• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4860 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۱۹ بهمن

ادامه از صفحه اول

انتظارات  و  نگراني‌ها

از طرفي كنار گذاشتن اجراي پروتكل الحاقي به معناي توقف نظارت آژانس نيست؛ كماكان نظارت  بر فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران بر مبناي ان‌پي‌تي به عنوان توافق مادر و ترتيبات اجرايي ان‌پي‌تي كه توافقي ميان ايران و آژانس است كه در 1973 به امضا رسيده و كماكان معتبر است، ادامه خواهد يافت. به آن معنا كه حتي اگر در پي تاخير طرف مقابل، دولت ايران مصوبه مجلس شوراي اسلامي را اجرايي كند باز هم نظارت آژانس بر فعاليت‌هاي هسته‌اي كشورمان ادامه خواهد يافت هرچند كه تفاوت‌هايي در اين زمينه مطرح خواهد بود. براي توضيح بيشتر اگر بر مبناي پروتكل الحاقي ايران ملزم بود هر پروژه‌اي را در حوزه هسته‌اي از مرحله طراحي به اطلاع كامل آژانس برساند و آژانس را از كم وكيف تمامي مراحل طراحي تا اجراي يك پروژه هسته‌اي آگاه كند بر مبناي ان‌پي‌تي و ترتيبات اجرايي آن ملزم خواهد بود كه 6 ماه پيش از افتتاح پروژه اين موضوع را به اطلاع آژانس برساند. اين شدني نيست كه ايالات متحده به عنوان ناقض برجام و كشوري كه به صورت غيرقانوني از توافق هسته‌اي خارج شده، انتظار داشته باشد جمهوري اسلامي ايران بدون اينكه منفعتي از اجراي برنامه جامع اقدام مشترك داشته باشد به تمام تعهدات خود در حوزه‌هاي فني و نظارتي عمل كند و در مقابل طرف مقابل حتي يكي از تعهداتش را نيز اجرايي نكند. اگر ايالات متحده و كشورهاي اروپايي نگراني‌هايي در خصوص افزايش سطح فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران همچنين كاهش سطح نظارت و دسترسي بازرسان آژانس در صورت لغو اجراي داوطلبانه پروتكل الحاقي دارند، تنها راهكار نشان دادن حسن نيت و برداشتن قدم اول در بازگشت به برجام و اجراي تعهدات ذيل اين توافق است تا ايران نيز انگيزه كافي براي اجراي تعهدات داشته باشد. ابهامي نيز پيرامون اين تعهدات وجود ندارد چراكه پس از خروج امريكا از برجام، اتحاديه اروپا در نامه‌اي رسمي به 11 تعهد خود اذعان كرده و اين سند رسمي همچنان معتبر است.  جمهوري اسلامي ايران بارها به صورت رسمي اعلام كرده اگر طرف مقابل تعهداتش را اجرايي كند، ايران نيز آمادگي دارد تا به طور كامل به تعهداتش بازگردد و اگر اين اتفاق بيفتد، منافع دو طرف تامين مي‌شود. با اين حال چرا اين اتفاق نمي‌افتد؟ به اين دليل كه اروپايي‌ها و امريكا در عين حال كه مي‌خواهند ايران به تمام تعهداتش پايبند باشد، حاضر نيستند حتي يكي از تعهدات خود را اجرايي كنند. هدف طرف مقابل اين است كه با استفاده از اين اهرم فشار،  ايران را به عقب‌نشيني در مسائل موشكي و منطقه‌اي وادارند و مانع از آن شوند كه ايران عقبه‌اي استراتژيك داشته باشد. از همين رو است كه با بهانه‌هاي واهي مدام بازگشت به برجام را به تاخير مي‌ا‌ندازند و مانع از دسترسي ايران به منابع مالي‌اش مي‌شوند. ادامه روند كنوني به هيچ‌وجه نمي‌تواند نگراني‌هاي ادعايي ايالات متحده و كشورهاي اروپايي را رفع كند.  در عين حال نمي‌تواند موجب شود كه از فشار تحريم‌ها بر جمهوري اسلامي و مردم ايران كاسته شود و چنين شرايطي را نمي‌توان جز با  باخت -  باخت توصيف كرد. در اين موقعيت، هرچند كه مجددا بايد تاكيد داشت نگراني طرف غربي با توجه به علم آن كشور به سطح فناوري‌ها در ايران يك نگراني بي‌پايه و صرفا براي افزايش فشار بر ايران است اما در مقابل مسوولان كشور ما نيز نبايد با توجه به اين موضوع اقداماتي نظير لغو اجراي داوطلبانه پروتكل الحاقي صورت دهند كه نتيجه آن ايجاد اجماع بين‌المللي عليه ايران و از بين بردن دستاوردهاي سياسي-  امنيتي برجام باشد. در صورتي كه ايران به سوي كاهش نظارت آژانس و لغو اجراي پروتكل الحاقي گام بردارد،كشورهايي كه تا امروز از مواضع ايران حمايت كرده‌اند نظير روسيه و چين موضع‌شان را تغيير خواهند داد و در مقابل ايران خواهند ايستاد. هرچند مسوولان كشور احتمالا مصلحت را در اين ديده‌اند كه در صورت بدعهدي طرف مقابل چنين گامي را بردارند اما اعتقاد نگارنده بر آن است كه ايجاد اجماع عليه كشور-  ابتدا در شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و بعد در شوراي امنيت سازمان ملل متحد -   اقدامي منطقي نيست و مي‌تواند به از دست رفتن موضع سياسي برتر ايران  همچنين افزايش فشار بر كشور منجر شود. ايراد اين سياست آن است كه بر اساس تجربه دوره پيش از امضاي توافق برجام  علاوه بر اينكه امكان دستيابي به اهداف تعيين شده  دركشور يعني خنثي‌سازي تحريم‌ها و كاهش فشار اقتصادي از اين طريق وجود ندارد،كاملا محتمل است كه تعدادي از كشورها كه سابقا از نظر سياسي از موضع ايران حمايت مي‌كردند در مقابل ايران بايستند. ايران بايد علاوه بر در پيشگيري يك ديپلماسي فعال، منطقي و عزتمندانه، تقويت اقتصادي را دنبال كند و تنها در اين شرايط است كه مي‌توان اميدوار بود كه از بن‌بست كنوني عبور كنيم.


ديپلماسي  تجسمي

بي‌شك امروزه هر هيات ديپلماسي باتجربه و كارآزموده مي‌داند كه چگونه بر ديپلماسي نرم مديريت كند و آن را به پيش ببرد. لازم به گفتن است كه  در اين تعامل بين سياست و فرهنگ چنانچه نزد تصميم‌گيران فرهنگي هم نيت خير و ميل واقعي به پيشرفت وجود داشته باشد، اين همكاري مي‌تواند در معرفي، رشد و ارتقاي فرهنگي جامعه بسيار تاثيرگذار و مغتنم باشد. خوشبختانه در عرصه هنرهاي تجسمي به دليل وجود آثار هنري بين‌المللي و شناخته شده جهاني در ايران و علاقه و اشتياقي كه درگذشته جوامع هنري و سياسي كشورهاي غربي براي به نمايش درآوردن آنها از خود نشان داده‌اند، ما زمينه و برگ برنده مطمئن و كافي براي تعامل با آنان دردست داريم تا هم بتوانيم تبليغات منفي كشورهاي متخاصم را  خنثي كنيم و هم دركنار آن به  امر معرفي هنرهاي تجسمي ايران همت بگماريم. متاسفانه كم‌اثر بودن انجمن‌هاي هنري در ايران و نبود NGO ‌هاي فعال و تعيين‌كننده  در چنين مقاطعي مي‌تواند اين امكان مهم را بلا استفاده كند. به عنوان يك هنرمند حوزه تجسمي اميدوارم مسوولان سپهر ديپلماسي ايران با انديشيدن به اين امكانات بالقوه و بهره‌گيري درست و به موقع از اين توانايي هم به مثبت كردن چهره ديپلماسي در داخل كمك و سهم خود را در توسعه فرهنگي و هنري عملي كنند و چنانكه كه گفته شد، در جهت پيشبرد خارجي وظيفه خود از اين بعد كارساز، غافل نشوند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون