پي حكمراني حداقلي بودند تا بتوانند فرد مورد نظر خود را در انتخاباتي كم مشاركت از صندوق سال بعد رياستجمهوري بيرون بكشند. در عرصه سياست خارجي ما با يك جبهه متحد ضد نظام سياسي روبهرو بوديم كه ناخشنودي مردم را از وضعيت داخلي رصد ميكرد. نظام سياسي با انتخاب هوشمندانهاي صفحه سياسي ايران را با دو ابزار مشاركت بالا و رقابت حقيقي طوري ورق زد كه 3 شاخص اميد به بهبود داخلي، احساس آزادي و مشاركت در چارچوب نظام سياسي و به حداقلرساني تهديد خارجي را به ارمغان آورد. شايد در ايران كمتر به اين وجه دموكراسي در روش و در انتخاب نظام- مردم براي رسيدن به بعضي شاخصههاي حكمراني خوب توجه شده است. اما سال 75 بيشك يكي از سختترين شرايط در نقار و فاصله نظام- مردم بود كه با هوشياري ميوه شيريني از درخت دموكراسي به دست آمد.
كافي است به سال 75 برگرديم و انتخابهاي پيش رو را در جلوي چشم بگذاريم و شباهتش را با سال 99 و نظاير آن شرايط دريابيم. دموكراسي در روش و حكمراني خوب در نتيجه با تسهيلگري دولت مقدور بوده و مدافع نظامي خواهد بود كه اين هوشمندي را در تعاملات بالادستي نشان ميدهد. انتخابهاي نظام سياسي در سال 75 انتخابهاي يك دولت نسبتا بنا به آشنايي با مفاهيم توسعه، تسهيلگر بود كه توانست يكي از بهترين دوران اقتصادي را در تاريخ ايران تجربه كند و اينك آن سعي و خطا و آزمون و تدبير در پيش روي ماست. اعمال نقش فوق، الگوي دولت تسهيلگر در حكمراني خوب با متغيرهايي مانند دموكراسي، مشاركت، پاسخگويي، عدالت محوري و اثربخشي در صورت تحقق متغيرهاي فوق در حاكميت و تعامل بين دولت و بخش خصوصي و جامعه مدني انتخاب درستي براي اكنون و آينده ماست.