ناديده گرفته شدن حقوق فلسطينيان در توافق اعراب و تلآويو
عاديسازي روابط با اسراييل
منجر به صلح در منطقه نميشود
مترجم: هديه عابدي
دونالد ترامپ رييسجمهور ايالات متحده ميخواهد هر طور كه شده عربستان سعودي را وادار به عاديسازي روابط با اسراييل كند و در اين مسير برايش مهم نيست اين مساله به چه كساني آسيب ميزند و چه پيامدهايي براي منطقه دارد. روزنامه انگليسي گاردين در گزارشي به قلم سايمون تيزدال نوشت: موافقتنامههاي صلحي كه بيعدالتي را نهادينه ميكنند، ضعفا را تنبيه ميكند و انگيزه بانيان آن طمع، باجگيري و فروش سلاح است، هيچ ربطي به صلح ندارد و بعيد است دوامي داشته باشد. با اين حال خاورميانه در چند ماه اخير شاهد امضاي چند مورد از اين توافقهاي شتابزده بوده است. همه اين توافقها به نفع اسراييل بوده و به شكلي شتابزده از سوي كاخ سفيد سرهمبندي شده است. دونالد ترامپ كه عمر كوتاه رياستجمهورياش رو به پايان است و كسي هم بابت آن ناراحت نيست، ظاهرا ميخواهد هر طور كه شده در حوزه سياست خارجي دستاوردي براي خود دست و پا كند.
دستيابي به صلح خوب است، اما نه به هر قيمتي. چانهزني ترامپ از جانب اسراييل، حقوق فلسطينيان را به شكل بيرحمانهاي به استهزا گرفته است. امارات و بحرين با امضاي توافق عاديسازي روابط با اسراييل، طرح صلح عربي 2002 را نقض كردند. بر اساس آن طرح، به رسميت شناختن اسراييل منوط به تشكيل يك كشور مستقل براي فلسطينيان بود. اما اين دو كشور با دريافت تسليحات پيشرفته امريكايي و به اميد فرصتهاي تجاري حاضر شدند توافق را امضا كنند. رفقاي جديد اسراييل چيزي ندارند كه دوستي با آنها براي كسي افتخار محسوب شود. هر دو كشور به دست حاكمان مستبد و خودكامه اداره ميشوند. هر دو سابقه سياهي در زنداني كردن و آزار مخالفان خود دارند. در هر دو كشور، حقوق زنان و كارگران مهاجر نقض ميشود. در صورتي وقوع جنگ ميان اسراييل و دشمن مشترك آنها يعني ايران، نميتوان روي هيچ يك از اين دو رژيم حساب كرد، در حالي كه اين مساله يكي از دلايل شكلگيري اين موافقتنامهها بود. ارتش امارات به خاطر بمباران غيرنظاميان در يمن و ليبي شهره خاص و عام است. ترامپ اخيرا سودان را نيز وادار كرد در ازاي عدم مخالفت امريكا با كمك بانك جهاني و صندوق بينالمللي پول به اين كشور آفريقايي، حاضر شود توافق عاديسازي روابط با اسراييل را امضا كند. خارطوم در ابتدا مجبور شد 335 ميليون دلار به خانواده قربانيان امريكايي تروريسم پرداخت كند. اين رقمي است كه دولت امريكا ادعا ميكند سودان به اين خانوادهها بدهكار بوده است.
سودان با پرداخت اين مبلغ از ليست كشورهاي حامي تروريسم امريكا خارج شد. اين اقدام امريكا را نميتوان سخاوتمندي دانست، چراكه واشنگتن بايد سال گذشته، پس از پايان ديكتاتوري عمر البشير، اين كار را به رايگان براي سودان انجام ميداد. امارات و بحرين با عاديسازي روابط خود با اسراييل به فلسطينيان از پشت خنجر زدند؛ حال، آخرين قسمت از سناريوي صلح ترامپ در منطقه كه به عاديسازي روابط مراكش و اسراييل ميپردازد، كاري كرده كه مردم صحراي غربي آفريقا درد و رنج فلسطينيان از اين موافقتنامهها را بهتر درك كنند. ترامپ براي اينكه مراكش را راضي كند اسراييل را به رسميت بشناسد، چندين دهه تعهد امريكا به برگزاري همهپرسي استقلال در منطقه مورد مناقشه صحراي غربي زير نظر سازمان ملل را كنار گذاشت و اين منطقه را بدون هيچ شرطي به عنوان بخشي از مراكش به رسميت شناخت. او با اين كار به قطعنامههاي سازمان ملل بياعتنايي كرد و پيش از انجام آن، با مردم صحرا، كشورهاي همسايه يعني الجزاير و موريتاني و اتحاديه آفريقا يا اتحاديه اروپا مشورت نكرد.
در واكنشي سريع و قابل پيشبيني، جبهه پوليساريو، جنبش استقلال صحراي غربي كه در سال 1976 جمهوري دموكراتيك عرب صحرايي مورد حمايت اتحاديه آفريقا را بنا كرده بود، اعلام كرد جنگ با مراكش را از سر ميگيرد و به آتشبس 29 ساله خاتمه ميدهد. صحراييها نيز مثل فلسطينيها به وعدههاي جامعه بينالملل اعتماد كرده بودند و حالا به آنها نيز خيانت شده است. با اين حال در جهان كمتر كسي حواسش به وضعيت آنهاست. نيازي نبود ترامپ چنين امتيازي به مراكش بدهد. اين كشور كاري هم نكرده كه لياقت چنين امتيازي را داشته باشد. رباط با حمايت فرانسه همواره تلاشهاي سازمان ملل براي برگزاري يك همهپرسي قابل اطمينان در منطقه صحراي غربي را ناكام گذاشته است. درست همانند كاري كه اسراييل با فلسطين ميكند، مراكش نيز ساكنان مناطق شمالي را تشويق كرده به صحراي غربي كوچ كنند و تركيب جمعيتي و قومي منطقه را به نفع خود تغيير دهند. همانند فلسطينيان در لبنان، دهها هزار پناهنده صحرايي 45 سال پس از پايان استعمار اسپانيا همچنان در اردوگاههاي الجزاير به سر ميبرند. اسراييل نيز چندان نيازي به روابط ديپلماتيك با مراكش نداشت، چراكه سالها بود از طريق كانالهاي مخفي با رباط رابطه داشت. ترامپ با هدف به جا گذاشتن ميراث و بزرگ كردن خود، اين اقدام را بدون هيچگونه ملاحظهاي ترتيب داد تا شايد با اين كار چهار سال شكست در حوزه سياست خارجي را بپوشاند و ائتلاف عربي ضد ايران خود را تقويت كند.
در امريكا برخي از اين اقدام ترامپ شديدا انتقاد كردهاند. جان بولتون مشاور امنيت ملي سابق ترامپ ميگويد رييسجمهور با اقدام خود مردم صحرا را «زير اتوبوس انداخته است». تصميم عجولانه ترامپ ميتواند منجر به شعلهور شدن جنگي شود كه سالها در حالت منجمد باقي مانده بود. صلح در منطقه ساحل بسيار شكننده است و نيروهاي افراطگرا ميتوانند خيلي زود در آن نفوذ كنند. هنوز جنگ ميان دو طرف از سر گرفته نشده، اما ممكن است هر لحظه آغاز شود. بولتون افزود: وقتي آدمهاي اشتباهي مسوول هدايت ديپلماسي امريكا ميشوند، چنين اتفاقي هيچ بعيد نيست. متاسفانه اين اتفاق حاصل رويكرد تاجرمآبانه ترامپ است. براي او همه چيز مثل معامله تجاري ميماند و زاويه ديدش در حد يك مگس ميوه است. روش كار او ارزيابي معايب و مزاياي مساله در ابعاد بينالمللي نيست. خوشبختانه ترامپ با كره شمالي يا ايران توافقي در حوزه هستهاي امضا نكرد. خدا ميداند در صورت امضاي چنين توافقهايي، چه امتيازاتي كه به اين دو كشور نميداد. بولتون از جو بايدن رييسجمهور منتخب امريكا خواست مسيري كه ترامپ رفته را به عقب برگرداند و به سرعت تصميم او مبني بر به رسميت شناختن حاكميت مراكش بر صحراي غربي را لغو كند. اين تصميم براي اسراييل اهميت چنداني ندارد و تنها به اشغالگري مراكش و كنترل اين كشور بر منابع معدني صحرا رسميت ميدهد. تغيير نظر امريكا قطعا با حمايت و تاييد كشورها و نهادهاي منطقه روبهرو خواهد شد. الجزاير، مهمترين حامي پوليساريو ميگويد: تصميم ترامپ هيچ تاثير قانوني ندارد. اسپانيا و اتحاديه اروپا خواستار ادامه مذاكرات با نظارت سازمان ملل شدهاند. مقامات فلسطيني به شدت از اين تصميم انتقاد كردهاند.
با اين حال، ترامپ پس از اين اقدام به دنبال راضي كردن رياض به عاديسازي روابط با اسراييل است. اگر اين «توافق صلح» به دلايل منطقي اتفاق بيفتد و تعهدات پيشين در آن رعايت شود، ميتوان از آن استقبال كرد، اما با سابقهاي كه از ترامپ ديدهايم، اميدي به آن نيست.
براي ترامپ، راضي كردن عربستان به عاديسازي روابط با اسراييل همان «توافق قرن» است. ديگر براي او مهم نيست در اين بين چه وعدههايي زير پا گذاشته ميشود يا به چه كساني آسيب ميرسد.