بيش از دو هزار پرنده مهاجر در تالاب بينالمللي ميانكاله از دست رفت
مرگ خاموش پرندگان مهاجر در ميانكاله
فرناز حيدري
سال گذشته تلفات گسترده پرندگاني مانند چنگر و فلامينگو در يك نوار كمعرض به طول تقريبي حداقل 20 كيلومتر در جنوب غربي ميانكاله نگرانيهايي جدي را ايجاد كرد. امسال نيز در تالاب بينالمللي ميانكاله و خليج گرگان، تلفات غيرعادي پرندگان مهاجر آبزي (بالغ بر 2 هزار قطعه) مشاهده و عمليات پايش و جمعآوري لاشهها از تاريخ 14 بهمن آغاز شده است. سوالهاي بسياري در مورد علت مرگ اين پرندگان مهاجر مطرح شده اما از طرفي هم اين پرسش مطرح است كه اين پرندگان كه طبيعتا از دانش مهاجرت برخوردارند، چطور مجدد براي زمستانگذراني به اين زيستگاه كه سال گذشته هم در آن تلفات قابلملاحظهاي رخ داده، بازگشتهاند؟
آيا ميانكاله همچنان زيستگاه مناسبي است؟
پرندگاني مانند چنگر كه در زمستانها به صورت گروهي در مناطق تالابي و حاشيه نيزارها شنا ميكنند، براساس مطالعاتي كه در كشور لهستان انجام شده از نظر انتخاب زيستگاه كمي سختگير هستند. مطالعات نشان ميدهد كه تراكم چنگرها براي زادآوري در آبگيرهايي با اندازه ماهيهاي كوچك و اغلب هم ماهيان جوان يكساله بيشتر است و آنها تمايل چنداني براي زادآوري در زيستگاههايي كه ماهيهاي درشت جثه در آنها زيست ميكنند، ندارند، چراكه ماهيهاي درشت جثه، آبزيان و لاروهاي دوزيستان كه غذاي مورد علاقه چنگرها هستند را ميخورند و اين رقابت غذايي براي چنگرها جالب نيست چون آنها منابع غذايي فراوان را ترجيح ميدهند. در عين حال چنگرها به پوشش گياهي انبوه بالاخص پوششهاي گياهي غوطهور در آب كه نقش بسزايي در شفافيت آب دارد، بهشدت وابسته هستند.
فلامينگوها در تالابهاي مناطق نيمه خشك و نواحي صحرايي معمولا به عنوان گونه پرچم شناخته ميشوند و جالب است كه حضور آنها در جلب ساير گونههاي پرندگان آبزي نقش بسزايي دارد. فلامينگوها بسته به اينكه زادآور يا زمستانگذران باشند، زيستگاههاي مختلفي را انتخاب ميكنند. تالابهايي مانند ميانكاله جزو مسيرهاي مهاجرتي زمستانه اين پرندگان هستند. تغييرات هيدرولوژيكي و انسانساز بر زيست اين پرندگان اثر دارد، چراكه آنها براي زمستانگذراني اغلب پهنههاي آبي نمكي، با عمق كم يا تالابهاي بزرگ لبشور را ترجيح ميدهند و اين در حالي است كه وسعت پهنه آبي و ميزان پوشش گياهي در رده دوم اهميت براي فلامينگوها قرار ميگيرد.
با توجه به كليه موارد فوق ميتوان اينطور عنوان كرد كه پرندگان در مجموع حس وفاداري به محلهاي هميشگي را بيشتر از حس تمايل به ترك اين محلها و يافتن محلهاي جديد دارند. اما چرا؟
ايمان ابراهيمي، نويسنده كتاب «مهاجرت پرندگان، پرندگان مهاجر ايران» در صفحه 118 اين كتاب جواب اين سوال را اينطور عنوان ميكند: «پرندگان هم مانند ما انسانها به محيطهايي كه بهتر ميشناسند، عادت ميكنند و به همين دليل تمايل به بهار و زمستانگذراني در زيستگاههايي دارند كه در آن متولد شده يا در سالهاي گذشته هم در آن زندگي كردهاند. در اصل دليل انتخاب آنها آشنايي با محل است.»
شرايط ميانكاله براي پرندگان مهاجر مناسب است؟
حر منصوري، ديدهبان ميانكاله درباره تالاب ميانكاله به «اعتماد» ميگويد: «پهنههاي آبي ميانكاله متشكل از دو نوع آب است؛ ميانكاله از سمت شرق تنگه چپقلي، آب شور درياي خزر را ميگيرد و از نهرها و رودخانههاي مختلف هم آب شيرين را دريافت ميكند. در مجموع آب تالاب ميانكاله، متاثر از درياچه خزر است. در حدفاصل سالهاي 1980 تا 1984 يك پسروي جديتر از الان را در ميانكاله شاهد بوديم اما با وجود اينكه آن زمان جمعيت پرندههاي مهاجر خيلي بيشتر بود، هيچ تلفات شاخصي گزارش نشده بنابراين نبايد در مورد اتفاق اخير هم يكطرفه قضاوت كرد و آن را صرفا به پسروي آب خزر نسبت داد.»
منصوري در ادامه صحبتهايش به دو اتفاق ديگر هم اشاره ميكند: «من از اوايل دهه 90 گزارشهايي مبني بر كاهش وروديهاي آب شيرين به ميانكاله نوشتم اما به صورت كاملا تصادفي دو حركت اصلاحي در سواحل گلستان و مازندران تالاب ميانكاله صورت گرفت كه شرايط را تغيير داد. در سال 98 با وقوع سيل گلستان، تمامي رودها و نهرها (وروديهاي آب شيرين) از جمله مهمترين آنها يعني قرهسو را براي اينكه آب زهكشها و سيل احتمالي بعدي به شهرها و روستاها سرريز نشود، چندين برابر عريض و عميق كردند و آب مازاد را به سمت تالاب سوق دادند. لايروبي گسترده سبب شد كه گياهان و نيزارهاي اطراف تالاب، كارايي خود را از دست بدهند. بهعلاوه در سال 96، كميته نجات خليج گرگان و تالاب ميانكاله كه توسط دفتر سواحل و تالابهاي ساحلي سازمان حفاظت محيطزيست شكل گرفت، به اين جمعبندي رسيد كه بايد همه نهرها و رودخانههاي ورودي به تالاب ميانكاله را پاكسازي كند و بدين واسطه حدود 90 تا 100 كيلومتر از نهرها و رودخانههاي ورودي به تالاب كاملا خالي از گياه و در عين حال عميق و عريض شدند. درست است كه اين كار آب بيشتري را وارد تالاب كرد اما ميانكاله به دليل اتصال به دريا اين آب را به خزر منتقل كرد و با خزر همتراز شد. سيل گلستان هم ميزان قابل توجهي رسوب را وارد تالاب كرد كه در تصاوير هوايي چندين ساله به خوبي مشخص است كه اين اتفاق عملا بيسابقه بوده. ورود ميزان قابلتوجهي رسوب به تالاب قطعا روي اكوسيستم تاثيرگذار بوده. آنچه ما ميبينيم، اين است كه اكوسيستم تالابي تغيير كرده و اين تغييرات احتمالا منجر به يك اتفاق جهشي شده.»
ديدهبان ميانكاله به نقش مزارع كشاورزي و استخرهاي پرورش ماهيهاي گرمابي هم اشاره ميكند: «در منطقه ما بالاترين وسعت استخرهاي پرورش ماهيهاي گرمابي وجود دارد و همه اين استخرهاي پرورش ماهي طبيعتا از مواد و كودهاي شيميايي استفاده ميكنند. زماني كه اين استخرها آب خود را تخليه ميكنند، آب آنها كه طبيعتا آلوده به مواد شيميايي است، وارد تالاب ميانكاله ميشود. جز اين استخرها يك پهنه وسيع شاليزاري در ميانكاله داريم، شاليزارها هم از كود و سموم شيميايي استفاده ميكنند. زهكشهاي فراواني، آب شاليزارها را به سمت تالاب ميآورند.»
او در ادامه ميگويد: «طي سالهاي اخير لايروبي، عريض كردن و عميق كردن وروديهاي تالاب چه در جنوب و چه حتي در ديوارههاي شرقي تاثير قابلتوجهي روي كل اكوسيستم داشته. از همه مهمتر اينكه عامل سيل كه هنوز ما نشانههاي آن را در تالاب داريم، منطبق با الگوي مرگ پرندگان است. در اصل پيشنيازهاي پديده بوتوليسم يعني نبود نور و فقدان اكسيژن، فراهم شده. نرمتنان و گياهاني كه زماني در بستر تالاب غذاي پرندهها بودهاند، زير حجم گسترده رسوب قرار گرفتهاند و فقدان نور و اكسيژن بر آنها قطعا اثرگذار بوده. افزايش ناگهاني موجودات كفزي و سپس مرگ ناگهاني آنها در شرايط بيهوازي در اصل فراهم كردن زمينه بوده، درست است كه در وهله نخست غذاي زيادي براي پرندهها فراهم شده اما بعد شرايط كاملا عوض شده. نظر من اين است كه الان هم وارد كردن حجم جديد آب ميتواند مشكلزا باشد و انجام آن و هر طرح ديگري قطعا نيازمند مطالعه و بررسي جدي است.»
بررسي دليل مرگ پرندگان در ميانكاله
دكتر عليصفر ماكنعلي، رييس سازمان دامپزشكي كشور ميگويد: «براساس طرح اقدام سازمان دامپزشكي كشور اقداماتي انجام شده يا در حال انجام است كه از آن جمله ميتوان به آزمايشات ميكروبي (باكتريايي براساس الگوريتم طرح اقدام گرم منفي و گرم مثبت)، آزمايشات ويروسي، انجام آزمايش براي سموم ارگانوفسفره (تمام گروههاي ارگانوفسفرهاي مورد استفاده در كشور)، انجام آزمايش براي سموم ارگانوكلره (تمام گروههاي ارگانوكلره مورد استفاده در كشور)، انجام آزمايش براي فلزات سنگين كه ميتوانند باعث تلفات در پرندگان شوند و انجام آزمايش بيوتوكسينها اشاره كرد. اين را هم بگويم كه نتيجه بيوتوكسين حساس به حرارت (بوتوليسم) مثبت بوده است.» دكتر محمود قاسمپوري، استاديار دانشكده منابع طبيعي و علوم دريايي دانشگاه تربيت مدرس نيز ميگويد: «فكر ميكنم علاوه بر نتيجه آزمايشها، از نظر مشاهدات ميداني هم پايه محكمي براي رد بوتوليسم وجود ندارد، چراكه اگر بيماري بوده چرا فقط پرندگاني كه به نوار جنوبي شبه جزيره ميآيند، تلف ميشوند؟ چرا پرندگان به محض نشستن مبتلا ميشوند؟ در اصل پرندهها كمتر از چند دقيقه اين مشكل را پيدا ميكنند و چرا بايد طيف خاصي از گونههاي حساس به سروتايپ بوتوليسم مخصوص پرندگان (مرغابي، چنگر، فلامينگو) تلف شوند؟ از سوي ديگر استان مازندران به طور كلي در بخش صنعت نسبت به ساير استانها چندان توسعه يافته نيست لذا فرضيهاي براي آلودگي صنعتي به طور مشخص وجود ندارد.»
شرايط انتقال بوتوليسم چگونه فراهم ميشود؟
براساس مطالعات درباره فاكتورهاي طبيعي كه باعث ميشود باكتري كلستريديوم بوتولينوم از حالت اسپور خارج و شروع به توليد سم كند، اطلاعات زيادي در دست نيست اما چندين فاكتور هستند كه احتمالا ميتوانند در بروز اين مساله نقش داشته باشند و از آن جمله ميتوان به دگرشكلي ميزبان باكتري و ويژگيهاي زيستمحيطي مانند درجه حرارت و شوري اشاره كرد.
وقتي كه پرندگان به اين باكتري آلوده ميشوند، يك چرخه موسوم به چرخه ماگوت (Maggot Cycle) شروع به كار ميكند و به همين ترتيب تعداد بيشتر و گونههاي ديگري از پرندگان آلوده ميشوند. توليد سم در لاشههاي حيوانات در حال فساد اتفاق ميافتد، به اين صورت كه مگسهاي دوبال روي لاشهها تخم ميگذارند، ماگوتها يا همان لارو مگسهاي دو بال از لاشهها تغذيه ميكنند. اين ماگوتها يا همان لارو مگسها هستند كه باعث تغليظ سم ميشوند و وقتي پرندگان ماگوتهاي سمي را ميخورند، سم تغليظ شده وارد بدن آنها ميشود. وقتي كه اين پرندگان ميميرند، ماگوتهاي بيشتري تكثير ميشوند و به اين صورت چرخه شتاب ميگيرد و مرگهاي بيشتري هم متعاقب آن اتفاق ميافتد. اما در مورد پرندگان ماهيخوار مانند پليكان اين باور وجود دارد كه آنها وقتي ماهيان سمي را ميخورند و غذا در معدهشان هضم ميشود، مسموميت اتفاق ميافتد. ماهياني كه به اين طريق آلوده شده باشند، طعمه خيلي راحت و در عين حال مرگباري براي پرندگان ماهيخوار خواهند بود.
آيا امكان كنترل اين مسموميت وجود دارد؟
بيماريهايي از اين دست جزو اتفاقات نادر هستند كه بدون فراهم شدن زمينههاي لازم رخ نميدهند. نخست بايد ميزبانان مستعد، عوامل بيماريزا و فاكتورهاي زيست محيطي كه تسهيلكننده ارتباط ميان ميزبان و عامل بيماريزا هستند؛ شكل بگيرد. همانطور كه دكتر عليصفر ماكنعلي، رييس سازمان دامپزشكي كشور اعلام كرده، مهمترين راهكار در شرايط فعلي جمعآوري هر چه سريعتر لاشهها از تالاب و شكستن چرخه مرگبار ماگوتها ست.
پرندگان در مراحل ابتدايي بيماري بايد به كلينيكهاي مخصوص بازپروري حيات وحش برده شوند تا درمانهاي لازم را دريافت كرده و سپس رهاسازي شوند اما از آنجايي كه سازمان حفاظت محيطزيست، مراكز تخصصي از اين دست را ساماندهي نكرده، متاسفانه پرندگان مهاجر ميانكاله چارهاي جز مرگ تدريجي ندارند. لاشههاي پرندگان بايد توسط افرادي كه دستكشهاي لاستيكي پوشيدهاند، جمعآوري و به سرعت هم در زبالهسوزها معدوم شود.
حفظ امكان گردش آب، حفظ جوامع گياهي سالم به منظور اكسيژنرساني طبيعي، حذف گياهان در معرض فرسايش حتي برگها از سطح آب، برداشت لجن زير با استفاده از پمپ، حفظ سطح آب و بالا نگه داشتن آن، كاهش و پايين آوردن سطح لجن با كمك زهكشها، شناسايي مناطق پرخطر و اكسيژنرساني، عميق كردن درياچه و لايروبي، استفاده از پمپهاي با قطر 30 سانتيمتر به منظور بهبود گردش جريان آب، استفاده از تسهيلات سنگي به منظور هوادهي، استفاده از پمپهاي مخصوص پمپاژ هوا و استفاده از پمپهاي شناور مورد استفاده در استخرهاي پرورش ماهي از جمله راهكارهايي بوده كه در برخي كشورها اجرايي شده است. هنوز مشخص نيست كه وضعيت در ميانكاله به چه صورت پيش خواهد رفت، چراكه هنوز سوالات و ابهامات زيادي در اين زمينه وجود دارد اما همانطور كه متخصصان ميگويند نبايد انتظار داشت تغييراتي كه در طولانيمدت در اين اكوسيستم ايجاد شده، به سرعت مرتفع شود.
منابع
https: //link.springer.com/article/10.1007/s10750-018-3664-2
https: //link.springer.com/chapter/10.1007/978-94-017-3459-2_21
https: //www.fws.gov/saltonsea/botulism.html