نايبرييس شوراي ائتلاف اصولگرايان از اختلافات درونگفتماني ميگويد
سردرگمي «كانديداي واحد» ميان نهادهاي اجماعساز
مدتي است كه شوراي ائتلاف اصولگرايان فعاليت خود را دوچندان كرده و اعضايش مدعياند كه شوراي ائتلاف تشكل و نهادِ محوري در جريان اصولگرايي است و همه بايد حول آن به وحدت برسند. شورايي به رياست غلامعلي حدادعادل كه مهدي چمران را نيز در مقام نايبرييس كنار خود ميبيند و ديروز مهدي چمران به جزييات فعاليت و خطمشي اين نهاد بالادستي كه البته تنها يكي از چند نهاد مشابه در اين جريان سياسي است، اشاره كرده اما موفق به انكار اختلافات اساسي ميان اصولگرايان نشده و به تعبيري موفق به پنهان كردن اين اختلافات نشده است. يكي از نكات قابلتوجه در سخنان چمران ساختاري است كه اصولگرايان فعال در شوراي ائتلاف براي شورا در نظر گرفتهاند. گويا اين ساختار به نوعي طراحي شده كه قادر نيستند آن را به مرحله عملي برسانند. چمران گفته است: «زمانبندي ما از شهريور ماه تنظيم شد و ساختار جديدي به وجود آورديم كه اجراي آن مشكل است، اما قاعدتا ميتواند ساختاري باشد كه حضور و نظرات مردم در آن بيشتر لحاظ شود. علاوه بر اعضاي ثابت دبيرخانه كه دايم مشغول هستند و برنامهريزي ميكنند، جلساتي هم داريم كه در مورد اين موضوع بحث ميشود. امور استانها هفتهاي چند جلسه در استانهاي مختلف برگزار ميكند كه اين موارد را بايد تبيين و تنظيم كند؛ فعاليتهايي هم در فضاي مجازي در حال انجام است. ما در دورههاي گذشته، شوراهاي ائتلاف و مجامع را در استانها شكل دادهايم، اما به شهرها نيامديم، اين دفعه به خاطر شوراهاي شهر بايد به شهرها هم بياييم. البته فعلا براي شهرهاي بالاي ۲۰۰ هزار نفر برنامهريزي شده است.» چمران در اين گفتوگوي مفصل با باشگاه خبرنگاران جوان، در حالي مدعي شده كه شوراي ائتلاف براي انتخابات شوراهاي شهرهاي بزرگ برنامهريزي دارد كه بسياري از ديگر اصولگرايان گفته و ميگويند اين دست نهادهاي انتخاباتي، توانايي ورود به انتخابات شوراها را جز در پايتخت ندارد و اين موضوع به گروههاي سياسي فعال در هر شهر و هر استان واگذار شده است. بررسيها هم اين موضوع را تاييد ميكند و آنچه پيداست، نهادهاي بالادستي اصولگرا مانند شوراي ائتلاف، احزاب و تشكلهاي همسو در شهرهاي ديگر را تشويق ميكنند براي رسيدن به فهرستهايي واحد در انتخابات شوراها. با اين حال آنچه انكارناشدني است، اين است كه اغلب اوقات انتخابات شوراهاي سراسر كشور-به جز تهران و چند كلانشهر- به دور از گرايشهاي سياسي و عمدتا براساس گرايشهاي قومي، منطقهاي و ايندست گرايشها تعيينتكليف ميشوند.
بلاتكليفي كانديداي نهايي
بلاتكليفي كانديداي نهايي اصولگرايان شايد از نكات تاملبرانگيز مصاحبه چمران باشد. هر چند او گفته هنوز به مصاديق ورود نكردهاند اما واقعيت آن است كه آنان هنوز به نتيجه روشني در اين رابطه نرسيدهاند. او به معيارهاي انتخاب كانديداي نهايي شوراي ائتلاف اشاره كرده و گفته است: «روي ويژگيها بسيار كار شده و معيار جديدي نميتوان مطرح كرد؛ افراد در درجه نخست بايد در مسائل اقتصادي تخصص داشته باشند و بعد شاخصها در مسائلي مانند كارآمدي، توانمندي و محبوبيت اولويتبندي ميشوند. برخي با استدلالي بيپايه در جوابِ اينكه چرا اينطوري شده، ميگويند كه اگر ما نبوديم، اوضاع 10 برابر بدتر ميشد. محمود احمدينژاد هم چنين استدلالي داشت و ميگفت كه اگر من نبودم، دلار 30 هزار تومان ميشد كه وقتي نبود، اين اتفاق افتاد. اين استدلال درست نيست.» عيان است كه آنان ترجيح دادند تصميمگيري براي كانديدايي نهايي را به روزهاي حساس سال 1400 موكول كنند؛ چراكه هنوز تصميم نهايي چهرههاي شاخص اصولگرا از جمله رييسي مشخص نيست.
ساز مخالف پايداري
بخش ديگري از سخنان چمران به اختلافات اساسي اصولگرايان اختصاص دارد. او رسما گفته پايداريها دعوت شوراي ائتلاف را قبول نكردهاند. البته اين را اعضاي پايداري هم قبلا گفته بودند كه حاضر به همكاري نه تنها با شوراي ائتلاف كه با هيچيك از چند نهاد بالادستي اصولگرا نيستند. همين مخالفت پايداريها كافي است بگوييم فعلا تلاشها براي رسيدن به وحدت در اين جريان شكست خورده است؛ هرچند دستكم دو شوراي «ائتلاف» و «وحدت» نميخواهند آن را بپذيرند و ناقص ماندن جلسات خود را موضوعي عادي ميخوانند. چمران اما در ادامه به اختلاف با شوراي وحدت كه با محوريت جامعه روحانيت فعال شده نيز اشاره كرده و گفته است: «اين جلسات (جلسات شوراي ائتلاف) به جامعه روحانيت ارتباطي ندارد. چون شوراي ائتلاف پس از انتخابات مجلس، فعاليت خود را شروع كرده و جامعه روحانيت از اواخر شهريور يا اوايل مهر ماه كارش را آغاز كرد. تشكيل مجامع استاني و همه اينها براساس همان ساختار قبلي است. شوراي ائتلافِ استان آنجا هست، ولي ما تكميلش كرديم؛ يعني تعدادي از افراد را به آن اضافه كرديم كه گستردهتر شود.» او گفته است: «در جلسهاي كه جامعه روحانيت مبارز دعوت كرده، شنيدم كه آنها نقش پدر را نميخواستند، بلكه ميگفتند نقش ميزبان را داشته باشيم كه همه را دعوت كنيم. آنها كلمه ميزبان را به جاي محور ميگفتند. ما براي اينكه تفكر پدرخواندگي ايجاد نشود، برعكس اين قضيه عمل كرديم، يعني براي تصميمگيري از اعضاي رده پايين نظرسنجي را آغاز ميكنيم و تصميمات را به بالا انتقال ميدهيم.» چمران به گونهاي درباره شوراي وحدت و جامعه روحانيت مبارز صحبت ميكند كه گويا آنان هيچ اهميتي ندارند كه همزمان دو نهاد بالادستي براي اجماعسازي ميان احزاب و تشكلهاي اصولگرا تلاش ميكنند. جالب اينكه از آنسو، اعضاي ارشد شوراي وحدت نيز تقريبا همين ادبيات را نسبت به شوراي ائتلاف به كار ميگيرند.