رقابت خصمانه غيرعقلايي
صباح زنگنه
اميد و آرزوي جمهوري اسلامي ايران همواره اين بوده كه همه كشورهاي عربي و اسلامي با هم در آشتي و صلح و آرامش همزيستي كنند. قطعا جمهوري اسلامي ايران از پيشرفتهاي اخير در گفتوگوهاي قطر و كشورهاي محاصرهكنندهاش استقبال ميكند و آن را به فال نيك ميگيرد. اما به نظر ميرسد شرايطي كه منجر به پيشرفتهاي اخير بود، محصول فشارهاي امريكا و سفرهاي چندين باره مايك پمپئو، وزير خارجه امريكا و جارد كوشنر، داماد رييسجمهور اين كشور به دوحه و رياض بود. واشنگتن در ماههاي گذشته دو طرف را تحت فشار گذاشته بود تا روابطشان را به حالت عادي برگردانند. 13شرطي كه عربستان و متحدانش براي دوحه گذاشته بودند، شرايطي غيرمعقول، غيرقابل قبول و غيرعملي بود و طبيعي بود كه قطر آنها را نپذيرد و بر حقانيت سياستهاي خود پافشاري كند.
عربستان به اين نياز داشت و نياز دارد حتي در واپسين روزهاي زمامداري واشنگتن يك پاسخ مثبت به دولت آقاي ترامپ بدهد. نياز رياض به جلب اعتماد واشنگتن باعث شد كه بدون حصول كوچكترين نتيجه و هيچ يك از شروط، تمام محدوديتها عليه قطر حذف شود و رفت و آمدهاي زميني و هوايي را روي قطريها باز كردند.
مسيري كه در طول سه سال و نيم گذشته در پيش گرفتهبود، محاصرهاي بود كه هم غيراخلاقي و هم غيرانساني تلقي ميشد و هيچ ارتباطي با ارزشهاي عربي و اسلامي نداشت. جمهوري اسلامي ايران به عنوان همسايه قطر و عربستان، اميدوار است كه ديگر چنين رويدادها و تنشهايي ميان كشورهاي عربي و اسلامي رخ ندهد و خواستههاي خارج از قانون و خارج از عرف و خارج از اخلاق به يكديگر تحميل نكنند.
به نظر ميرسد كه با عقبنشيني كشورهاي محاصرهكننده بعد از سه سال و نيم قطر سياستهاي خودش را دنبال خواهد كرد و تغييري در خصوص سياست خارجي اين كشور در قبال ايران و ديگر كشورهاي حامياش در دوران محاصره تغييري نخواهد كرد. به نظر ميرسد كه عربستان سعودي در پي اين توافق با قطر، اندكي رويكرد خود را نسبت به دولت تركيه هم ملايمتر و نرمتر كند و تنشها و ناملايمات ميان رياض و آنكارا هم تا حدودي رفع شود. اميدواريم رياض در قبال ايران هم مسير دوستي، همسايگي و برادري را تعقيب كند و به بهبود روابط بينديشد. با وجود بهبودي روابط رياض و دوحه به نظر نميرسد كه ديدگاه عربستان نسبت به اخوانالمسلمين نسبت به گذشته تغيير چنداني كرده باشد. اخوانالمسلمين به عنوان يك جريان بزرگ اسلامي بينالمللي كه داعيه ديني و سياسي دارد براي پادشاهي سعودي همچنان يك تهديد ارزيابي ميشود. رياض تصور ميكند كه شبكه اخوانالمسلمين ميتواند خود را به عنوان يك آلترناتيو براي حكومت عربستان مطرح كند. اخوانالمسلمين حتي در دربار سعودي هم نفوذ دارد و تعدادي از شاهزادگان سعودي از علاقهمندان، وابستگان يا حاميان اخوانالمسلمين بوده و هستند. اين احساس خطر نسبت به اخوانالمسلمين باعث ميشود كه با وجود چشمانداز حل مسائل با قطر، رويكرد رياض نسبت به اين گروه تغيير چنداني نكند.
هر چند احساس خطر دربار سعودي نسبت به اخوانالمسلمين و نيتهاي سياسي اين گروه، ممكن است تا اندازهاي منطقي به نظر برسد اما همين ديدگاه رياض نسبت به تهران كاملا بر اساس فرضهاي غلط بنا شده است. حاكمان سعودي بايد بدانند كه جمهوري اسلامي ايران هرگز قصد تغيير حكومت عربستان سعودي را ندارد. حاكمان رياض بايد از اين فرض غيرمنطقي دست بردارند و رقابت خصمانه غيرعقلايي كه در قبال ايران در پيش گرفتهاند را كنار بگذارند. اميد اين است كه با پيشرفتهاي اخير اين فرضها هم كنار گذاشته شود و در روابط رياض و تهران هم شاهد بهبود باشيم. دولت ايالات متحده امريكا در طول سالهاي گذشته تلاشهاي زيادي را براي اتحاد در ميان كشورهاي عربي جنوب خليج فارس عليه ايران انجام داده است. تمام اين تلاشها در راستاي يك چارچوب راهبرد نظامي، امنيتي، اقتصادي و سياسي انجام ميشود. در طول سالهاي گذشته، امريكا در بسياري از ميادين شكست خورده و متحمل تلفات زيادي شده است. سياست فعلي ايالات متحده امريكا با هدف جلوگيري از افزايش خسارات انساني همچنين كاهش هزينههاي مالياش در منطقه است. واشنگتن به دنبال اين است كه در منطقه به عوامل خودش هر چه بيشتر اسلحه بفروشد، بازار اسلحه امريكايي را همچنان داغ نگه دارد و با فروش تسليحات بتواند اقتصاد خودش را نجات دهد. به نظر ميرسد همه اين روشها و رويهها و رفتارها و سازماندهيها صرفا با هدف اين است كه ترس و نگراني را در اين كشورها حفظ كند و آنها را به خريد بيشتر اسلحه تشويق كند. امريكا از استقلال هيچ كشوري در منطقه جز رژيم صهيونيستي دفاع نكرده و نخواهد كرد و عربستان و قطر هم از اين قاعده مستثني نيستند.