تبعات ترور
صباح زنگنه
ايالات متحده سال گذشته به منظور تغيير مسير سياست خارجي و ضربه زدن به نفوذ ايران در منطقه تصميم گرفت سردار سليماني، فرمانده نيروهاي سپاه قدس را ترور كند؛ اقدامي شيطاني كه در نهايت نتوانست واشنگتن را به هدفش برساند چراكه سياست ايران سياستي منسجم و مشخص است. شهادت حاج قاسم سليماني تبعات زيادي داشت از جمله اينكه ايران از نعمت وجود شخصيتي كاريزماتيك، خوش فكر و فعال كه به انسجام سياستها كمك ميكرد و تجربهاش ضامن موفقيت تصميمات و جهتگيريهاي ايران در منطقه بود، محروم شد. اما ميراث ماندگار شهيد سليماني اين بود كه در سيستم مديريتي او، فرد مبنا نبود و سيستم بر مبناي حضور يك فرد عمل نميكرد بلكه ساختار و سازماني منسجم براي تعقيب و پيگيري سياستها وجود داشت. به همين دليل نيز پس از شهادت او، اين سيستم دچار فروپاشي نشد و همچنان به ماموريت خود يعني تامين منافع ايران در منطقه ادامه داد.
شهيد قاسم سليماني در مقاطع مختلفي با ديپلماتها نيز همكاري داشت و كمك ميكرد سياستها بهتر پيش برود. يكي از اين همكاريها كه مستقيما من نيز در جريان آن با آن شهيد بزرگوار همكاري داشتم، تلاش براي كمك به آموزش مردم بوسني بود. زماني كه مردم بوسني وضعيت سختي را تجربه ميكردند، شهيد سليماني وظيفه خود ميدانست كه به آنها كمك كند. در موضوعات سوريه و عراق نيز ديدارهايي با آن شهيد گرامي داشتم كه ميديدم چگونه ميتوانست بر تمامي ابعاد يك بحران تسلط داشته باشد و براي خروج از بحران راهحل ارايه دهد. سردار شهيد سليماني بيش از يك دهه در منطقه فعال بودند. با ابتكاراتي كه به خرج دادند ضروري بود كه بتوانند هم مسائل ميداني را هدايت، طراحي و اجرا كنند و هم در صحنه مذاكراتي و هماهنگيهاي سياسي عمل كنند. با جمع كردن اين دو بال توانستند با تهديدهاي جدي كه در منطقه وجود داشت، مقابله كنند. اكنون هر چند نميتوان مدعي شد در وهله اول امكان دستيابي به چنين درجهاي از كارآمدي در شرايط امروز ممكن باشد اما اينكه سيستمي توانست فقدان شخصيتي نظير شهيد سليماني را تحمل كند و به كار خود ادامه دهد به معني درست تعريف شدن ساختار سياست منطقهاي ايران است. ايران همواره يك سياست كلي را مبناي كار خود در منطقه قرار داده كه آن نيز «سياست دفع تهديد» است. در سالهاي اخير تهديدهايي جدي عليه ايران در منطقه به وجود آمد كه از جمله آنها ميتوان به تلاش گروه تروريستي داعش در راستاي جا گير شدن در منطقه اشاره كرد. ايران توانست با استفاده از شخصيت برجستهاي نظير شهيد سليماني اين تهديد را برطرف كند. سياستهاي كلي اگر اصولي و درست تعريف شده باشند با فقدان شخصيتها دچار تغيير نميشود و سياست منطقهاي ايران نيز مشمول همين قانون است. ايران همچنان سياست اصلي خود را دفع تهديد قرار داده و با توجه به اينكه يكي از اصليترين تهديدها در حال حاضر حضور نظاميان امريكايي در منطقه و نقش بيثباتكننده آنها در كشورهاي مختلف خاورميانه است در سياستهاي جمهوري اسلامي نيز نحوه برخورد با اين تهديد نيز بررسي و در خصوص آن تصميمگيري شده است. در حال حاضر با پيروزي جو بايدن در انتخابات رياستجمهوري و پايان كار دونالد ترامپ تا نزديك به يك ماه ديگر هنوز مشخص نيست چه تغييراتي در نقش و ماموريت نيروهاي ايالات متحده در منطقه ممكن است پديد آيد. به نظر ميرسد، مجموعه نهادهاي سياسي، امنيتي و نظامي نظام متوجه حساسيت شرايط هستند و با توجه به سناريوهاي ممكن برنامههايي را براي آينده در نظر گرفتند. به طور كلي 3 متغير در تعيين سياست آينده ايران در منطقه تاثيرگذار خواهند بود:
1) آغاز به كار دولت بايدن و رونمايي از سياستي كه دولت او فارغ از موضعگيريها و در عرصه عمل در خاورميانه در پيش خواهد گرفت.
2) انتخابات سوريه و تغييراتي كه ممكن است در عرصه سياسي اين كشور رخ دهد.
3) انتخابات ايران و نقشآفريني مردم از طريق مردمسالاري ديني در تعيين سياستها
اين متغيرها ميتواند در تغيير سياستها و اتخاذ تدابير و شيوهها موثر باشد اما اين متغيرها شامل سياستهاي كلي از جمله اصل دفع تهديد نميشود. يكي ديگر از سياستهايي كه همچنان پا برجا خواهد بود، انتقامگيري از امريكا به دليل به شهادت رساندن فرمانده نيروهاي ايراني است. ايالات متحده همچنان در حال نقشآفريني به عنوان يك بازيگر منفي و تنشزا در منطقه است و به اقداماتي نظير ترور و آشوبافكني اصرار ميورزد. در اين شرايط طبيعي است كه جمهوري اسلامي نيز سياستهاي بازدارنده خود را تداوم بخشد. ايران به امريكا اجازه نميدهد كه نحوه انتقام، زمان انتقام و شرايط آن را تعيين كند و ايران را به اقدامي وادار كند كه بعدتر دستاويز ايجاد اجماع و اعمال فشار بيشتر عليه كشورمان شود. پاسخ ايران به اقدامات امريكا و متحدان منطقهاي آن، پاسخي هوشمندانه و متناسب خواهد بود و همه روشهاي مجازات آمران و عاملان اين ترور غيرقانوني و غيرانساني مورد بررسي قرار گرفته است. اگر امريكاييها در آينده نيز به دنبال اعمال نظاميگري در منطقه باشند و بخواهند از اين طريق سياستهاي خود را در خاورميانه پيش ببرند بايد بدانند كه ايران ساكت نخواهد نشست.شهادت سردار سليماني پيامدهاي بسياري داشت. اولين پيامدش اين است كه بايد نيروهاي كسي كه اين جنايت را مرتكب شده از عراق خارج شوند.