كارگروهي افتتاح و عضو ششم تيم رسانهاي رييس مجلس منصوب شد
يامينپور كنار قاليباف
مجلس يازدهم حالا حدود 7 ماه است كه تمام و كمال در اختيار اصولگرايان قرار گرفته و محمدباقر قاليباف با توجه به تكيه زدن بر قدرتمندترين كرسي قوه مقننه و انتخاب شدن به عنوان رييس فراكسيون نيروهاي انقلاب به عنوان تنها فراكسيون سياسي پارلمان يازدهم و البته انتصاب رقباي درون و برونپارلمانياش در اين سمت و آن پست سازماني، حالا نقش اول را در پارلمان ايفا ميكند. او كه همزمان مرد پشت پرده بسياري از اقدامات و طرحهاي نمايندگان است در عين حال نيمنگاهي هم به انتخابات سيزدهمين دوره رياستجمهوري دارد و تلاش ميكند با بهرهگيري از تيم رسانهاي قدرتمندي كه پيرامونش به كار گرفته نه تنها خود را مديري جهادي و حامي عموم مردم ايران معرفي كند بلكه شانس خود را در مقابل ساير مدعيان اصولگراي تكيه بر كرسي رياستجمهوري ايران افزايش دهد تا شايد پايان بهار 1400 نتيجه با آنچه 3 دوره گذشته برايش رقم خورده، متفاوت باشد و قاليبافي كه هرگز نتوانست از ساختمان «بهشت» خود را به «پاستور» برساند، دستكم اينبار از «بهارستان» و از كرسي رياست مجلس به كرسي رياستجمهوري برسد.
كرسي مهمي كه آنقدر براي قاليباف و يارانش حائز اهميت است كه براي دستيابي به آن، به جاي ايستادگي مقابل ساير اصولگرايان، راه ائتلاف با آنان را پي بگيرند و احتمالا به همين دليل است كه وحيد يامينپور، منتقد روزهاي نه چندان دور رييس مجلس حالا مشاور قاليباف شده و به جمع مشاوران او پيوسته است.
تكميل تيم انتخاباتي
انتصاب وحيد يامينپور شبانه صورت گرفت و چند ساعت پس از آنكه علي رجبي، مديرعامل بركنار شده خبرگزاري اصولگراي ايسكانيوز به عنوان رييس جديد اداره اخبار مجلس يازدهم انتخاب شد و جاي محمود صادقيان را گرفت كه چند روز پيش از اين مقام بركنار شده بود. رجبي از جمله چهرههاي رسانهاي نزديك به عليرضا زاكاني، رييس مركز پژوهشهاي مجلس به شمار ميرود اما حضورش در اداره اخبار مجلس نه تنها با همراهي عليرضا شريفي، مديركل فرهنگي مجلس همراه بود بلكه از قرار معلوم موافقت شخص قاليباف را نيز به همراه داشته ولي همزمان موجبات انتقاد برخي از ياران قاليباف در پارلمان را نيز فراهم آورده است. انتصاب همزمان يامينپور و رجبي از آن جهت حائز اهميت است كه نه تنها ميتواند تيم رسانهاي قاليباف را تكميل و اقدامات او براي حضور در انتخابات سيزدهمين دوره رياستجمهوري را تشديد كند بلكه ميتواند نشاني باشد از تفاهم نانوشته زاكاني و قاليباف براي حضور رييس مجلس در انتخابات رياستجمهوري. زاكاني يكي از مهمترين چهرههاي پايداريها در مجلس يازدهم است و اين همراهي به سود هر دو آنان خواهد بود. قاليباف در صورت مشاركت حداقلي و رد صلاحيت حداكثري و البته غيبت سيدابراهيم رييسي در انتخابات، كاري دشوار براي رسيدن به «پاستور» ندارد و زاكاني نيز ميتواند آن زمان كرسي رياست مجلس را در اختيار بگيرد.حضور يامينپور به عنوان مشاور كنار قاليباف معناي ديگري نيز در دل خود دارد و آن هم غيبت يامينپور در انتخابات مياندورهاي يازدهمين دوره مجلس است. او در انتخابات مجلس يازدهم، نفر سيويكم تهران شد و از حضور در پارلمان باز ماند و گمان ميرفت با توجه به درگذشت چند نماينده پيش از آغاز به كار پارلمان، بهخصوص فاطمه رهبر، نماينده تهرانيها در اين دوره در انتخابات مياندورهاي از حوزه انتخابيه تهران وارد كارزار شود ولي حضورش كنار قاليباف نشان ميدهد كه او ظاهرا نقشههايي پيچيدهتر از اينها در سر دارد.
ايجاد كارگروه جديد
حضور قاليباف در انتخابات رياستجمهوري و ورود او و تيمش به پاستور، آنقدر هدف بزرگي هست كه ياران رسانهاي رييس مجلس را به حفظ ائتلاف فعلي وادار كند. اگرچه بهنظر نميرسد سمت جديد يامينپور ارتباط چندان زيادي به امور رسانهاي داشته باشد، اما تعدد مشاوران قاليباف در روزهاي منتهي به انتخابات رياستجمهوري نشان از عزم جدي رييس مجلس براي فتح پاستور با يارگيري از ميان جريانهاي مختلف جبهه اصولگرايي دارد. انتصابات اخير و تاسيس كارگروهي از اين دست نشان ميدهد قاليباف اينبار براي رسيدن به رياستجمهوري به بلوغ سياسي رسيده است. از سوي ديگر بايد ديد اضافه شدن يامينپور به خيل مشاوران قاليباف در نهايت چه آوردهاي براي قوه مقننه خواهد داشت و اين انتصاب صرفا سياسي و جهت پيشبرد اهداف قاليباف است يا در نهايت يامينپور ميتواند در خانه ملت، آنچنان كه قاليباف از او خواسته اقدامات موثري در عرصه قانونگذاري و نظارت فرهنگي بهعمل آورد.