انتظار هواداران فوتبال از سياستگذاران عرصه بهداشت
حل كردن دوگانه تجمع خوب / تجمع بد
علي ولياللهي
بحث حضور تماشاگران در استاديومهاي فوتبال از آن گرههاي كوري است كه معلوم نشده بايد به دست چه كسي باز شود. هر بار كه بحث تغيير شرايط كرونا در ايران مطرح ميشود بلافاصله اهالي فوتبال ياد صندليهاي خالي استاديومها ميافتند و از مديران و تصميمگيران سوال ميكنند چه زماني قرار است حضور حداقلي تماشاچيان در استاديومها مورد بررسي قرار بگيرد؟ در اين ميان به تناوب و به صورت مناسبتي برخي از مديران در اين رابطه اظهارنظر ميكنند و دوباره همه چيز به دست زمان سپرده ميشود تا سوال بعدي و اظهارنظر بعدي. آنچه در اين ميان پابرجا ميماند سوتوكور بودن بازيهاي سرد ليگ است كه بدون حضور هواداران اندك گرماي سابق را هم از دست داده است.
اين روزها بحث جشنواره فيلم فجر بسيار داغ شده است. خوب يا بد، درست يا غلط اين جشنواره در برخي شهرهاي كشور با حضور تماشاچيان در حال برگزاري است. طبق اعلام مديران جشنواره در شهرهاي با وضعيت آبي ۵۰ درصد ظرفيت سالنهاي سينما بليتفروشي ميشود و براي شهرهاي زرد اين عدد ۳۰ درصد است. هر روز آمار جديدي از ميزان فروش بليت اين جشنواره به گوش ميرسد. اعداد در اين رابطه بين چند ده هزار نفر در نوسان است. تصاوير منتشر شده از جشنواره نيز نشان ميدهد، استقبال خوبي از سوي مخاطبان سينما صورت گرفته است. تصاويري كه البته صداي برخي از مردم و جامعه پزشكي را هم درآورده. چراكه به طور مشخص پروتكلهاي بهداشتي آنچنان كه بايد و شايد جدي گرفته نميشوند و مردم به همراه خبرنگاران و سينماگران در سالنهاي مسقف و در بسته در هم ميلولند. انتشار اين تصاوير بيشتر از هر زمان ديگري اين سوال را پيش ميكشد كه خطر كدام يك بيشتر است؟ حضور۵۰ درصدي مردم در يك سالن سربسته يا حضور تعدادي تماشاگر در يك فضاي باز با مساحت چند برابري نسبت به سالن سينما كه امكان فاصلهگذاري در آن به راحتي صورتپذير است؟
مساله مهم در اين ميان گلايه از جشنواره فيلم فجر نيست كه البته در جاي خودش قابل نقد و بررسي است. همچنين اين متن قرار نيست نتيجهگيري كند كه بايد جشنواره فيلم فجر تعطيل شود. بحث اصلي سياستگذاري متناقض كساني است كه مجوزهاي لازم در خصوص اجتماعات را صادر ميكنند. پيش از اين نيز بارها اين تناقض مطرح شده كه چطور مراسم مذهبي برگزار ميشود، چطور برخي در مشهد و در استاديوم امام رضا بدون فاصلهگذاري جشن ميگيرند و همايش برگزار ميكنند، چطور مردم به راحتي عازم شهرهاي جنوبي كشور ميشوند به طوري كه گفته ميشود، ظرفيت هتلها پر شده و از آن بدتر چطور كنسرتها و جنگهاي شادي در كيش با حضور حداكثري مردم برگزار ميشود، چطور همه مشاغل به فعاليتشان ادامه ميدهند اما و اما فقط فوتبال و حضور تماشاچيان در استاديومها مصداق انتشار ويروس در نظر گرفته ميشود؟
حال كه جشنواره فيلم فجر برگزار ميشود از حيث شباهت ميتوان با جديت بيشتري اين سوالات را مطرح كرد. فرآيند خريد بليت، در صف ايستادن، ورود، خروج و حضور همزمان چندين نفر در يك محيط در جشنواره سينمايي كشور بسيار شبيه به فرآيند حضور هواداران در استاديومهاست و باز نياز است تاكيد شود كه وضعيت استاديومها به واسطه باز بودن فضا بسيار مناسبتر است. پس اگر به اين جشنواره مجوز داده شده بايد براي فوتبال هم اين مجوز صادر شود. اتفاقي كه در حال رخ دادن است اين شائبه را به ذهن متبادر ميكند كه مبادا كساني ميخواهند از فرصت كرونا استفاده كنند و پاي تماشاچيان را از استاديومها كوتاه كنند. اين تفكر نميتواند چندان هم غلط باشد چراكه در سالهاي گذشته هميشه بحث حضور تماشاچيان در ورزشگاهها يك سويه كاملا امنيتي هم داشته و حتي در احكام كميتههاي انضباطي و فوتبال بارها ديده شده كه اولين و آخرين برخورد با تخلفها، محروم كردن تيمها از حضور تماشاچيانشان بوده است.
چندي پيش برخي از تيمها از جمله استقلال به صورت رسمي خواهان بازگشت حداقلي تماشاچيان به استاديومها شدند. وريا غفوري، كاپيتان استقلال هم اين درخواست را مطرح كرد.
در مورد درخواست متقاضيان حضور هواداران در استاديومها نكاتي مطرح شد از جمله اينكه بحث ورود و خروج آنها چطور خواهد بود يا حضور همزمان اين همه آدم در يك نقطه و استفاده آنها از وسايل نقليه عمومي به چه صورت خواهد بود يا اينكه اصلا حضور هواداران در استاديوم چه آوردهاي ميتواند براي تيمها داشته باشد؟ در يك پاسخ دمدستي ميتوان گفت خيلي راحت ميتوان همان رويهاي كه براي جشنواره فيلم فجر يا كنسرتهاي كيش در نظر گرفته شده، درست يا غلط براي فوتبال هم مد نظر قرار داده شود. اگر هم قرار باشد موضوع عميقتر مورد بررسي قرار گيرد بايد گفت كه فروش تا 5 هزار بليت براي هر بازي به راحتي در استاديومي مثل آزادي قابل مديريت است. اين عدد تازه نه ۳۰ درصد و ۵۰ درصد كه اگر ظرفيت آزادي را مدنظر قرار دهيم، ميشود كمتر از ۷ درصد! آيا نشاندن اين تعداد آدم در آن فضاي بزرگ با فاصله از هم كار خيلي سختي است؟ آيا مديريت ورود و خروج اين تعداد آدم غيرممكن است؟ در حالي كه رقم جابهجايي مترو در تهران بيش از يك ميليون و 500 هزار نفر در روز است اصلا 5 هزار نفر عددي به حساب ميآيد؟ ضمن اينكه ميدانيم حداقل نصف اين جمعيت با اتومبيلهاي شخصي خودشان را به استاديوم ميرسانند. در مورد آورده مالي هم نياز به گفتن نيست در شرايط فعلي كه تماشاچيان خودشان را به بلنديهاي ساختمان يا تپههاي اطراف ورزشگاهها ميرسانند تا بازي تيم محبوبشان را از نزديك ببينند، حرف زدن از درآمد تيم بابت بليتفروشي نابجاست.
سهيل مهدي، سرپرست كميته برگزاري رقابتهاي ليگ برتر در آخرين اظهارنظرش پيرامون حضور تماشاچيان در استاديومهاي ورزشي اعلام كرده بازي ۵ فروردين تيم ملي در انتخابي جام جهاني با حضور تماشاچيان برگزار ميشود. پس لااقل حتي براي تمرين چنين اتفاقي كه آن موقع مقابل ناظران خارجي صورت ميگيرد، نياز است در بازيهاي داخلي چند رقابت با حضور تماشاچيان انجام شود. در اين ميان تنها اتفاقي كه بايد بيفتد، تغيير نگاه تصميمگيران و عبور از دوگانه تجمع خوب/ تجمع بد است.