• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4831 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۱۳ دي

مجيد انصاري، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفت‌و گو با «اعتماد»:

جايگاه سردار سليماني در جمع نظاميان مثل جايگاه شهيد بهشتي ميان سياستمداران بود

سيزدهم دي‌ماه امسال، يك‌سال از ترور سردار قاسم سليماني مي‌گذرد. طول اين يك‌سال گروه‌هاي مختلف نسبت به اقدامات متقابل صورت گرفته يا اقداماتي كه بايد انجام شود، اختلاف‌نظرهايي داشته‌اند. برخي از اقدام و اكنش متقابل و مستقيم سخن گفتند و بعضي از اقدام حقوقي. مجيد انصاري از اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام اما معتقد است مجموعه واكنش جمهوري اسلامي نسبت به اين ترور دولتي مبتني بر تدبير و خردورزانه بوده است. همچنين در اين دوران كه بار ديگر مساله رييس‌جمهوري چهره‌اي با پيشينه نظامي مطرح است، مجيد انصاري كه به ‌واسطه زادگاه مشترك با سردار شهيد سليماني، با او دوستي و معاشرت داشته، معتقد است كه اگر حاج ‌قاسم در قيد حيات بود، هرگز براي انتخابات كانديدا نمي‌شد.

 

شما سابقه سال‌ها دوستي و معاشرت با سردار شهيد سليماني را احتمالا به‌ واسطه هم‌استاني بودن داشتيد كه سال‌ها بعد تداوم پيدا كرد. ابتدا بفرماييد توصيف شما كه در جريان اين معاشرت‌ها شكل گرفته از سردار سليماني چيست؟

ابتدا ياد و خاطره آن سردار كم‌نظير را گرامي بدارم و به روح بلند او درود بفرستم. سردار بزرگي كه براي من فراتر از يك سردار و به عنوان يك الگو، برادر مهربان و يك دوست صميمي بود كه افتخار آشنايي و رفاقت با او را از سال ۵۸ در سپاه داشتم و تا ماه‌هاي پاياني عمر شريف آن شهيد بزرگوار توفيق زيارت ايشان را داشتم. اين نكته‌اي كه مي‌خواهم عرض كنم، نكته‌اي نيست كه امروز و پس از شهادت ايشان بگويم؛ من در دوران حيات ايشان هم معتقد بودم كه سردار سليماني يكي از كساني است كه به شفاعت ايشان براي خودم اميد دارم. من شخصيت سردار سليماني را فوق‌العاده بزرگ و فراتر از يك فرمانده يا تئوريسين نظامي مي‌دانم. ايشان يك عارف واقعي بود. خودش را ساخته بود و از رهگذر مراقبت مدام از نفس به اين خودسازي رسيده ‌بود. او در اين مسير ايماني راسخ و شجاعت و اخلاص و پشتكاري بي‌نظير داشت و توانست مسير قله‌هاي كمال انساني را فتح كند. به عقيده من آنچه در تشييع جنازه سردار سليماني آن هم در آن شرايط خاص اتفاق افتاد، پاداش كوچك دنيايي بود كه خداوند به ايشان عنايت كرد و نشان داد كه اگر كسي براي خدا باشد، خدا هم دل‌هاي مردم را متوجه او مي‌كند.

پس از شهادت سردار قاسم سليماني بسياري از تاثير فقدان او در محور مقاومت و در روابط جمهوري اسلامي با برخي كشورهاي منطقه گفتند. امروز كه يك‌سال از نبود سردار سليماني مي‌گذرد به نظر شما چقدر تحليل‌ها و پيش‌بيني‌هايي كه پس از شهادت او مطرح بود، تحقق يافته است؟

در شخصيت فوق‌العاده و توانايي‌هاي ذاتي بي‌نظير و بالاي سردار سليماني شكي نيست. سردار سليماني در حوزه‌هاي مختلف از جمله طراحي نظامي، شناخت نقشه‌ها و برنامه‌هاي دشمن احاطه و اشراف داشت. همچنين بر موضوعات بسيار پيچيده منطقه خاورميانه، به خصوص حاشيه خليج‌فارس، بر جبهه مقاومت از يك سو و جبهه صهيونيست‌ها از سوي ديگر، اهدافي كه امريكايي‌ها از تحركات و حضورشان در افغانستان، سوريه، عراق و ديگر كشورهاي منطقه دنبال مي‌كردند، اشراف بي‌نظيري داشت و اين اشراف و احاطه ايشان را به يك تئوريسين فكور و با قابليت‌هاي بسيار بالا تبديل كرده‌ بود. سردار سليماني فردي با تاثير‌گذاري و نفوذ عميق بود و به اين سادگي خلأ وجودي ايشان پر نمي‌شود. حاج قاسم محصول مكتب سياسي و عرفاني و تربيتي انقلاب اسلامي و امام خميني(ره) بود. درست است كه ظرفيت ملت ايران و ظرفيت نيروهاي مسلح ما بالاست و ممكن است در آينده افرادي همچون سردار سليماني رشد كنند، اما حقيقت اين است كه جايگاه سردار سليماني در نيروهاي مسلح ما مثل جايگاه شهيد بهشتي در ميان سياستمداران و همراهان امام در آغاز انقلاب اسلامي بود كه به سادگي اين خلأ پر شدني نبود و نيست، اما سياست‌هاي جمهوري اسلامي ايران و برنامه‌هاي نظام ما در منطقه طبعا متكي به يك فرد نيست، بلكه بر مبناي محاسبات خاصي است كه رهبري انقلاب دارند و تدابيري كه اتخاذ مي‌كنند و قطعا مبتني بر اين سياست‌ها و برنامه‌ها پيش خواهد رفت. من ضمن اينكه خلأ وجودي حاج قاسم را يك ضايعه براي محور مقاومت و خدمات مستشاري جمهوري اسلامي براي كشورهاي دوست مي‌دانم ولي اين به آن معنا نيست كه سياست‌هاي ما در منطقه و در قبال كشورهاي دوست دستخوش تغيير اساسي مي‌شود.

پس از شهادت سردار قاسم سليماني گروه‌هاي مختلف نظرات و ايده‌هاي متفاوتي براي مقابله با اين ترور دولتي داشتند. عده‌اي بر انتقام پافشاري مي‌كردند، گروهي معتقد به انجام اقدامات حقوقي در اين زمينه بودند. برخي از احتمال شكل‌گيري جنگ در منطقه سخن به ميان مي‌آوردند و برخي از گام‌هاي عقلاني براي جلوگيري از جنگ‌افروزي. شما به عنوان عضوي از مجمع تشخيص مصلحت نظام كه به عنوان نهادي عاليرتبه شناخته مي‌شود كه ‌بايد در برهه‌هاي حساس مصلحت‌سنجي كند، اقداماتي را كه در يك‌سال گذشته انجام شده يا نشده، چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

به هر حال حق مسلم جمهوري اسلامي است كه برابر اين تروريسم دولتي صورت گرفته از سوي ايالات متحده، اقدام متقابل انجام دهد و بر اساس حقوق بين‌الملل حق پيگيري اين موضوع و اقدام مناسب را براي خود محفوظ مي‌دانيم. سردار قاسم سليماني يك مقام رسمي نظامي جمهوري اسلامي ايران به دعوت يك دولت مستقل و مستقر وارد كشور عراق شده‌ و مهمان كشور عراق بود. يك كشور تروريستي و يك رييس‌جمهوري ياغي از آن سوي اقيانوس‌ها و آن طرف كره زمين در اين حوزه دخالت كرده و مهمان رسمي يك كشور و دولت مستقل را در خاك آن ترور كرد. علاوه بر آن، يكي از شخصيت‌هاي رسمي و مهم كشور عراق يعني ابومهدي المهندس را به شهادت رساندند كه اين يك اقدام جنايتكارانه و غيرقابل توجيه است و كشور ما و عراق حق اقدام لازم را دارند. اما به نظر من تدبير جمهوري اسلامي ايران كه در سطح كلان آن از سوي رهبر معظم انقلاب طراحي مي‌شود و دولت و ساير دستگاه‌هاي ذي‌ربط اقدامات اجرايي را انجام مي‌دهند، تدبير درستي بود. رهبري برابر موج عظيم احساسات و فريادهاي انتقام‌خواهي كه مردم ما به حق داشتند، دچار هيجان و احساسات نشده و فرمودند كه ما حق انتقام سخت را براي خودمان محفوظ مي‌دانيم، اما زمان و چگونگي آن را خودمان تعيين مي‌كنيم. شايد از روي احساسات و محاسبه نادرست برخي اقدامات را انجام مي‌داديم، چه ‌بسا در زمين امريكا تكميل‌كننده پازلي مي‌شديم كه آنها طراحي كرده ‌بودند، اما جمهوري اسلامي ايران ضمن نمايش اقتدار خود بعد از اين حادثه، نشان داد كه اهل تدبير و محاسبه منافع ملي است. به نظر من مجموعه اقداماتي كه پس از شهادت سردار سليماني انجام شده، مبتني بر خردورزي و منافع ملي بوده و اين مساله هم باعث شد كه هم مظلوميت شهيد سليماني در دنيا و هم حقانيت جمهوري اسلامي و از همه مهم‌تر سبوعيت و درنده‌خويي و وحشي‌گري نظام امريكا بيشتر جلوه‌گر شود. اگر جمهوري اسلامي سلسله اقدامات عجولانه‌اي انجام مي‌داد، چه ‌بسا اصل مساله شهادت سردار سليماني و اقدام تروريستي دولت ايالات متحده تحت‌الشعاع قرار مي‌گرفت و آنها سوار بر امواجي مي‌شدند كه جمهوري اسلامي را زير سوال مي‌برد. شايد يكي از اهدافي كه ترامپ براي اين اقدام تروريستي دنبال مي‌كرد، پيروزي در انتخابات رياست‌جمهوري امريكا بود ولي اين حادثه و برخورد درست جمهوري اسلامي ايران موجب شد كه ترامپ به اين هدف انتخاباتي در ايالات متحده نيز نرسد. سوالات جدي در جامعه امريكا مطرح شد كه چرا اين اقدام انجام شده و چه دستاوردي براي امريكا داشته است؛ لذا به نظر من گرچه مردم ايران، همرزمان شهيد سليماني، خانواده ايشان و خيلي افراد ديگر دل‌شان مي‌خواست انتقام سخت مستقيم و موردي انجام شود اما تا اينجا پيروز ميدان جمهوري اسلامي و شهيد حاج قاسم سليماني بوده است كه با خون مظلومانه خود هم مكتب مقاومت را بيشتر ترويج كرد، به عنوان يك قهرمان ملي و اسلامي جاودانه شد و هم دشمنان ما رسوا شدند. بنابراين از ديد من اقدامات جمهوري اسلامي ايران اقدامات سنجيده‌اي بوده است؛ چه اقداماتي كه انجام داد و چه اقداماتي كه انجام نداد.

اين روزها و در آستانه انتخابات رياست‌جمهوري بار ديگر مساله روي كار آمدن كانديداتوري چهره‌اي با پيشينه نظامي مطرح شده است. نام سردار قاسم سليماني نيز از به‌ ويژه در سال‌هاي آخر پيش از شهادت، همواره جزو گزينه‌هاي بالقوه‌ رييس‌جمهوري با پيشينه نظامي مطرح بود. شما به عنوان كسي كه با ايشان حشر و نشر و معاشرت داشتيد، فكر مي‌كنيد اگر سردار سليماني به شهادت نرسيده ‌بود چقدر محتمل بود كه امروز وارد كارزارها و جناح‌بندي‌هاي سياسي بشود؟

پاسخ اين سوال روشن است؛ چراكه سردار سليماني در يكي از سخنراني‌ها با صراحت به اين مساله اشاره كرده ‌بود. سردار سليماني از جمله كساني بود كه با همه وجود به وصيتنامه حضرت امام (ره) مبني بر خودداري از ورود نظاميان به دسته‌بندي‌هاي سياسي پايبند بود. در جريان يكي از انتخابات اين چند سال، وقتي نامه‌اي از سوي يكي از مراكز درون سپاه مي‌رسد كه حكايت از حمايت از يكي از كانديداها داشت، سردار سليماني در جمع نامه را به دست گرفته و گفته‌ بودند اين نامه رسيده و به وصيتنامه امام هم اشاره كرده‌ و گفته‌ بود كه من وصيتنامه امام (ره) را بر اين نامه ترجيح خواهم داد. سردار سليماني اگر در ميان ما بود، بي‌ترديد به ‌لحاظ قابليت‌ها و توانايي‌هاي بالاي شخصي صلاحيت و ظرفيت رياست‌جمهوري را داشت اما يقينا به عنوان يك نظامي پا به ميدان نمي‌گذاشت. اين سخن من به اين معنا نيست كه اگر كسي سابقه‌ نظامي‌گري داشته يا از نيروهاي مسلح اعم از سپاه و ارتش و بسيج و ... بوده، هيچ زماني حق كانديدا شدن براي رياست‌جمهوري يا مجلس را ندارد. در واقع در حين ملبس بودن به لباس مقدس سربازي و نظامي و عضويت و فعاليت در نيروهاي مسلح منع ورود به كارزار سياسي وجود دارد. دليل آن هم روشن است؛ چراكه عرصه انتخابات، عرصه رقابت سياسي است و از لوازم آن رقابت جناحي است. در همه انتخابات گذشته تاكنون نيز رقابت جناح‌ها و احزاب و جبهه‌ها بوده و كارساز هم بوده است، گاهي جريان اصلاح‌طلب گاهي اصولگرا و گاهي جرياني ديگر پيروز شده، اما به‌طور كلي ميدان، ميدان رقابت جناح‌ها و دسته‌هاي سياسي است. بنابراين كسي كه مي‌خواهد وارد اين رقابت شود، طبعا ميانه ميدان رقابت احزاب و گروه‌ها قرار مي‌گيرد. به همين دليل چون حضور در اين جريانات و جناح‌ها از الزامات رقابت است، مورد نهي صريح امام هم در وصيتنامه و هم در سخنان ايشان قرار گرفت. سردار سليماني نيز به ‌شدت از ورود به دسته‌بندي‌هاي سياسي اجتناب مي‌كرد. او گويي هميشه از بالاي قله به جريانات سياسي نگاه مي‌كرد. من در كرمان افتخار همراهي با ايشان را داشتم و بارها و بارها در انتخابات مختلف شاهد بودم كه او با همه جريانات و گروه‌هاي سياسي ارتباط صميمي داشت اما اين‌گونه نبود كه يك ‌سوي ماجرا بايستد. در سطح ملي نيز همين‌گونه بود و در همه مقاطع انتخاباتي گذشته، هرگز شنيده نشد كه به ‌صورت علني يا غيرعلني به نفع يكي از كانديداها به ميدان آمده باشد و هميشه تلاش كرد، بي‌طرف باشد. سردار سليماني پس از انتخابات مختلف هم همواره ارتباط خود را با شخصيت‌هاي بزرگ انقلاب اسلامي مثل آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني يا ساير بزرگان حفظ مي‌كرد. خط‌مشي سردار سليماني بي‌طرفي سياسي و حركت در مسير كلي انقلاب اسلامي و خط امام و رهبري بود.

 


    خلأ نبود سردار سليماني پر شدني نبود و نيست، اما سياست‌هاي جمهوري اسلامي و برنامه‌هاي نظام ما در منطقه طبعا متكي به يك فرد نيست
   اقدامات جمهوري اسلامي در قبال ترور دولتي اقدامات سنجيده‌اي بوده است؛ چه اقداماتي كه انجام داد و چه اقداماتي كه انجام نداد
   اقداماتي كه پس از شهادت سردار سليماني انجام شده، مبتني بر خردورزي و منافع ملي بود
   اگر سردار سليماني ميان ما بود بي‌ترديد به لحاظ قابليت‌ها و تواناي بالاي شخصي صلاحيت و ظرفيت رياست‌جمهوري را داشت، اما يقينا او به عنوان يك نظامي پا به ميدان نمي‌گذاشت
   سردار سليماني گويي هميشه از بالاي قله به جريانات سياسي نگاه مي‌كرد... هرگز شنيده نشد كه او به صورت علني يا غيرعلني به نفع يكي از كانديداها به ميدان آمده باشد و هميشه تلاش كرد، بي‌طرف باشد 
   در جريان يكي از انتخابات وقتي نامه‌اي از سوي يكي از مراكز درون سپاه رسيده ‌بود كه حكايت از حمايت از يكي از كانديداها داشت، سردار سليماني در جمع نامه را به دست گرفته و گفته‌ بودند اين نامه رسيده و به وصيتنامه امام هم اشاره كرده‌ و گفته ‌بود من وصيتنامه امام را بر اين نامه ترجيح خواهم داد
   خط‌مشي سردار سليماني بي‌طرفي سياسي و حركت در مسير كلي انقلاب اسلامي و خط امام و رهبري بود

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون