ايران و جنگ يمن
يمن هم يكي از طرفهاي منطقهاي است كه مورد حمله واقع شده و براساس حقوق بينالملل طرف محق و داراي حق دفاع از خود در جنگ است. ايران همواره اعلام كرده است كه حمايتهايي كه از يمن انجام ميدهد در قالب حمايتهاي سياسي و فرهنگي است، هر چند تهران هرگز بيميل نبوده است كه كمكهاي بشردوستانه در اختيار مردم مظلوم اين كشور قرار دهد، اما محاصره جنايتكارانه و تحريم يمن باعث شده است تا امكان هرگونه ارسال كمكهاي بشردوستانه به يمنيها براي بهبود وضع سلامت و معيشت مردم اين كشور، از بين برود.
واقعيت اين است كه با وجود همه ادعاها در مورد جنگ يمن تصميمگيري و اراده براي آغاز اين جنگ و ادامه آن در 6 سال گذشته در رياض گرفته نشده است، تصميمگيري در مورد جنگ يمن در لندن و واشنگتن صورت گرفت و حالا پايان آن هم در اختيار اين دو پايتخت غربي است. بهترين شاهد اين مدعا اين است كه بعد از 6 سال جنگ مستمر تنها اتفاقي كه باعث ايجاد تحركات تازه براي پايان جنگ در يمن شد، تغيير دولت در واشنگتن بود. امروز اگر شاهد رايزنيها و گفتوگوها در مورد پايان جنگ يمن هستيم، به اين دليل است كه رييسجمهور جديد امريكا، جو بايدن تصميم گرفته است كه اين جنگ پايان پيدا كند.
ايران در طول سالهاي گذشته در عرصه خبررساني، ديپلماسي عمومي و افشاي جناياتي كه عليه مردم مظلوم يمن صورت گرفته است، همواره پيشتاز بوده و در فرصت كوتاهي كه امكان ارسال كمكهاي بشردوستانه به مردم يمن وجود داشت، ايران از اين لحاظ به مردم يمن كمكهايي كرد. ايران حاضر به مداخله در مسائل يمن نيست، اما همچنان در عرصه سياسي ميتواند حامي مردم يمن باشد، چراكه همين پايان جنگ هم ميتواند باني توطئههاي مختلفي ازسوي دشمنان استقلال و حاكميت ملي مردم يمن باشد. به هر حال كساني كه جنگ در يمن را آغاز كردند، علاقهمند هستند كه آنچه را از طريق نظامي نتوانستند در اين كشور به دست بياورند، دستكم به بهانه پايان جنگ در فرآيند سياسي نصيب خود كنند. ايران ميتواند طرفي باشد كه مشورتهايي را دراختيار طرفهاي يمني قرار دهد تا بتوانند با بهترين شرايط اين جنگ را به پايان برسانند. به هر تقدير، سازمان ملل متحد در دوران دبيركلي گوترش، هر چند نتوانسته گامي عملي در جهت بهبود وضع يمن بردارد، اما بارها و بارها اين حقيقت را كه جنگ در يمن باعث ايجاد يك فاجعه بشري بزرگ شده تاييد كرده است. سازمان ملل احساس كرده است يكي از طرفهايي كه خواستار پايان جنگ و احقاق حقوق مردم يمن است، ايران خواهد بود.
طرفهايي هستند كه قصد دارند ايران را عامل جنگ معرفي كنند يا آنگونه كه جو بايدن، رييسجمهور امريكا در سخنراني هفته گذشته خود مدعي شد، تهران را آتشبيار معركه بخوانند. اما واقعيت اين است كه به دليل تحريم و محاصره يمن، اساسا ايران هرگز توان دخالت در اين جنگ را نداشت و هرگز يكي از اركان نبرد در يمن نبود. ايران حتي اگر تمايل هم داشت نميتوانست در دفاع از يمن كمكي به مردم اين كشور كند. اين نگاه و ادعاها دروغهايي هستند كه تلاش ميكنند توپ پايان جنگ را به زمين ايران بيندازند و ايران را متهم جنگي معرفي كنند كه خودشان آغاز كردهاند و پيش بردهاند.
رياض مدتهاست كه خواهان پايان اين جنگ طاقتفرسا و بدنامكننده در يمن است. هر چه زمان بيشتري از جنگ ميگذرد، زيانهاي سعودي نيز به شكل تصاعدي افزايش پيدا ميكند. ادامه جنگ هم موقعيت عربستان سعودي را در منطقه تحليل برده است، هم ارتش و نيروهاي مسلح سعودي ناراضيتر شدهاند و از همه مهمتر اينكه آثار جناياتي كه در اين جنگ عليه مردم يمن اتفاق افتاده است، در آينده باعث شكافي عميق ميان دو ملت همسايه ميشود كه بنا به جبر جغرافيايي در كنار يكديگر قرار دارند. تا پيش از تغيير دولت در ايالات متحده امريكا، واشنگتن اجازه نميداد كه جنگ در يمن پايان پيدا كند، اما دولت جديد در اين كشور چراغ سبزي براي پايان جنگ در يمن داده است كه كار سعوديها را براي بيرون كشيدن دامن از اين جنگ زيانبار، سادهتر كرده است.
نهايتا يكي از نگرانيهايي كه در رياض و حاميان عربستان سعودي وجود دارد، اين است كه پايان جنگ با قدرت گرفتن بيش از پيش انصارالله يمن همراه شود. اين نگراني از اين بابت است كه استحكام يك دولت مردم سالار در يمن، ممكن است با حمايت گسترده مردمي از نيروهاي مقاومت يمني، باعث قدرت گرفتن كساني شود كه در طول 6 سال گذشته از خاك يمن در مقابل تجاوز خارجي دفاع كردهاند. شايد يكي از اهداف سفر مارتين گريفيتس، فرستاده ويژه دبيركل سازمان ملل متحد در امور يمن به تهران اين باشد كه تضمينهايي از تهران دريافت كنند كه در صورت پايان جنگ در يمن، اين كشور به يكي ديگر از ستونهاي محور مقاومت در منطقه در كنار ايران، عراق، سوريه، حزبالله لبنان و گروههاي مقاومت فلسطيني تبديل نشود. يك نگراني عمومي در ميان حاميان غربي رژيم صهيونيستي و برخي دولتهاي منطقهاي وجود دارد كه قدرت گرفتن محور مقاومت در منطقه را به ضرر خود ميپندارند. در اين قضيه شايد بتوان فرستاده سازمان ملل را به نوعي نماينده امريكا و اسراييل دانست كه تلاش ميكند اطمينان پيدا كند يمن به يك حلقه فعال از محور مقاومت تبديل نشود و با دريافت نظرات ايران، ارزيابي كنند كه وضعيت يمن بعد از جنگ در معادلات منطقهاي چگونه است.