همراه با امام؛ در شرايط دشوار؛ ...
سيدحميد كلانتري
اين روزها در بعضي از محافل و پارهاي از يادداشتهاي مندرج در فضاي مجازي و گروههاي اجتماعي نقدهايي به عملكرد امام خميني و سياستهايش نوشته و تسري مييابد كه از مسير حق و عدل و انصاف خارج است و متاسفانه بخشي از اين مطالب توسط دوستاني ارايه ميگردد كه روزگاري خود از شيفتگان و مدافعان ايشان بودهاند ولي حالا به دلايل مختلف و شايد قدري از اينگونه تحليلها متاثر از پارهاي رفتارها و سياستهاي متعدد اقتصادي اجتماعي و عملكردي بخشي از دولتمردان و مديريتهاي نابخردانه باشد و گاهي بدون تعارف دچار شدن به بيماري جوزدگي و حاكم شدن فضاي تخريب با گسترش ابهامات و شبهات و فضاي تهمت و توهين و تخريب و همراه شدن با اين جو روشنفكرزدگي ابتدا با قلم نقد و تحليل و بعد قلم تخريب و شبههافكنيهاي غيرمنصفانه را شاهد هستيم.
اما به نظر ميرسد قضاوت و تحليل شخصيتهاي برجسته و رهبران سياسي و انقلابي بايد براساس شاخصهايي انجام پذيرد؛ البته اين ارزيابي لازم است با درنظر گرفتن جغرافياي زمان و مكان مديريت و رهبري آنان انجام پذيرد. شاخصهايي كه در اين حوزه ميتوان استفاده كرد، عبارتند از:
1- دانش و معرفت، شناخت و قدرت تشخيص و تحليل مسائل مهم و سياستهاي كلان
2- رفتار و منش و شخصيت فردي
3- تصميمات بزرگ و استراتژيك
4- چگونگي تعامل با دوست و دشمن
5- نوع نگاه به مسائل و سياستهاي داخلي و نقش مردم
6- ثبات شخصيت
7- مقايسه شاخصهاي رهبري با رهبران متعارف دنيا
8- چگونگي مقابله با بحرانها و وقايع بزرگ
9- مردمي بودن و توان جلب اعتماد مردم
10- سلامت اقتصادي و مالي
11- توفيق در پيشبرد اهداف و برنامهها
12- ميزان تاثيرگذاري در مسائل منطقه و جهان
ويژگيها، واقعيتها و شرايط دوران مبارزه و رهبري امام:
1. امام يك شخصيت انقلابي، شجاع، فقيه و مرجع برجسته ديني و آشنا با سياست و مسائل اجتماعي فرهنگي و اقتصادي 1- از قبل از سال ۴۲، 2- از پانزده خرداد تا حصر و تبعيد 3- امام در تبعيد 4- امام در پاريس 5- امام در ايران، مدرسه رفاه، قم و جماران تا پايان عمر، جريانساز، هدايتگر و مرجع تصميمات اساسي
2. رژيم شاه يك رژيم استبدادي با حاكميت خفقان وابسته به امريكا، سلطنت فردي و خانداني اشرافي و فاسد
3. ساختار مديريت و اداره امور كشور در سالهاي اول انقلاب فاقد تجربه و دانش مديريتي و سياسي براي كشورداري در قالب مديريت شوراي انقلاب، دولت موقت، دولت شوراي انقلاب و سالهاي بعد از آن كم تجربه و فاقد كادر توانمند و ناهماهنگ و بعضا متزاحم و خاستگاهها و نگرشهاي متضاد.
4. وجود جريانها و جناحها و اقليتهاي فعال در مسائل انقلاب و مدعي اداره كشور از منتقد، مخالف تا برانداز، احزاب چپ و كمونيست، مجاهدين خلق، قوميتها و اقليتهاي قومي، تركمن كردها خلق عرب، خلق مسلمان، بلوچ تا گروهها چپ و راست مذهبي تا روحانيت.
حال با عنايت به اين واقعيتها و در نظر گرفتن اين شرايط به تحليل نقش امام در مقاطع مختلف، سياستها و رهبري و مديريت ايشان ميپردازيم:
1- امام به ابعاد شخصي و شخصيتي داراي امتيازات برجسته و به نوعي منحصر به فرد در سطح ايران و جهان بود. او يك عالم برجسته مذهبي، فقيه فيلسوف و عارف بود و همه علماي داخل و همه روشنفكران و شخصيتهاي سياسي و مبارز در اين جهت اتفاق نظر داشته و دارند. امام از نظر شخصيتي و اخلاقي به ويژه در حوزه، تواضع نسبت به تودههاي مردم، صداقت، پاكدستي، شجاعت، قاطعيت، توكل و پايداري و اخلاص در راه هدف نيز يك الگوي زبانزد و بلامنازع بود.
2- امام در مسائل اساسي و بحرانهاي بزرگ شجاعانه، عالمانه و قاطع به صحنه ميآمد و با هيچ كس، هيچ گروه و هيچ جرياني جز مردم عقد اخوت نداشت. امام در وقايع دو سال اول انقلاب و مقابله با توطئههاي سياسي و ضدانقلابي كه عمدتا ساخته و پرداخته بيگانگان بود، همچون غائله كردستان و واقعه پاوه، خلق تركمن، خلق عرب، خلق مسلمان كه هر كدام ميتوانست يك بحران جدي براي كشور شود به خوبي مديريت كرد. برخورد قاطع و قانوني با بني صدر پس از تحملهاي زياد رفتارهاي ناصواب و شكننده او، برخورد با گروه تروريستي مجاهدين خلق پس از دست زدن به قيام مسلحانه نيز از اين جنس بودند. امام در سالهاي اول انقلاب با مصيبتها رنجها و آسيبهاي متعدد ازجمله شهادت شهيداني چون شهيد مطهري ،شهيد بهشتي، شهداي هفت تير، شهادت همزمان رييسجمهور و نخستوزير انقلابي و شهادت دهها نفر از نيروهاي عالم خدمتگزار از جمله شهداي محراب روبهرو شد و همه را تحمل كرد. امام هشت سال جنگ نابرابر تحميلي را با حداقل امكانات در اختيار دولت در جبهه وسيع جنوب تا شمال غرب كشور و شرايط دشوار اقتصادي را با توكل و پذيرش رنجها و دشواريها و داغ دهها هزار شهيد عزيز و ارزشمند به خوبي مديريت كرد، اما با همان شجاعت در عرصه جنگ و ميدان مردانه و شجاعانه قطعنامه را ميپذيرد تا كشور به دليل مشكلات فراوان اقتصادي و كمبودها دچار مشكلات بيشتر نشود.
3- امام در ماههاي پاياني عمرش وقتي احساس ميكند رهبري آيتالله منتظري به خير و صلاح كشور و مردم نيست، عليرغم علاقه و ارادت زيادي كه به ايشان داشتند و عليرغم بازتابهايي كه تصميم عزل ايشان از قائممقامي رهبري ميتوانست براي موقعيت ايشان داشته باشد ولي با توكل به خدا اين تصميم را ميگيرد و به اجرا ميگذارد.
يا در روز ۲۱ بهمن كه رژيم حكومت نظامي را از 9 شب به چهار و نيم بعد از ظهر تغيير ميدهد با شجاعت تمام و پذيرش همه تبعاتش اعلام لغو حكومت نظامي و دعوت مردم به حضور در خيابانها ميكند و توطئه كودتا را خنثي ميسازد.
4- امام دو سال قبل از فروپاشي نظام كمونيستي در اتحاد جماهير شوروي، در نامهاي به گورباچف و اعزام يك هيات ويژه اين فروپاشي را پيشبيني و او را از افتادن به دامن غرب و امريكا بازميدارد. 4- امام پايبند به استقرار قانون و قانونمداري در كشور بود و خود در اين زمينه پيشتاز بود. رويدادهاي مهمي چون رفراندوم جمهوري اسلامي، تشكيل مجلس خبرگان قانون اساسي، رفراندوم قانون اساسي، برگزاري انتخابات رياستجمهوري و مجلس بلافاصله بعد از آن و در موعد مقرر تاكيد ميكرد به مسوولان به رعايت قانون در همه حوزهها و اقدامات و تاكيد ويژه به نقشآفريني مردم و مشاركت آنان در انتخابات رياستجمهوري و مجلس در چندين نوبت همه نشان از اعتقاد و باور او به مردم و قانونمداري بود. البته هميشه خود را در قبال تصميمات و اقداماتش مسوول و پاسخگو ميدانست و در موقعيتهايي كه تشخيص تصميم يا اقدام اشتباهي ميداد از مردم عذر ميخواست و اين صداقت و حسن ارتباط با مردم اعتماد تودهها را جلب و در هر زمان و هر موضوع امام مردم را به حضور در صحنه دعوت نمود به ويژه حضور در جبهه و پذيرش رنجهاي ناشي از جنگ، دعوتش با استقبال روبهرو شد.
5- امام در زندگي شخصي چون ايام تبعيد، ۱۵ سال زندگي در يك خانه ساده در نجف كه در ايران در همين جماران بسيار ساده و بيآلايش و در مقايسه با رهبران كاخنشين دنيا بينظير بود. خانهاي كوچك و حسينيهاي بدون رنگآميزي، كل امكانات در اختيارش بود و تا پايان عمر در اين رابطه پايدار و ثابت قدم ماند.
6- امام در برخورد با اصحاب قدرت در داخل كشور و جريانهاي سياسي چپ و راست برخوردي برمبناي اعتدال و حق داشت. لذا سخنرانيها و بيانيهها و تصميماتش نوعا قابل پيشبيني نبود و در هر سخنراني و ملاقات، شركتكنندگان حاضر ميگفتند امروز نميدانيم امام با چه كسي برخورد ميكند و رفتار كدام جريان حزب يا شخصيت را نقد ميكند.
7- كشور در زمان حيات امام و رهبري و مديريت كلان ايشان عليرغم هزينههاي بالاي جنگ و تحريمهاي ناشي از آن و درآمدهاي بسيار پايين نفتي توانست با اعمال سياستهاي كنترلي و نظارتي و همراهي مردم، اقتصاد و معيشت مردم و به ويژه اقشار ضعيف جامعه را در تامين نيازهاي اساسي به خوبي مديريت كند، جنگ را اداره و پشتيباني نمايد طرحها و پروژههاي زيادي در مناطق محروم و سازندگي روستاها و گسترش بهداشت عمومي به اجرا درآورد و پايه اوليه بخشي از پروژههاي بزرگ زيربنايي صنعتي و دانشگاهي در زمان نخستوزيري مهندس موسوي گذاشته شد.
8- امام در موقعيت جهاني عليرغم همه محدوديتها و تبليغات سوء و مغرضانه رسانههاي وابسته به امريكا و انگليس در كشورهاي منطقه به ويژه در تعامل با همسايه قدرتمند شمالي، تركيه، پاكستان، افغانستان، هندوستان و خاورميانه از اقتدار و جايگاه ويژهاي برخوردار گرديد. سفرهاي رييسجمهور وقت آيتالله خامنهاي و ديگر مسوولان كشور به كشورهاي فوق و استقبالهاي مردمي گسترده از نفوذ مردمي حركت و نهضت امام خميني حكايت داشت. علاوه بر اين بسياري از كشورها و نهضتهاي آفريقايي و امريكاي لاتين امام را به عنوان يك رهبر انقلابي و ضد امپرياليستي در جهان مورد ستايش قرار ميدادند. به خاطر دارم در نمايشگاهي در آلمان در سال ۷۰ تصاوير انسانها و رهبران موثر در دهه قبل را نصب كردند، عكس امام در نمايشگاه جايگاه ويژهاي داشت.
در پايان و به عنوان جمعبندي از شخصيت امام لازم به ذكر است اينكه مردم ايران چگونه و با چه عظمت و با چه شور و حال و ابراز احساسات گستردهاي پيكر امام را تا بهشت زهرا تشييع كردند كه تاكنون چنين رفتاري با اين حجم وسيع چندين ميليوني از جمعيت آن هم با لباس عزا و مشكي بر تن با رهبر خود وداع كردند بي سابقه و گزارشهايي كه در آن ايام رسانههاي خارجي و بينالمللي در قالب فيلمها و تصاوير از احساسات مردم نسبت به امام در جهان مخابره كردند همه را شگفت زده كرده بود اين رويداد بزرگ، بهترين و دقيقترين قضاوت مردم از ده سال زندگي مستقيم با امام و عملكردش محسوب ميشود.اميد كه همه دوستان و نويسندگان و تحليلگران وقايع تاريخي در قلم و بيان شرط انصاف و مروت را رعايت نمايند و به دليل پارهاي از اتفاقات و رويكردها و عملكردهاي ناصواب در حوزههاي اقتصادي اجتماعي و فرهنگي بخشي از دولتها و مديريتها رعايت عدل و اعتدال را در قضاوت در مورد شخصيت زندگي و عملكرد مورد بيتوجهي قرار نگيرد.
با سپاس و عرض ارادت به همه نيروهاي صادق و مخلص عرصه انقلاب