بحراني كه با ترامپ آغاز شد با ترامپ پايان يافت
قاسم محبعلي
بحران در روابط رياض و دوحه در زماني پديد آمد كه رييسجمهور امريكا در اولين روزهاي آغاز دوره رياستجمهوري خود عازم عربستانسعودي شد و مقامات اين كشور كوشيدند با بهرهگيري از ناآگاهي دونالد ترامپ، فشار بر قطر به منظور دستيابي به اهدافي از پيش تعيين شده را افزايش دهند. حل و فصل اين بحران و برقراري مجدد روابط ميان اين دو كشور نيز دقيقا با واپسين روزهاي رياستجمهوري دونالد ترامپ همزمان شده و نشان ميدهد مقامات رياض كه آگاهند در دولت آينده امريكا ديگر چك سفيد امضايي براي فعاليتهاي منطقهاي دراختيار آنها قرار نخواهد گرفت، درصدد اعمال برخي تغييرات در سياستهاي خود برآمدهاند.
عربستان احساس ميكند با روي كار آمدن دولت جو بايدن در ايالاتمتحده، سياست واشنگتن در قبال رياض در برخي حوزهها تغيير خواهد كرد. براي نمونه در موضوع جنگ يمن انتظار ميرود كه دولت جديد امريكا سياست متفاوتي را پيش گيرد و در تلاش براي توقف درگيري نظامي در اين منطقه برآيد يا در موضوع حقوق بشر پيشبينيها حكايت از اين دارد كه به احتمال زياد دولت جو بايدن از آن به عنوان ابزاري براي افزايش فشار به رياض بهره خواهد برد. از سوي ديگر اين احتمال به صورت جدي وجود دارد كه كاخ سفيد در آيندهاي نزديك به توافق هستهاي بازگردد و مذاكراتي را با ايران آغاز كند. مجموع اين مسائل باعث نگراني رياض شده و عربستانسعودي احساس ميكند در وضعيت فعلي ضروري است كه تغييراتي در زمينه سياستهاي منطقهاي و بينالمللي خود اعمال كند.
عربستانسعودي در سال 2017 قطر را رقيب خود در دنيا ميدانست. دوحه نيز آگاهانه در بسياري از جبههها يك سياست موازي با رياض را پيش ميبرد و تفاوت ميان سياست اين دو كشور گاهي به اندازهاي زياد ميشد كه عملا امكان نداشت عربستان و قطر به تفاهمي دست پيدا كنند. از سوريه گرفته تا مصر و از ليبي گرفته تا ايران، قطر سياست متفاوتي را پيش ميبرد و براي عربستان اين موضوع قابل پذيرش نبود. براي نمونه در مصر، عربستان از نظاميان حمايت ميكرد و قطر به حمايت از جريانهاي نزديك به اخوانالمسلمين ميپرداخت. يا در ليبي عربستان ترجيحش اين بود كه نظاميان نزديك به دولت ساقط شده قذافي نظير خليفه حفتر قدرت را دراختيار بگيرند و در مقابل قطر با حمايت دولت فائز سراج كه نزديك به جريان اخواني به حساب ميآمدند، ميكوشيد مانع از قدرت گرفتن نظاميان شود.
اين رقابت در ديگر ميادين منطقه نيز ادامه داشت. در يمن، قطر از حزب اصلاح حمايت ميكرد كه گرايش اخواني داشت و عربستان به حمايت از دولت منصور هادي ميپرداخت.گرايش دوحه به توسعه روابط با آنكارا همچنين عدم تمايل قطر به بازي در زمين عربستان در مقابل ايران مزيد بر علت شد تا رياض تصميم بگيرد با همراهي متحدان منطقهاي خود از جمله مصر كه از حمايتهاي قطر از اخوانالمسلمين عصباني بود، دوحه را به تغيير سياست منطقهاي وا دارد.
در اين ميان ناديده گرفتن برخي مسائل از جمله پيچيدگيهاي رابطه واشنگتن با دوحه باعث شد كه سياست رياض شكست بخورد. امريكا به دليل پايگاه نظامي تعيينكننده و بزرگي كه در اين كشور دارد به حفظ روابط حسنه با قطر نياز داشت و دوحه نيز با در پيش گرفتن يك ديپلماسي قوي و قابل توجه كوشيد تا فشارهاي عربستان را خنثي كند. قطر ذيل اين فشارها روابط خود را با تركيه گسترش داد و از شكاف پديد آمده ميان ايران و عربستان نهايت بهرهبرداري را كرد تا بتواند محاصره را بشكند و امروز روشن شد كه در اين مسير موفق بوده است.
عربستان با اين تغيير سياست تلاش دارد كه در قدم اول شوراي همكاري خليجفارس را احيا كند تا بتواند اجماعي ميان كشورهاي حوزه خليجفارس براي مواجهه با مسائل منطقهاي به وجود آورد. رياض كه ميداند پشتيباني ويژه و بدون مرز واشنگتن را از دست خواهد داد، در پي اين است كه از طريق اجماعسازي ميان كشورهاي عربي منطقه با چالشهاي خود روبهرو شود. عربستان نگران بود كه اگر در چالشهاي آينده يك دشمن عربي نيز در مقابل خود داشته باشد و يك قدرت رسانهاي در منطقه نظير قطر بخواهد برايش مشكلسازي كند، شرايط بيش از پيش سخت خواهد شد و از اين رو تصميم گرفت در مقطع زماني فعلي و با توجه به حساسيتهاي آينده روابط خود را با قطر ازسر بگيرد.گمانهزنيهاي متفاوتي درخصوص تبعات اين صلح براي ايران وجود دارد اما بايد تاكيد كرد حتما و يقينا صلح ميان عربستان و قطر در كوتاهمدت نميتواند تامينكننده منافع ايران باشد. قطر طي دهههاي گذشته سياست پرنوساني در قبال ايران داشته و ممكن است با ازسرگيري روابط با رياض و بينيازي از تهران، روابط نسبتا خوبي كه ميان ايران و قطر به خصوص در دوره پسابرجام وجود داشت، تحتتاثير قرار گيرد. قطر در منطقه با ايران نيز اختلاف مواضع زيادي دارد، آنها كه در سوريه از اخوان حمايت ميكردند در عراق به حمايت از اهل سنت ميپرداختند و در افغانستان زير بال و پر طالبان را گرفته ممكن است تصور كنند كه ميتوانند دامنه اين حمايتها را گسترش دهند و ديگر نگران تيره و تار شدن روابط با تهران نباشند. ميتوان به موضوع از اين زاويه نگاه كرد كه با بهبود روابط ميان كشورهاي اسلامي از جمله ايران و ديگر كشورهاي منطقه، موضع اسراييل در خاورميانه تضعيف شود اما از آن رو كه روابط ما و كشورهاي منطقه متاثر از رابطه ايران و امريكاست چنين نگاهي بسيار خوشبينانه و دور از واقعيتهاي ميداني موجود در خاورميانه خواهد بود.