• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4839 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۲ دي

پايانِ تبليغات و بي‌خبري از وضعيت «تئاترشهر» استان‌ها

با من صنما دل يك دله كن!

بابك احمدي

 

از 21 فروردين 1391 كه قادر آشنا با حكم حميد شاه‌آبادي، معاون وقت امور هنري در دولت مهر! به عنوان مديركل هنرهاي نمايشي انتخاب شد، يك ايده با جديت در دستور كار قرار گرفت. راه‌اندازي «تئاترشهر استان‌ها» كه ابتدا اعتبار مشخص شده براي اين مهم مشخص نبود تا اينكه مدتي گذشت و كاشف به ‌عمل آمد وزارت ارشاد قرار نيست به يكي از وظايف خود، يعني «توسعه زيرساخت‌هاي فرهنگي» عمل كند، بلكه بايد به داشته‌هاي موجود اما بي‌كار افتاده هر استان رجوع شود. بناهايي كه عموما دراختيار ديگر نهادهاي شهري و دولتي و انتظامي قرار داشت و هر يك داعيه‌دار تملك بودند، اما در عين ‌حال مهم‌ترين نكته اين بود كه علاوه بر جد نهادها بر ادامه تملك و سنگ‌اندازي، اين ساختمان‌ها‌ اصولا محل استاندارد اجراي تئاتر به حساب نمي‌آمدند. اما هر چه بود، طرح حمايت از تاسيس تئاترشهر استان‌ها اوايل سال 91 در مراكز استان‌هاي كشور از سوي معاونت هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ايران ابلاغ شد و استان‌ها موظف شدند فضاي مناسب براي راه‌اندازي تئاتر شهر را بررسي و شناسايي كنند. به‌ هر روي با درنظر گرفتن فقر سراسري در زمينه برخورداري از زيرساخت‌هاي لازم فرهنگي- هنري و توزيع نامتناسب امكانات، همين هم غنيمت به نظر مي‌رسيد. همزمان رسانه‌هاي وابسته به اداره‌ كل هنرهاي نمايشي و روابط عمومي اين مركز نيز حول پروژه كارزار تبليغاتي به راه انداختند كه تا مدت‌ها ادامه داشت. هر از چندي تعريف و تمجيد يك هنرمند استاني از سوي روابط عمومي اداره كل به ايميل خبرنگاران ارسال مي‌شد، بي‌آنكه مسوولان درخصوص بررسي وضعيت كنوني هم احساس مسووليت كنند‌. تمام مدت زمانِ بعد از اختصاص مكان‌هايي به عنوان تئاترشهر، هرگز مشخص نشد اين سالن‌ها در گذرِ زمان چه حال و روزي پيدا كرده‌اند و اصولا چند درصد از جامعه نمايشي هر استان امكان استفاده به دست مي‌آورد. 25 اسفند 1393 - مدتي بعد از تغيير دولت و به تبع آن ارشاد و اداره ‌كل هنرهاي نمايشي-  مطلبي با روتيتر «افقي روشن براي قلب تپنده تئاتر استان‌ها» در سايت «ايران تئاتر» منتشر شد كه ضمن آن «هنرمندان و مديران تئاتري، راه‌اندازي تئاتر شهر در شهرستان‌ها را طرحي موفق تلقي كردند و خواستار حمايت بيشتر مسوولان در راستاي رشد و توسعه اين مجموعه‌ها شدند.» اين گزارش، بر پايه اظهارنظر تعدادي از چهره‌هاي شناخته شده و مديران تئاتري استان‌هاي مشهد، آذربايجان شرقي، البرز، گلستان، همدان، كهگيلويه‌وبويراحمد تنظيم شده بود. همان شهرهايي كه از موهبت! تئاترشهر برخوردار شده بودند و هدف از گفت‌وگو، دريافت نظر افراد و هنرمنداني بود كه در اين سالن‌ها تجربه اجرا داشتند. احتمالا بي‌آنكه توضيح دهم نتيجه اظهارنظرها روشن است؛ «راه‌اندازي تئاترشهر استان‌ها تحركي به وجود آورده، خوشبختانه شاهد آشتي بين مردم و هنر نمايش هستيم، بايد نيازسنجي شود و ايجاد هم‌افزايي كنيم...» در اين بين اما يكي، دو نظر هم وجود دارد كه با وجود سفارشي و تبليغاتي بودنِ گزارش، نشان مي‌دهد اوضاع آن‌چنان‌كه وانمود مي‌شود بر وفق مراد نيست. «رييس انجمن هنرهاي نمايشي استان كهگيلويه‌وبويراحمد عنوان كرد: طرح راه‌اندازي تئاترشهر بسيار اتفاق اميدوار‌كننده‌اي براي تئاتر شهرستان‌ها است. تئاترشهر استان ما سال 91 تاسيس شد، اما متاسفانه به دليل كمبود منابع مالي ادامه اين پروژه متوقف شد. بايد هر چه زودتر فكري براي اين مجموعه كنيم تا اين ساختمان تبديل به متروكه نشود.» در نمونه‌اي ديگر، رضا صابري نمايشنامه‌نويس و كارگردان قديمي تئاتر اهل مشهد همزمان به دو نكته اشاره دارد. تصميمي كه ناخواسته به مقايسه‌ بين تئاترشهر تهران و تئاترشهر در استان‌هاي ديگر انجاميده و امكانات محدود به نسبت جمعيت تحصيلكرده و علاقه‌مند به فعاليت تئاتري در شهرهايي جز تهران.  بگذريم كه همه اين افراد به دام بازي مديران مركزنشين يعني خودگرداني سالن‌هاي دولتي مدنظر مديران مركزنشين هم افتاده‌اند. يعقوب صديق جمالي به عنوان نماينده تئاتر آذربايجان‌شرقي مي‌گويد: «تبريز، شهر متمولي محسوب مي‌شود؛ مردم براي خريد يك بليت كنسرت حاضر به پرداخت حدود 100 هزار تومان هستند؛ بنابراين مي‌توان با برنامه‌ريزي درست آنها را جذب هنر نمايش هم كرد؛ با ادامه اين روند به تدريج مجموعه تئاترشهر تبريز مي‌تواند از طريق گيشه مديريت و اداره شود و نياز به كمك‌هاي مالي ندارد.» اينكه چرا يك سالن دولتي نبايد از حمايت‌هاي دولتي برخوردار شود و برداشته شدن هزينه توليدي روي دوش گروه‌هاي تئاتري چه ايرادي دارد بحث ديگري است. نكته مهم اينجا است كه از آن مقطع به بعد، ديگر هيچ گزارشي درباره وضعيت تئاترشهر نيم‌بند استان‌ها منتشر نشده و كسي نمي‌داند وضعيت از چه قرار است. حالا كه قادر آشنا دوباره به اداره كل هنرهاي نمايشي بازگشته چه بهتر كه گزارشي جامع از وضعيت طرح نيمه‌كاره نهاد تحت امر منتشر كند. من به اين واسطه براي خودم سوژه‌اي تازه تعريف كرده‌ام!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون