• 1404 شنبه 23 فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4867 -
  • 1399 سه‌شنبه 28 بهمن

گزارشي درباره وضعيت موسيقي در سالي كه زير فشار كوويد19 گذشت

نُت سكوت در غوغاي كرونا

سيمين سليماني

موسيقي، هنري پرطرفدار است كه در كشور ما همواره چالش‌هاي خاص خود را داشته، چنان‌كه دامنه اين چالش‌ها سطح گسترده‌اي از دشواري‌ها را پيش روي هنرمندان اين عرصه قرار مي‌دهد. از پروسه اخذ مجوزها گرفته تا لغو كنسرت‌ها و سوءتفاهم‌هايي كه گاه همكاري براي رفع‌شان با چنان مقاومت‌هايي روبه‌رو مي‌شود كه هر ذهن منصفي را به شگفتي وامي‌دارد! حالا يك سال است كه همه‌گيري كوويد19 هم مزيد بر علت شده و همان معادلاتِ پيچيده مبتني بر وضعيت نيم‌بند موسيقي در ايران را هم به‌هم ريخته؛ به عبارتي، هنرمندان حوزه موسيقي اگرچه سال‌هاست با پيچيدگي‌ها و دشواري‌هاي رشته هنري خود زندگي و كار مي‌كنند اما حالا كرونا همچون گرهي كور، ساز و كارهاي متعارف در فضاي موسيقي ايران را به‌هم ريخته  است.
اجراهاي صحنه‌اي تقريبا خوابيده، آموزشگاه‌هاي موسيقي كه پيش از پاندمي كرونا با مشكلاتي نظير بالا رفتن اجاره‌بها، ركود نسبي مراجعه هنرجويان به دليل شرايط اقتصادي و بالا بودن هزينه‌هاي تجهيزات و فضاي استاندارد براي آموزش مواجه بودند حالا با ظهور و شيوع اين بيماري و به تبع آن محدوديت‌هاي پي در پي نفس‌هاي‌شان به شماره افتاده است. نشر و پخش‌ها نيز با مشكلات عمده‌اي روبه‌رو هستند؛ هزينه‌هاي توليد چند برابر شده و اين مراكز كه به نوعي حامي موسيقي بودند، خودشان دچار معضلات  بزرگي شده‌اند. ويروس كرونا زنجيره توليد آثار را از آغاز تا پخش آن، معيوب كرده و از اين ‌همه، لطمه‌ها بر پيكره موسيقي  وارد آمده  است. 
در اين رابطه با چند تن از فعالان اين حوزه گفت‌وگو كردم و از آنها از تاثيرات اين پاندمي بر هنر موسيقي تا پيامدهاي اقتصادي  همه‌گيري كرونا  پرسيدم.

كمك‌هاي  دولت  به  دست  هنرمندان 
نرسيده  است 
برديا صدرنوري يك موسسه‌ فرهنگي هنري چند منظوره‌ دارد، او به «اعتماد» مي‌گويد: «به طور كلي فضاي نشر و پخش آلبوم‌هاي موسيقي به‌ صورت فيزيكي، در چند سال اخير دچار ركود بوده‌ و ميزان فروش آثار در قالب سي‌دي به ‌شدت كاهش پيدا كرده بود. در دوره كرونا با توجه به مشكلات اقتصادي و اجتماعي كه پيش آمد، در مباحث مختلف نسبت به ‌قبل دچار مشكلات بيشتري شد و طبيعتا اين ركود، در فروش فيزيكي آثار موسيقي، تاثيري عمده گذاشت.»
او افزود: «از جهتي ديگر بعد از كرونا، فضاي مجازي و پلتفرم‌هاي ديجيتال پخش موسيقي بيشتر مورد توجه قرار گرفتند كه به عنوان يك فرصت پس از كرونا، مي‌توان به آن نگاه كرد. به ‌نوعي جسارت براي كساني كه كمتر فرصت ظهور و بروز آثارشان را در عرصه فروش و پخش آلبوم‌هاي موسيقي داشتند به وجود آورد. شايد آنها بيشتر از اين فضا بهره‌مند شدند‌ و آثارشان را در فضاي مجازي منتشر كردند. البته مطلعيد كه اينها به ‌صورت رايگان، ارايه مي‌شوند و در فضاي مجازي كمتر شاهد فروش آنها هستيم اما از جهت رويكرد، توجه به سمت پلتفرم‌ها يا سايت‌هايي كه  تك‌فروشي مي‌كنند،  بيشتر شد.»
صدرنوري درباره تاثيرات اين همه‌گيري اضافه مي‌كند: «ما موسسه‌ فرهنگي هنري چندمنظوره‌ و مجري جشنواره و جايزه استاد همايون خرم (نواي خرم) هستيم كه يك جشنواره موسيقي بخش خصوصي است. البته جشنواره امسال به ‌دليل اينكه براي بچه‌هاي 4 تا 18 ساله بود و بايد به‌ صورت زنده و در حضور داوران اجرا مي‌شد، تعطيل‌ شد كه با توجه به پهناي باند و مشكلات اينترنت، امكان برگزاري آنلاين آن نيز نبود و طبيعتا توليدات ما نيز به تبع مسائل حوزه توليد  و نشر موسيقي دچار كاهش  شد.»
او همچنين درباره حمايت‌هايي كه وعده آنها داده شده بود، عنوان مي‌كند: «در مورد حمايت دولت، بايد بگويم كه در حد شنيده‌ است؛ ما براي موسسه اقدامي جهت دريافت كمك از سوي دولت انجام نداده‌ايم و به ‌همين دليل بنده اطلاع ندارم كه آيا دوستان ديگر توانسته‌اند از كمك‌هاي دولت استفاده كنند يا خير اما مطرح شد كه به هنرمندان، هنركارت بدهند و مبلغي را به عنوان كمك براي آنها واريز كنند؛ چند ماه قبل هم آن را در قالب يك پيامك اطلاع دادند و نهايتا فقط در حد پيام باقي ‌ماند. تا جايي كه از ديگر هنرمندان اطلاع‌ دارم كمكي در اين حوزه، صورت نگرفته؛ در حالي كه بنده، مطلعم دولت در اين حوزه مبلغي پرداخت كرده اما اينكه چرا به دست هنرمندان نرسيده، بايد از دست‌اندركاران اين قضيه پرسيد. فكر مي‌كنم با شرايط ايجاد شده و اينكه چند سالي با اين پديده درگيريم، بايد يك تغيير رويكرد و راهبرد در عرصه موسيقي داشته باشيم؛ بايد برنامه‌ريزان فرهنگي كشور در اين رابطه برنامه‌ريزي كنند و حمايت‌هاي‌شان را به سمت پاسخ به چگونگي حمايت از هنرمندان سوق دهند تا هنرمندان بتوانند با تامين حق مولف، آثارشان را به شكل بهتري در فضاي مجازي و روي پلتفرم‌هاي ديجيتال  داخل كشور  ارايه  دهند.»

كرونا، تير خلاص  بر  پيكر  نشر آثار   موسيقايي
نيما جوان نيز كه ناشر و تهيه‌كننده موسيقي است، به «اعتماد» مي‌گويد: «صنعت نشرِ موسيقي- البته اگر بتوان نامِ صنعت بر آن گذاشت- در كشور، پيش از كرونا هم با شرايطِ بسيار سختي روبه‌رو بود. كافي است متصور شويد در دوران كرونا كه ركود، تعطيلي و پايين آمدنِ درآمد اقشار مختلفِ جامعه را شاهديم چه بلايي بر سر صنعتِ رو به تعطيلي نشرِ موسيقي آمده. در جامعه‌ ما بدونِ هيچ تعارفي، خريدِ آثارِ فرهنگي آخرين اولويت است و در شرايط سختِ اقتصادي شاهد حذف كالاهاي فرهنگي از سبد خريد خانواده‌ها هستيم؛ پس حضور كرونا، تيرِ خلاصي بود بر پيكرِ بي‌جانِ نشرِ آثارِ موسيقايي. تعطيلي بسياري از دفاترِ نشر و پخشِ موسيقي، عدمِ استقبالِ ناشران از توليدِ آثارِ موسيقايي به دليل چندبرابر شدنِ هزينه‌هاي توليد و در پي آن بي‌نتيجه ماندنِ خلق و ساختن آلبوم‌هاي موسيقايي و آرشيو شدن در بايگاني شخصي هنرمندانِ موزيسين، نااميد شدن ناشر، مولف، صاحبانِ فروشگاه‌هاي فرهنگي و رو به خاموشي رفتنِ چراغِ نيمه‌جانِ صنعتِ نشرِ موسيقي؛ اينها تنها قطره‌اي از زخم‌هاي وارد آمده بر جامعه موسيقي   هستند.»
او در توضيح مواجهه اهالي نشر موسيقي با اين همه‌گيري مي‌گويد: «مواجهه ما به عنوان يك ناشر و پخش‌كننده‌ موسيقي دردناك بود. از سال ۱۳۹۱ به صورت رسمي فعاليت‌مان را آغاز كرديم، راهي پر فراز و نشيب تا رسيدن به نقطه‌اي كه امروز هستيم و شاهديم كه حاصل تلاش چندين ساله، يك‌باره رو به افول مي‌رود. متاسفانه ما هم مجبور به تعديلِ نيرو و كاهش هزينه‌ها شديم. توليد را بسيار كم كرده و در تلاش براي دستيابي به تسهيلاتِ دور از دسترس وعده داده شده توسط دولت تدبير و اميديم كه البته نااميديم و قاطع و صريح مي‌گويم كه دولت در اين زمينه حمايتي نكرد. اعلام شد در سامانه‌هاي وزارت فرهنگ و ارشاد ثبت‌نام كنيد؛ خود و سوابق‌تان را معرفي كنيد؛ خيلي جالب است كه وزارت فرهنگ و ارشاد، ناشرهاي تحت پوشش خود و سوابق آنها را نمي‌شناسد. ثبت‌نام كرديم،چند بار؛ چراكه با گذشتِ چندين ماه از ثبت‌نامِ اول، اعلام كردند كه در سامانه‌اي ديگر هم بايد ثبت‌نام كنيد و هنوز مانده‌ايم پشت درهاي بسته  بروكراسي اداري.»
جوان اصطلاح «نوشدارو بعد از مرگِ فرهنگ» را به‌كار مي‌برد و درباره تاثير اين همه‌گيري بر موسيقي و توليد آثار هنري مي‌افزايد: «ركودي كه پيش آمده، تاثير مستقيم بر فرهنگ دارد. نشر يعني رساندنِ هنر به مخاطب، وقتي متوقف شود، هزار نكته‌ باريك‌تر زِ موي، به قلب‌ها و روان‌ها نخواهد رسيد. در جامعه‌اي كه هنرمندانش از خلق باز بمانند، توليد انديشه نكنند، به‌ جاي حضور بر صحنه يا استوديوهاي ضبط، تن به شغل‌هاي ديگر بدهند، نياز به گفتن نيست كه به‌ روشني پيداست چه فاجعه‌اي در انتظار است. نفسِ هنر هميشه زنده‌ است اما بهاي اين حيات، بهاي سنگيني است.»
معيشت  هزاران  انسانِ  اهل هنر  در خطر افتاد 
در ادامه صحبت با ناشران به سراغ آموزشگاه‌داران رفتم؛ نزهت اميري به «اعتماد» مي‌گويد: «پاندمي كرونا در سراسر گيتي، بر همه فعاليت‌هاي بشري از جمله فعاليت‌هاي هنري تاثير داشته؛ البته با قاطعيت مي‌توان از تفاوت آسيب‌ها، در كشورهايي كه با برنامه و اختصاص بودجه‌ مناسب به جنگ آن رفتند و كشورهايي كه چنين گرايشي نداشتند، سخن گفت. تاثيرات اين تفاوت‌ها، متاسفانه بسيار چشمگير و نگران‌كننده ‌‌است. در كشور ما رعايت پروتكل‌هاي بهداشتي، مانع حضور هنرمندان موسيقي بر صحنه‌، تماشاگران در سالن‌ها و هنرجويان و اساتيد در كلاس‌هاي درس شد. به ‌اين ترتيب، معاش هزاران انسان ِاهل هنر در خطر افتاد. افزون ‌بر آن بايسته ‌است كه مشكلات «كاهش خلاقيت‌هاي هنري» و «توقف رشد فرهنگي و هنري» و «آموزش موسيقيدانان، نوازندگان و هنرمندان آينده» را نيز به  اين آسيب‌ها افزود.»
او صحبت‌هاي خود را اين‌گونه ادامه مي‌دهد: «تابستان امسال، در پاسداشت كادر درمان جهان، قطعه‌اي از باله‌ «شهرزاد» را با اركستر «سرزمين مادري»، با حضور بانوان نوازنده، در فضاي باز تالار وحدت رهبري كردم. مبلغ اهدايي به اين هنرمندان، حتي براي جبران هزينه‌ رفت‌وآمد آنها كافي نبود. از طرف ديگر، تعطيلي آموزشگاه‌ها و آموزش مجازي، آن‌هم تنها به درصدي از هنرجويان، ضربه‌اي مهلك بر پيكر رنجور موسيقي و از آن مهم‌تر، متوليان موسيقي، اعم از نوازنده، خواننده، نويسنده، آهنگساز، پژوهشگر و... فرود آورد. مگر مي‌شود اين‌گونه گذران زندگي كرد؟ مگر مي‌توان اين‌گونه از فرهنگ و هنر  و تاريخ  دفاع كرد؟»
اميري درباره كم ‌و كيف حمايت‌هاي دولتي نيز عنوان مي‌كند: «وزارت ارشاد اسلامي در فروردين ‌ماه امسال سامانه‌اي با عنوان corona.samandehi.ir راه‌اندازي كرد تا آموزشگاه‌هاي موسيقي با تكميل آن، ميزان و شرح خسارت خود را اعلام كنند. اما شوربختانه، تاكنون، پس ‌از حدود يك‌سال، هيچ‌گونه اقدامي براي جبران خسارت انجام نشده و هيچ كمكي به اين نهادهاي فرهنگي صورت نگرفته است. به گمان من، مشكل نه از مسوولان اجرايي، بلكه از مسوولان تصميم‌گيري است. ابتدا لازم است بودجه‌ لازم، از سوي تصميم‌گيرندگان، براي حفظ ميراث فرهنگي- هنري اين مرزوبوم اختصاص يابد، پس از آن و در مرحله‌ بعد مي‌توان از مسوولان اجرايي درباره‌ چگونگي اجرا و  روند آن پرسيد. از آنجا كه در شرايط غير كرونايي دهه‌هاي گذشته، تصميم تاثير‌گذار و سرنوشت‌سازي در اين راستا نديدم، انجام چنين كاري را در شرايط كنوني نزديك ‌به ‌محال مي‌بينم. بيكاري صدها هزار استاد موسيقي، تعطيلي بسياري از مراكز موسيقي و ناروشن بودن چشم‌انداز آينده‌ نزديك هزاران آموزشگاه و مركز موسيقي، شرايط دشواري را براي فعالان عرصه‌ موسيقي به وجود آورده. اميد آنكه اين شرايط اندوه‌بار، سايه‌اش  را  از سر ميهنم  بردارد.»

فروش  ساز  براي   بقاي  آموزشگاه
هادي سپهري نيز يكي ديگر از آموزشگاه‌داران است؛ او به «اعتماد» مي‌گويد: «قبل از آنكه دستوري از مقامي صادر شود، خودمان آموزشگاه را اوايل اسفند ماه 98 تعطيل كرد‌يم؛ البته اميد داشتيم كه آموزشگاه را به زودي بازگشايي كنيم، در حالي كه بعد از گذشت مدتي دستور دادند كه بايد آموزشگاه بسته باشد يا اينكه كلاس‌هاي جمعي برگزار نشوند. با وجود تمام اين مسائل، به ياد دارم اوايل ارديبهشت ‌ماه اجازه دادند كه آموزشگاه را باز كنيم. در حالي كه‌ آموزشگاه 3 ماه و 10 روز تعطيل بود، در ششم خرداد ماه آموزشگاه‌ را بازگشايي‌كرديم. در اين مدت مجبور شدم سه تا از سازهاي آموزشگاه را بفروشم تا قادر به پرداخت اجاره آموزشگاه باشم. در اين مدت تقريبا 50درصد از هنرجوهاي خود را براي شركت در كلاس‌هاي غيرحضوري توانستيم حفظ كنيم. مجدد به آموزشگاه‌ها ابلاغ ‌شد كه به‌ مدت دو هفته تعطيل باشند. براي بار سوم، در پاييز ابلاغيه‌اي آمد كه آموزشگاه‌ها را تعطيل كنيم كه در مجموع چهار ماه و 10 روز آموزشگاه، به طور كامل بسته بود. در تمام مدت فعال بودن آموزشگاه، در تمام كلاس‌ها اسپري الكل گذاشتيم و از همه خواستيم كه با ماسك، رفت‌وآمد كنند، كنار در ورودي يك ميز حاوي لوازم بهداشتي گذاشتيم كه افراد ‌هنگام ورود به دست‌هاي‌شان ژل بزنند و به كفش‌هاي‌شان، اسپري الكل بپاشند. ماهانه، 20 ليتر الكل از يكي از شركت‌هاي شيميايي خريداري مي‌كنم، علاوه‌‌ بر اين ژل و اسپري، نيز تهيه مي‌كنم. ما حتي راه‌پله را نيز با وايتكس نظافت مي‌كنيم. با توجه به شرايط موجود، دولت حمايتي از آموزشگاه‌ها نكرد، به طوري‌ كه مي‌توان ‌گفت، حتي يك شيشه الكل به ما ندادند. تنها اقدامي كه انجام دادند اين بود كه وزارت ارشاد سايتي به ما معرفي كرد و گفت هر كس ضرر كرده، ثبت‌نام كند ما نيز ثبت‌نام كرديم پس از آن پيامكي آمد كه مي‌توانيد به‌ازاي هر كارمند تحت بيمه خود (بنده دو منشي دارم) 15 ميليون وام بگيريد كه بنده چنين اقدامي نكردم به‌ خاطر اينكه اين پول ناچيز آن‌هم به‌ صورت وام دردي از ما دوا نمي‌كند. با شيوع اين بيماري، آن‌قدر ريزش داشته‌ايم كه كلاس‌ها را در ساعت دو بعدازظهر شروع كرده و تا 9 شب خاتمه مي‌دهيم، در حالي كه قبل از كرونا كلاس‌ها از ساعت 10 صبح شروع و تا 10 شب، داير بودند. در اين مدت نيز گروه‌هاي هنرجويي را براي برگزاري كنسرت هنرجويي تشكيل نداده‌ايم و با اين اوصاف توليد و اجراي زنده موسيقي نيز دچار ضعف و ركود شد. درنهايت اينكه در حال حاضر خريد و فروش ساز به‌ دليل گراني بيش از حد بسيار مشكل است و آموزش موسيقي نيز به ‌دليل عدم اعتماد خانواده‌ها به حضور فرزندان و خودشان در كلاس‌ها با مشكل روبه‌روست و كلاس‌ها، بسيار خلوتند، در حالي كه ظرفيت آموزشگاه‌ ما قبل از كرونا حدود 500 نفر بود، بعد از كرونا با اين ساعت كاري جديد، به 350 نفر رسيده و در بهترين حالت 200 هنرجو داريم كه البته از 25 اسفند تا چهاردهم فروردين‌ ماه، نزديك به يك ‌ماه، تعطيل و بدون درآمد خواهيم بود؛ با وجود اينكه بيمه‌، حقوق منشي‌ها و اجاره ملك را نيز بايد پرداخت  كنيم.»

دولت   دغدغه   قرار  گرفتن  موسيقي 
در سبد خانوارها   را   ندارد
اجراهاي استوديويي و صحنه‌اي و همچنين هنرمندان موسيقي نيز از قاعده زيان اين پاندمي مستثنا نبودند؛ ارژنگ سيفي‌زاده نوازنده است؛ او به «اعتماد» مي‌گويد: «از آنجا كه مشكلات اقتصادي علاوه بر عدم حمايت دولتي موجب شده موضوع هنر به طور كلان و موسيقي به طور اخص جايگاهي در سبد هزينه‌اي خانوارها نداشته باشد چه آموزش، چه حضور در كنسرت‌ها و چه خريد آثار هنري. طبيعي است كه كرونا و محدوديت‌هاي مالي تاثير عميق‌تري بر موسيقي داشته باشد. در حال حاضر كنسرت‌ها برگزار نمي‌شوند، تعداد هنرجوها كاهش يافته و ضبط و پخش آثار موسيقي تقريبا وجود ندارد. اين موارد صدمه‌هاي بزرگي را به موسيقي زده‌اند. شايد بنده كه سابقه نسبتا طولاني در زمينه تدريس موسيقي دارم به اندازه عزيزاني كه كمتر شناخته شده يا سابقه كمتري در اين زمينه دارند صدمه نديده باشم و فعاليت تدريسي بنده نيز مثل بسياري ديگر در فضاي مجازي بيشتر شده باشد. مانند هميشه نيز با كم‌ و بيش كار موسيقي كنار آمده‌ايم. شوربختانه در زمينه موسيقي هيچ‌گاه حمايت دولتي به‌ صورت موثر وجود نداشته و صرفا عاشقان كار توانسته‌اند با زحمت بسيار موجب شوند چراغ اين هنر، هرچند كم‌فروغ، روشن بماند و نميرد.»
سيفي‌زاده عنوان مي‌كند: «شخصا فكر مي‌كنم پيش و پس از اين ركود كه به واسطه پاندمي كرونا پيش آمده، تفاوتي بنيادين در حال و روز اين هنر، آن‌چنان كه بتوانيم آن را خيلي بدتر از قبل بناميم، به وجود نياورده. با هزاران دريغ بايد بگويم كه حال و روز موسيقي به واسطه عدم توجه لازم، عدم تخصيص بودجه‌هاي مورد نياز، ديده نشدن سازها در تلويزيون ملي و كم‌اهميت بودنش از نقطه‌نظر  مديران، هيچ‌گاه خوب  نبوده است.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون