نويسندگان اين مقاله
چاك هگل
وزير دفاع امريكا بين سالهاي 15-2013
مالكوم ريفكند
وزير خارجه بريتانيا بين سالهاي 97-1995 و وزير دفاع بريتانيا بين سالهاي 95-1992
كوين راد
مدير انجمن آسيا و نخستوزير استراليا بين سالهاي
10 -2007 و 2013
ايوو دالدر
مدير انديشكده امور جهان شوراي شيكاگو و نماينده دائم امريكا در ناتو بين سالهاي 13-2009
تئوري توطئه؛ ابزار تروريسم نوين
مهدي سلطاني
سرانجام پس از درگيريهاي چند روزه در امريكا و به جا گذاشتن خسارات مالي و جاني در انتقاد به نتيجه انتخابات رياستجمهوري، جو بايدن به عنوان رييسجمهور امريكا وارد كاخ سفيد شد. در تاريخ ۲۲ ژانويه ۲۰۲۱ و در اولين سخنراني رسمي بايدن به عنوان رييسجمهور امريكا به نوع نويني از تروريسم اشاره كرد كه از بطن جامعه امريكا در حال رشد و شكلگيري است.
از سال ۲۰۰۱ و پس از حادثه تروريستي ۱۱ سپتامبر تاكنون دولت امريكا در جهت انتساب ريشه حوادث تروريستي به كشورهاي خاورميانه و طرح ايدئولوژي دفاع پيشگيرانه به بهانه حضور نظامي در خاورميانه و افزايش مداخلات در منطقه هزينههاي كلاني كرده است. اين رويكرد نه تنها تحريك و افزايش روزافزون فعاليت گروههاي تروريستي را در اين منطقه افزايش داده است بلكه جايگاه اجتماعي مردم خاورميانه در سراسر جهان را تحت تاثير خود قرار داده است. اتباع هميشه مهاجر برخي از كشورهاي خاورميانه به سبب منازعات دولتهاي مداخلهگر از يك سو و حضور افراطيهاي مذهبي از سوي ديگر نه تنها حق حضور در مملكت خود به عنوان شهروند آزاد را از دست دادهاند بلكه با هجرت به ديگر سرزمينها به عنوان مظنون به تروريست مورد پيگرد قرار ميگيرند.
اما نكته چشمگير اولين سخنراني بايدن، اذعان به موجوديت تروريسم، اين بار در قلب امريكاست كه نه تنها مسلمانان نقشي در تكوين آن نداشته بلكه حتي در برخي موارد از قربانيان اين تروريسم بودهاند.
در دوره ۴ ساله رياستجمهوري ترامپ با توجه به پيامهاي اخلالبرانگيز او اعم از پيامهايش در حوزه ناسيوناليسم و بدبينياش به جهانگيري بيماري كرونا شاهد رشد بيسابقه چنين گروههايي درون امريكا هستيم. اين گروههاي افراطي كه هر كدام ريشههاي جداگانهاي دارند ادعا ميكنند دولتي پنهان با در دست داشتن منابع مالي و متشكل از گروهي نخبگان سياسي شيطانپرست و با تمايلات تجاوز به كودكان در حال مديريت بر جهان و رسانه در سراسر جهان هستند. اگرچه اين ادعا از نظر برخي كاملا مضحك به نظر ميرسد اما موضوع نگرانكننده در دنياي امروز تاثيري است كه انتشاردهندگان اين اطلاعات بر اذهان برخي از مردم دنيا به خصوص در اروپا و امريكا داشتهاند، به گونهاي كه طبق يك نظرسنجي ۱۷درصد از يك جامعه آماري در امريكا باور به اين موضوع را تاييد كردهاند و ۳۷درصد آنها اگرچه باور به اين موضوع را تاييد نكردهاند اما آن را نقض هم نميكنند، كه خود به معناي محتمل دانستن آن تلقي ميشود. فعاليت اين گروهها از مرزهاي امريكا فراتر رفته و حتي در آلمان نيز پيروان گروههاي راست افراطي و نئونازيها مركل را از اعضاي دولت پنهان دانسته و ترامپ را به عنوان نجاتدهنده آلمان ميدانند. اعتقادات اينچنيني در ميان بخشي از مردم آلمان به شكل چشمگيري ريشه دوانده است. در واقع گروههايي در كشورهاي اروپايي از رييسجمهور پيشين امريكا حمايت ميكنند كه به نوعي از بطن جامعه دورافتاده و عليه ساختار فعلي هستند. حزب آلترناتيو براي آلمان از جمله احزابي است كه با سوءاستفاده از شرايط پاندمي كرونا سعي در ارتقاي موقعيت خود دارد.
راستهاي افراطي و پلتفرمهاي اينترنتي
تشخيص تعداد گروههاي فعال در پلتفرمهاي اينترنتي تشكيل شده به واسطه افراطيها به سبب حضور گسترده در گروها و اپليكيشنهاي مختلف نظير فيسبوك، توييتر و تلگرام دشوار است، با اين حال تعداد آنها را در سراسر اروپا ۴۴۸ هزار نفر تخمين ميزنند. اين گروهها در آلمان و امريكا متهم به خشونت و دعوت مردم به ارتكاب اعمال راديكال شدهاند و همچنين عمده اعضاي اين گروهها مسلح و مخالف سرسخت ليبرال دموكراسي هستند. از مورد توجهترين نگرش اين گروهها طي چند سال اخير مخالفت با واكسن كرونا، خصومت با تكنولوژي جي5، مخالفت با تنوع قومي و فرهنگي و همچنين ورود مهاجران از آسيا و آفريقا به كشورهاي اروپايي و امريكا، جلوگيري از جهاني شدن (كه به اعتقاد منتقدانش باعث تهديد حاكميت ملي و تضعيف ملت- دولتها ميشود) و گرايشهاي ضدهمجنسگرايي است. الگوريتم طراحي شده در پلتفرمهاي مختلف نيز در جهت قرار گرفتن هر چه بيشتر مخاطبان در معرض اينگونه تفكرات و تحت تاثير قرار دادن آنها توسط عمليات رواني است. انتشار پستهاي منتسب به اين تفكرات در فضاي مجازي باعث تحريك و افزايش بدگماني و حساسيتها به تصميمات دولتها در جهت اعمال محدوديتهايي نظير الزام به استفاده از ماسك، وقفه در كسب و كارها به علت اعمال قرنطينه و عدم اعتماد به واكسن شده است. با افزايش روزافزون فعاليت اين گروهها در فضاي مجازي به دليل كشش روز افزون تمايل جامعه به آنها در دوران كرونا، لذا صاحبان برخي از پلتفرمها تصميم به ممانعت از فعاليت صفحات مربوط به گروههاي افراطي گرفتهاند و از آغاز سال ۲۰۲۰ تاكنون فعاليت حدود ۷۹۰ گروه مجازي افراطي متوقف و يا محدوديتهايي بر فعاليت آنها اعمال شده است. لازم به ذكر است كه با اين وجود هنوز حدود 93 هزار حساب كاربري فعال مربوط به گروه Qanon در حال فعاليت هستند و در راستاي مقابله با اقدامات محدود كننده پلتفرمها حضورشان در فضاي مجازي به صورت ناشناس در حال افزايش است. قابل ذكر است كه تاثير انحصارات بر كاهش فعاليت اين گروهها در پلتفرمي مانند توييتر به گونهاي بوده است كه بهرغم استفاده بيش از ۲۲ ميليون نفر از هشتگ #Qanon در سال ۲۰۱۹ ساير هشتگها نظير #Meetoo و #climatechange صرفا با استقبال كمتر از ۷ ميليون پست روبهرو شدهاند.
هدايت راست افراطي توسط ترامپ
اگر ترامپ تا پايان دوران رياستجمهورياش اقدامي مستقيم در جهت حمايت از اين تفكرات مشاهده نشده اما چرا برخي صاحبنظران ترامپ را اصليترين عامل ايجاد تئوري توطئه به خصوص در زمان شيوع كرونا ميدانند؟
با توجه به اينكه شكست سياستهاي اقتصادي دوره رياستجمهوري ترامپ در برابر چين او را وادار به طرح مواضعي نژادپرستانه و اشاره به ويروس كرونا به عنوان ويروس چيني نمود تا جايي كه او چين را مسوول ضررهاي وارده به جهان از طريق ويروس كرونا ميداند اما نكته جالب توجه اين است كه حدود ۴۲درصد مردم امريكا سياستهاي ترامپ را دليل ناتواني در كنترل اين ويروس در كشورشان ميدانستند. برخي از پزشكان و روانشناسان معتقدند كه رفتارهاي ترامپ بيش از اينكه براساس عقلانيت باشد مبتني بر هيجان شخصي است تا جايي كه تمايلهاي خود را به مثابه يك سياست كامل تلقي ميكند.
در اثبات تهي بودن برخي از اظهارات رييسجمهور پيشين امريكا همين بس كه پس از شكست در انتخابات رياستجمهوري، در توجيه شكست خود مدعي تقلب در شمارش آراي شهر جورجيا و دستكاري دستگاه ثبت آرا توسط شركت dominion voting شده بود اما با بازشماري مجدد آرا به صورت دستي دوباره ادعاي ترامپ كاملا رد شد. سياستهاي ضدليبرالي و مليگرايانه، حمايت از ساختار اقتدارگرايي روسيه، اعلام جنگ تجاري با چين و ژاپن و به چالش كشيدن ناتو اقداماتي از سوي ترامپ بود كه نگرانيها نسبت به آينده نظام ليبرال افزايش داده بود.
با فراگير شدن بحرانهاي مختلف در سراسر جهان و تحت تاثير قرار دادن زندگي در ابعاد مختلف و به خصوص گرفتار شدن در باتلاق بلاتكليفي و ابهام، بازار طرح تئوريهاي جذاب با ادعاي روشنگري فضاي مهآلود و پرابهام جامعه گرم ميشود.
توهم توطئه به معناي عدم اعتقاد به شكل ظاهري وقوع پديدههاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي است. در برداشتي افراطي از آن تمامي بحرانها در اثر دسيسهچيني پنهاني گروهي از قدرتمندان است. لازم به ذكر است كه نشر تئوري توهم توطئه صرفا جوامع جهان سومي را هدف قرار نميدهد بلكه نمونههايي از توهم توطئه مثل وجود موجودات فضايي، مرگ مشاهير امريكايي، ترور جان اف كندي و مك كارتيسم، شيوع كمونيسم در امريكا، حادثه ۱۱ سپتامبر، وجود ميكروچيپ در واكسنها و وجود دولت پنهاني در جرياندهي به سياستهاي امريكا و ساير كشورهاي اروپايي قابل مشاهده است. اگرچه اساس جذابيت تئوري توطئه بر جامعه مدني بر دو اصل عدم آگاهي درست از پديدهها و ويژگيهاي ناهنجار رواني افراد استوار است اما كارشناسان دلايل متفاوتي را در مورد تمايل رهبران يك جامعه به نشر اينگونه اطلاعات برشمردهاند كه از جمله آنها ميتوان به ويژگيهاي نارسيستي، انگيزههاي ايدئولوژيكي و نژادي، كماطلاعي و ناآگاهي و فرافكني اشاره كرد. لذا بازار اينگونه جريانهاي پوپوليستي كه ظاهري فريبنده و جذاب داشته اما عاري از محتواي علمي و تاييد شده بوده با بروز و تشديد بحرانهاي مختلف و با هدف روشنگري اعضاي جامعه و مطلع ساختن از جريانهاي پشت پرده گرم شده و با تزريق احساس ناامني و نفرت دنبالكنندگان خود را تحريك به خشونت خواهد كرد.