عواطف موضوعي براي موزهها
سارا كريمان
موزهها همواره با محوريت انسان و مسائل پيراموني آن تاسيس و به فعاليت پرداختهاند، از تاريخ و باستانشناسي تا هنر معاصر، ذيل شناخت و معرفي دستساختههاي بشري و نمايش تاريخ تكامل موضوعات گوناگون انساني ميگنجد. موزهها در دوران معاصر مواضعي فراتر از گنجينههاي تاريخي و حفاظت و نگهداري به خود گرفتهاند و در مواجهه با چالش رسالتهاي اجتماعي و انساني تلاش داشتهاندمعني و كاركرد تازهاي به اين نهاد فرهنگي ببخشند. بسياري از وظايف پيشين موزهها اعم از پژوهش، معرفي، حفاظت و نگهداري، امروزه بديهي به نظر ميرسد. آنچه در نگرش و برنامهريزي موزهها تمايز ايجاد ميكند، توان پاسخگويي و ارتباط تنگاتنگ با انسان معاصر است؛ بدان معني كه در نظر داشتن مسائل روزمره كه سهم بسزايي در روندِ رشد جوامع دارد، ميتواند موضوع و محل پژوهش و نمايش موزهها قرار گيرد؛ از اين رو ورود علوم ديگر از جمله جامعهشناسي، روانشناسي و... به عرصه موزهداري در پيشبرد اهداف فوق ضروري به نظر ميرسد. عواطف انساني از جمله اين موارد است كه در سالهاي اخير مورد توجه قرار گرفته است. در اهميت اين موضوع ميتوان به همين نكته بسنده كرد كه عواطف انساني شاكله رفتارهاي فردي و تعاملات اجتماعي را ميسازند و بسياري از آسيب و ناهنجاريهاي فردي و اجتماعي برخاسته از لطمات و نقصانهاي عاطفي افراد است. شناخت و بررسي عواطف انساني از اساسيترين موضوعات روانشناسي است كه تئوريهاي گوناگوني در تشريح و درمان انواع ناهنجاريهاي آن شكل گرفته است. غالبا عواطف و احساسات انسان را در دو دسته كلي: خوشايند و ناخوشايند تقسيم ميكنند كه هر يك بيش از سي احساس مختلف را شامل ميشود. طبيعتا مسير درمانگري به سمت تقويت و غلبه احساسات خوشايند بر ناخوشايند پيش خواهد رفت، اگر چه حذف كلي آنها غير ممكن بوده و وجود دوگانههاي احساسي بخشي از ذات و طبيعت انساني را تشكيل ميدهند. بر اين مبنا در سالهاي اخير موزههايي بهطور اخص با محوريت عواطف تاسيس يا به طراحي رويدادهايي حول آن پرداختهاند. عشق يكي از غليظترين و اصليترين احساسات انسان است، موزههايي با همين عنوان در سئول پايتخت كره جنوبي و لسآنجلس وجود دارد. موزه عشق سئول به شيوهاي مشاركت مخاطب حين بازديد اداره ميشود كه ويژه بزرگسالان است. اگر چه موزه اين عنوان را به دوش ميكشد اما بيش از آنچه به مفهوم و احساس آن پرداخته باشد مظاهر و مصاديق بصري عشق را با انواع تكنولوژيهاي تصويري و سهبعدي در معرض نمايش قرار داده است كه بيشتر جنبه تفنن براي بازديدكننده ايجاد ميكند. موزه عواطف آتن، ويژه كودكان و نوجوانان با طراحي بسيار جذاب به معرفي انواع احساسات انساني ميپردازد. اين موزه نيز همچنين در ارتباطي دوسويه با مخاطب، با ايجاد فرصتهاي كارگاهي تلاش دارد تا به گونهاي آموزشي مخاطبان خود را نسبت به عوالم رواني و احساسات خود آگاه سازد. از ديگر مصادق قابل تامل موزههايي كه به عواطف انساني پرداختهاند ميتوان به موزه «روابط شكستخورده» زاگرِب اشاره داشت. اين موزه شكستهاي عشقي و عاطفي را موضوع خود قرار داده است و تمامي اشيا در معرض نمايش و صورتپردازي موزه بازگوكننده روايتهايي از شكستهاي عاطفي است. در موزه عواطف سنپترزبورگ، ادعا دارند كه اين پروژه با ايجاد احساسات شديد مثبت و منفي «سواد عاطفي» بازديدكنندگان را ارتقا خواهد داد. به بازديدكنندگان اين فرصت را ميدهند تا در چمنزارهاي مجازي استراحت كنند، در يك تابوت دراز بكشند يا هزاران بازتاب از خود را در يك اتاق ببينند. موزه تفريح (زاگرب) با تاكيد بر اينكه احساسات از زباني جهاني برخوردار هستند، در راستاي شناخت و برانگيختن احساسات مثبت تلاش ميكنند. موزه خشم تحت مديريت شركت Adobe نيز به خشم گروههاي مختلف اجتماعي ناشي از تهديدهاي فرهنگي ميپردازد، طبق ايده اين موزه خشم زدودني يا آسيب رسان نيست، بر اين اساس به مخاطب فرصت شناخت خشم و ابراز آن را ميدهد. موارد فوق نشان ميدهد كه اين قبيل موزهها با ايجاد تجربههاي حسي، فرصتي براي التذاذ توامان با آموزش و تاثيرگذاري ايجاد ميكنند كه ميتواند در بسياري از مسائل كاربردي و روزمره اثربخش باشد.