تحليل رييس مركز ملي خشكسالي و مديريت بحران سازمان هواشناسي درباره بارشهاي محدود امسال
وضعيت آبخوانهاي كشور بحراني است
اين يك هشدار جدي است؛ تابستان سختي در پيش است
گروه اجتماعي
نيمي از سال آبي گذشته است و مجموع بارشها حدود ۲۶ الي ۲۷ درصد از خط متوسط بارندگي در كشور عقب هستند. گرچه در سال آبي جاري، برخي از نقاط كشور مثل خوزستان و هرمزگان بارشهاي كوتاهمدت و شديد را تجربه كردهاند، اما سايه خشكسالي همچنان بر سر كشور است. «احد وظيفه»، رييس مركز ملي خشكسالي و مديريت بحران سازمان هواشناسي در گفتوگو با «اعتماد» علاوه بر هشدار نسبت به خشكسالي، نسبت به سطح پوشش برف در ارتفاعات البرز و زاگرس ابراز نگراني كرده و معتقد است كه مجموع وضعيت آبخوانهاي كشور، شيوه بهرهبرداري از آنها، كمبود ذخيرههاي برفي در ارتفاعات و كمبارشي در مجموع وضعيت نگرانكنندهاي را در آينده رقم خواهد زد.
رييس مركز ملي خشكسالي و مديريت بحران سازمان هواشناسي در تبيين خشكسالي، به چهار مرحله خشكسالي هواشناسي، كشاورزي، هيدرولوژي، اقتصادي و اجتماعي اشاره دارد كه اين چهار مرحله پشت سر هم رخ ميدهند. به گفته وظيفه، نخستين نشانههاي كمشدن بارشها در هواشناسي رويت ميشود و طي مدت كمتر از يك ماه، در هواشناسي مشخص ميشود كه ميزان بارندگي در يك منطقه از نرمال بارندگي كمتر شده است و اين وضعيت خشكسالي هواشناسي تلقي ميشود. با ادامه پيدا كردن اين وضعيت، آثار كمبود بارندگي در كشاورزي نمايان ميشود و محصولات كشاورزي از نظر كيفيت و كميت تحتتاثير كمبود بارش قرار ميگيرند. خشكسالي كشاورزي پس از حدود سه الي شش ماه خشكسالي هواشناسي رخ ميدهد، اين مرحله به نوع محصول، نوع منطقه و بازه زماني در سال آبي نيز بستگي دارد.
رييس مركز ملي خشكسالي با اشاره به مرحله خشكسالي هيدرولوژي، اشاره دارد كه در اين مرحله، آثار كمشدن بارش طي سه الي شش ماه در چرخه هيدرولوژي مشخص ميشود و متعاقب آن، دبي رودخانهها و ذخيره آب در مناطق بالادست كاهش پيدا ميكند. ادامه اين روند طي يك الي دو سال مرحله چهارم خشكسالي، يعني خشكسالي اقتصادي و اجتماعي را رقم ميزند كه نمونه آن در روستاهاي جنوب كرمان وبخشهايي از سيستان و بلوچستان قابل مشاهده است. در اين مرحله، با از دست رفتن منابع آبي، آبياري با تانكر صورت ميگيرد، مردم محلي به دليل دشواري در معيشت به حاشيه شهرها مهاجرت ميكنند و وضعيت اجتماعي و اقتصادي اين مناطق جغرافيايي با بحران مواجه ميشود.
احد وظيفه با اشاره به بررسي ميزان بارش تجمعي و دما در سال آبي جاري اشاره دارد: تا امروز رصد كردهايم كه در سال آبي جاري، ميانگين بارش ۲۶ الي ۲۷ ميليمتر از مقدار نرمال كمتر است و به درصد ۲۶ الي ۲۷ درصد از مقدار نرمال كمتر است. نيمي از سال آبي در وضعيتي طي شده است كه در هفتههاي آينده نيز بارشهايي كمتر از ميزان نرمال پيشبيني ميشود و در چشمانداز كوتاهمدت دو الي سه هفته آتي، بارشها خصوصا در جنوب و جنوب كشور كمتر از ميزان ميانگين خواهند بود. به گفته او، پنجره بارش جنوب و جنوبشرق كشور منطبق با زمستان و اوايل بهار است. اين مناطق در ارديبهشت و خرداد ماه به صورت معمول بارشهاي قابلملاحظهاي ندارند و شيوه بارندگي در اين مناطق مطابق با بارندگي در آذربايجان نيست و بازه زماني بارش كوتاهتري نسبت به غرب كشور دارند.
كاهش ذخاير برفي در ارتفاعات
كمبارشي سال آبي جاري در كنار وضعيت نامطلوب آبخوانها و سفرههاي زيرزميني زنگ خطر و نگراني را براي سال آينده به صدا در آورده است. اين نگراني خصوصا با توجه به توسعه كشاورزي در دهههاي گذشته، چه كشت ديمي، چه آبي و چه باغي و ميزان آب موردنياز براي بخش كشاورزي دو چندان ميشود. گرمايش جهاني و افزايش دماي ميانگين كشور نيز طي دهههاي گذشته بهزعم وظيفه در شكلگيري خشكسالي بيتاثير نيست، او تاكيد دارد كه دماي كشور نسبت به ۵۰ سال گذشته، حدود يك و نيم الي دو درجه گرمتر شده است. افزايش دماي ميانگين كشور آثار خود را در تبخير بيش از حد منابع آبي، افزايش نياز آبي براي آبياري گياهان و محصولات كشاورزي و كاهش ذخيره برفها در ارتفاعات كشور در فصلهاي خشك ميگذارد. رييس مركز ملي خشكسالي در ادامه نسبت به وضعيت پوشش برفي در ارتفاعات كشور نيز هشدار داد و اعلام كرد كه طبق دادههاي ماهوارهاي كه سطح پوشش برف را اندازهگيري ميكنند، نسبت به ميانگين ۱۴ سال گذشته و حتي سال گذشته، در غالب حوزههاي آبريز كشور، پوشش برفي در ارتفاعات كاهش يافته است. كمبود بارش و افزايش دما در حوزه زاگرس و البرز غربي طي سال آبي جاري در اين امر موثر بوده است. وظيفه در پاسخ به احتمال وجود ارتباط ميان از دست رفتن پوشش جنگلي متعاقب آتشسوزيهاي سال جاري در زاگرس و كاهش ذخيرههاي برفي در اين ارتفاعات، اذعان داشت: افت دما و وجود رطوبت هوا در ميزان پوشش برفي در ارتفاعات موثر است اما برعكس اين امر در كاهش سطوح برفي در ارتفاعات نقش دارد. كاهش پوشش برف در ارتفاعات به معناي كاهش ضخامت ذخيرههاي برف نيز هست. در غياب دستگاههاي برفسنج در كشور، عمق ضخامت ذخيرههاي برفي با گستره برف اندازهگيري ميشوند، به اين معنا كه با افزايش سطح پوشش برف در يك منطقه، احتمال بالا بودن ضخامت برف نيز بالا ميرود. به گفته او، كاهش سطح و ضخامت برف در ارتفاعات، نشاندهنده كاهش ذخيرههاي برفي در ارتفاعات است و اين كاهش به مفهوم احتمال بيشتر خشكي بيشتر هوا در تابستان و از دست رفتن ذخيره آبي در ارتفاعات است و متعاقب همين دو امر، احتمال افزايش آتشسوزي در جنگلها هم بالا ميرود. كشور ما در عرض جنب حارهاي قرار دارد، جايي كه عمده بيابانهاي دنيا را در دل خود جاي داده است. از سويي ديگر، ميانگين بارش در كشور حدود يكسوم الي يكچهارم متوسط بارش در جهان است. ميانگين بارش در جهان حدود ۸۰۰ الي هزار ميليمتر در سال آبي است، اين رقم در كشور ما به حدود ۲۴۰ ميليمتر ميرسد و ايران جزو مناطق كمبارش جهان است و اگر البرز و زاگرس نبودند، ايران نيز جغرافيايي مثل عربستان را داشت. وظيفه با اشاره به اين نكته، تاكيد دارد كه قرار گرفتن در اين منطقه جغرافيايي، نوسان بارش كشور را افزايش ميدهد، در سالهايي بارش متوسط كشور به ۳۴۰ الي ۳۵۰ ميليمتر هم ميرسد و در برخي سالها طي۵۰ سال گذشته، به ۱۵۰ ميليمتر ميرسد و در سالهاي كمبارش، ميزان بارندگي به نصف سالهاي پربارش كاهش پيدا ميكند. به گفته او، مرور نوسانات در 50 سال گذشته نشان از تجربه مكرر سالهاي كمبارش و پربارش دارند، اما دورههاي كمبارش بيشتر از پربارش به چشم ميخورند و در اين مدت بيشتر سالهاي آبي با كمبارشي طي شدهاند.
وضع بغرنج آبخوانهاي كشور
رييس مركز ملي خشكسالي و مديريت بحران سازمان هواشناسي در ادامه تاكيد دارد كه بارندگيهاي سيلآسا نبايد توهم پرآبي را شكل بدهد. او با ارائه مثال از سيل سالهاي ۹۷ و ۹۸ اشاره دارد: در سيل سالهاي گذشته، با افزايش دبي رودخانهها، حجم عظيمي از آب به ناچار رها شد و اين آبها به آبهاي بينالمللي راه پيدا كردند و از كشور خارج شدند. برخلاف تصور عموم، بارشهاي كوتاهمدت سيلآسا به تغذيه آبهاي زيرزميني كمك چنداني نميكند و ممكن است بخشي از اين آبها، در صورت ظرفيتداشتن سدها در بالادست ذخيره شوند، اما اين آبها در پاييندست فرصت نفوذ به ذخيرههاي آبي زيرزميني را پيدا نميكنندرو عمده آنها از حوزه آبي خارج ميشوند. اين بارشهاي برفي در بالادست هستند كه به تدريج ذوب ميشوند، در بالا دست دبي رودخانه را افزايش ميدهند و در پاييندست، دشتها را سيراب ميكنند و تقويت آبهاي زيرزميني بيشتر وابسته به افزايش سطح و ضخامت ذخاير برفي در ارتفاعات است تا بارشهاي كوتاهمدت سيلآسا. طي چند سال اخير، دشتها يا آبخوانهاي كشور غالبا در شرايط نامساعدي قرار دارند و برخلاف بارشهاي رخ داده، هنوز منابع آبي آنها جبران نشدهاند. وظيفه با اشاره به اين واقعيت تاكيد دارد كه اين آبخوانها نه تنها جبران نشدهاند، بلكه در بسياري از دشتها گام مثبتي نيز برداشته نشده است و آبي جبران نشده است. بهزعم او، تمهيداتي كه طي سه الي چهار سال گذشته نسبت به درياچه اروميه شكل گرفته است هم توانستهاند تنها بخش اندكي را جبران كنند و مساحت كوچكي از مساحت اصلي درياچه اروميه تاكنون آبگيري شده است. آبخوانها نيز در زيرزمين چنين شرايطي دارند و عمده آبخوانهاي كشور از شرايط مطلوبي برخوردار نيستند.
رييس مركز ملي خشكسالي و مديريت بحران شيوه در تشريح شيوه خشكشدن آبخوانها و آثار آنها اشاره دارد كه با افت سطح آبزيرزميني در يك آبخوان، ارتفاع بالادست خاك در آبخوان خشك ميشود و اين خاك فرونشست ميكند و سطح خالي كه قبلا با آب پر بود، با خاك پر و در نتيجه نفوذناپذير ميشود. در اين صورت، حتي با بارش برف و باران نيز احتمال آبگيري آبخوان نسبت به گذشته كاهش مييابد و به همين دليل است كه كارشناسان تاكيد دارند كه آبخوانها قابل احيا نيستند و خشكشدن آبخوانها به معناي نابودي هميشگي آنهاست. وظيفه به نتيجه خشك شدن آبخوانها و فرونشست زمين در جنوب تهران، همدان، جنوب كرمان و فارس اشاره و تاكيد دارد كه اگر وضعيت نگهداري آبخوانهاي كشور به همين روال فعلي طي شود، تجديد آنها در آينده غيرممكن خواهد بود و راه نگهداري آنها، جز تغيير شيوه آبياري در حوزه كشاورزي و سازگاري با كمآبي و پذيرش اين امر است كه ما در يك كشور كمآب زندگي ميكنيم.
شيوه مواجهه با منابع آبي در كشوري كمآب به گفته احد وظيفه، علاوه بر پذيرش زندگي در يك كشور آب، روي آوردن به سازگاري با كمآبي و جايگزين كردن شيوههاي درست بهرهبرداري از منابع آبي زيرزميني است، تنها راهي كه ميتوان آبخوانهاي كشور را احيا و از نابودي هميشگي نجات داد.