• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۳۰ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4793 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۸ آبان

در حوالي چهلمين روز درگذشت محمدرضا شجريان

صداخانه‌اي از 250 سال آواز ايران

محسن كثيرالسفر

40 روز از درگذشت اسطوره آواز ايران گذشت. محمدرضا شجريان يادگار آخرين خواننده‌هاي بازمانده از نسل طلايي موسيقي آوازي ايران. مهم‌ترين خواننده‌اي كه خاطرات جمعي و فردي ما را با مساله‌اي به اسم موسيقي ايراني در ذهن و در فرهنگ و قشر‌هاي مختلف جامعه از تهران تا شهرهاي كوچك و روستاها تا حتي در ميان عشاير پيوند داد، پديده‌اي كه مي‌توان آن را نماد فرهنگ و آواز معاصر جامعه غم‌زده امروز ما دانست. 
شجريان محبوبيتي همگاني داشت و به همراه هم‌نسلانش زيباترين خاطرات جمعي ما را ساخت، خاطراتي كه پيوند با موسيقي سنتي يا كلاسيك و كشف دوباره زيبايي آواز ايراني بود. با گرما و زيبايي ويژه صدايش در خانه يكايك ما ايرانيان سرك كشيد و جايش را در ميان نسل جوان باز كرد. به اوج رسيد صدايش ميراثي فرهنگي و هويتي ملي شد و ‌توانست در خرد فردي و جمعي همه ما به يادگار بماند.
روز فقدانش همكاري ايتاليايي از نقش و جايگاهش در جامعه ايران پرسيد در جواب گفتم پاواروتي و ميكل‌آنژ و داوينچي را با هم مخلوط كن مي‌شود شجريان، با تعجب گفت غيرممكن است در قرن بيست‌ويكم هستيم نه رنسانس. 
بله در قرن بيست‌ويكم هستيم. آيا مي‌توان خواننده‌اي را پيدا كرد كه آهنگساز باشد و دستانش بر اثر ساختن ساز دفورمه شده باشد، خطاطي برجسته باشد، عكاسي حرفه‌اي باشد  
شجريان صداخانه‌اي بود كه در اين صداخانه مجموعه‌اي از 250 سال آواز معاصر ايران وجود داشت. او در اوج شهرت سال‌هاي زيادي را به تحقيق در آثار پيشينيان گذراند و به محض يافتن آهنگي يا تحريري و يا نكته‌اي جديد آن را در صدايش منعكس مي‌كرد و سخاوتمندانه در اختيار همگان مي‌گذاشت. از مجموعه تلاش و تحقيق و تفحصش سبك خاص خود را ساخت و صاحب مكتبي شد كه شاگردان و پيروان زيادي از خود بجا گذاشت. كمتر هنرمندي در عرصه هنر مانند شجريان در نهايت استادي اينگونه دانشجوي ابدي و شيفته آموختن بود. به ياد دارم سالي كه در شهر جادويي رم به كارگاه كوچك من آمد مشغول تعمير سنتوري 300 ساله از دوره باروك بودم، ساعت‌ها اين ساز را برانداز كرد، اندازه‌هايش را يادداشت كرد و سر آخر هم پيشنهادهاي آموزنده و جالبي براي تعمير ساز داد.
نمي‌خواهم وارد روابط و مكانيسم دم‌‌دستي درون‌گروهي و درون‌فاميلي بشوم،كار من نيست از اين قضايا بيزارم. ايتاليايي‌ها مثلي دارند كه مي‌گويند فقط آدم مرده اشتباه نمي‌كند. شجريان هم در دوران فعاليت پربار هنري‌اش بري از اشتباه نبود. جماعتي از معروفيت بيش از اندازه‌اش دلخور بودند، جاي يك عده تنگ شد و گروهي بيكار شدند. جماعتي ديگر كه بر اثركاباره‌خواني، دروغ‌هاي شاخدار و چه‌چه‌هاي بلبلي به راحتي از يادها رفته بودند، آرام‌آرام شروع به طرح يك ‌سري مطالب و اتهاماتي كردند كه هميشه با جواب‌هايي منطقي و همراه با احترامي خاص كه شجريان براي پيشكسوتان داشت روبه‌رو شدند اما اين اتهامات با شروع بيماري‌اش و بي‌پاسخ ماندن اين افراد شدت بيشتري گرفت و آقايان و هواداران روان‌پريش آويزان در بي‌حرمتي و بي‌احترامي سنگ تمام گذاشتند و با اين روش ناجوانمردانه براي خود و ياران تبليغات وسيعي كردند به خيال اينكه با متهم كردن شجريان در جايي نام و نشاني از اين جماعت بماند شايد روزي در صفحه حوادث روزنامه‌اي مثل كيهان خبرنگاري براي يك سكه سياه صحبتي از كساني كه از اين نمد قصد ساختن كلاهي براي خود داشتند، بكند.
اما درنهايت حضور مردم خوب و صبور ما با وجود خطر كرونا به همه ثابت كرد كه شجريان كيست  و در كدام بلنداي تاريخ ما ايستاده است. 
شجريان در تاريخ هنر به خصوص هنر موسيقي ما جاودانه و نامش و آواز و آثارش بخش مهمي از تاريخ موسيقي ماست. روح و روانش شاد و يادش بخير. 
نوازنده و آهنگساز ساكن  رم

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون