نگاهي به استوري جنجالي آذري جهرمي و عصبايت استقلاليها
وزير كري بخواند يا نخواند؟
سامان سعادت
محمدجواد آذري جهرمي وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات بعد از برد پرسپوليس مقابل گلگهر با نتيجه ۵ بر صفر يك استوري جنجالي منتشر كرد. او نوشت:«گلگهر يه گل ديگه خورده بود به ركورد استقلال ميرسيد. ولي خب ركورد استقلاليا دستيافتني نيست.» آذريجهرمي هرگز ابايي نداشته كه همه بدانند يك پرسپوليسي دوآتشه است و هميشه بخشي از پستها و كامنتهايش به كلكل بين سرخابي اختصاص يافته. او اين بار هم با اشاره به كري قديمي پرسپوليسيها عليه رقيب، فوتبالي بودن خودش را به نمايش گذاشت. با اين تفاوت كه استقلاليها خيلي بيشتر از دفعات قبل عليه او جبهه گرفتند و در عرض چند ساعت چند ده هزار كامنت زير آخرين پست او كه مربوط به راهاندازي اينترنت نسل جديد در شيراز بود، درج كردند. كامنتهايي عموما حاوي الفاظ ركيك، خشونتآميز و البته سياسي. سوال اصلي اين است كه كريخواني آذريجهرمي آن هم به اين شكل كار درستي است يا خير؟ اين سوالي است كه از چند منظر ميتوان به آن نگاه كرد. در ادامه نظرات مختلف را با هم بررسي ميكنيم. در وهله اول جايگاه حقوقي وزير ارتباط مسالهساز است. همه ميدانيم كه فوتبال در ايران به شدت با سياست پيوند خورده و اكثر طرفداران فوتبال معتقدند كه مقامات سياسي از اين ورزش بهرهبرداريهاي خاص خودشان را ميكنند. هواداران استقلال به شدت معتقدند كه پرسپوليس در چند سال اخير با كمك وزير ورزش 4 بار پياپي قهرمان شده و پرسپوليسيها هم به همان اندازه بر طبل كمكهاي وزارت ورزش به رقيب ميكوبند. در چنين شرايطي كريخواني يك نفر از بدنه دولت، آن هم در حد وزير طبيعتا نتيجهاي جز دامن زدن هرچه بيشتر به آتش اختلافات نخواهد داشت. ولو اينكه وزير ارتباطات كوچكترين ارتباطي با حوزه ورزش نداشته باشد. در واقع ميتوان گفت فوتبال آنقدر در سالهاي اخير از ذات خودش فاصله گرفته و به مسائلي خارج از مستطيل سبز گره خورده كه وجود چنين فضايي ناگزير است. وضعيت سخت زندگي مردم و به طور مشخص شرايط بد اينترنت كه در حوزه كاري آذري جهرمي است هم يكي از فاكتورهاي تاثيرگذار است. خيليها براي وزير نوشتند «به جاي كري خوندن وضعيت اينترنت رو درست كن» يا «عوض خوشمزهبازي دستتو از روي دكمه فيلتر بردار». برخي پا را فراتر گذاشتند و با محور قرار دادن آذري جهرمي تماميت دولت روحاني را به خاطر وضعيت بد اين روزهاي كشور از لحاظ معيشت را با نوشتن جملاتي نظير «انشاءالله چند ماه ديگه ميرين از دستتون راحت ميشيم» زير سوال بردند. در اين بين برخي معتقدند آذري جهرمي به عنوان يك انسان و يك هوادار فوتبال حق دارد از تيم محبوبش طرفداري كند و در صفحه شخصياش كري بخواند. اين منطبق بر اصل آزادي بيان است. اينكه هواداران تيم رقيب ناراحت و عصباني ميشوند هم طبيعي است. كدام هواداري از موفقيت تيم رقيب و زير سوال رفتن توسط هوادارانش خوشحال ميشود؟ البته بعضي از اين افراد به وزير جوان توصيه كردند كه وقتي ميبيني شرايط به اينگونه است يعني فوتبال سياسي است، مردم عصباني هستند و همه منتظر يك جرقهاند كه عصبانيتشان را بروز دهند، بيخيال شو! يا حداقل اگر كري ميخواني، كريهاي استاديومي و كف خياباني نخوان. اين توصيه و توصيههاي مشابه ميتواند در شرايط فعلي قابل قبول باشد اما از نظر برخي صاحبنظران اين هم به نوعي ميتواند مصداق سانسور در نظر گرفته شود. اينكه براي اظهارنظر آدمها در هر جايگاه و مقامي بند و تبصره قرار دهيم و به واسطه اينكه عدهاي ناراحت ميشوند يا شرايط مساعد نيست،كسي را دعوت به سكوت كنيم، در دورنمايي بزرگتر مشكلات بيشتري به وجود ميآورد. اين به نوعي مجوز دادن به كساني است كه بنابر مصلحتهاي مختلف و شرايط متفاوت اجازه اظهارنظر را از ديگران سلب ميكنند. ما سالهاست با چنين رويكردي در همه زمينهها مواجه بودهايم و عدهاي تلاش كردهاند به هر بهانهاي جلوي ابراز عقيده آزادانه را بگيرند. دعوت از آذري جهرمي به سكوت در حوزه فوتبال هم به نوعي بازنشر همين تفكر است. صاحبنظران در اين حوزه بدون در نظر گرفتن مصداقي كه در حال حاضر مورد بحث است، ميگويند عوض اينكه براي موارد گوناگون قوانين مختلف و تبصرههاي متفاوت در نظر گرفته شود بهتر است همگي سعه صدرمان را بالا ببريم.
آخرين جنبه استوري آذري جهرمي هم برميگردد به تلاش چند ساله او براي ساختن برند شخصي خودش. آذري جهرمي بنا به دلايل مختلف كه عدهاي معتقدند جنبه انتخاباتي دارد، در دو، سه سال گذشته برنامه جا انداختن نامش سر زبانها را پيش برده و در اين راه از فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي نهايت استفاده را كرده است. انگار كه وزير ارتباطات ميخواهد يك جو صميمي و خودماني ايجاد كند و به خوبي ميداند كه در اين مسير فوتبال چقدر موثر است. اين شامل بازي كردن با بچههاي محروم در زمين خاكي و كري خواندن سرخابيها هم ميشود. مشكل اينجاست كه اين جو گاهي بيش از اندازه صميمي ميشود! تلاش براي رسيدن به يك پاسخ صريح در رابطه با درست يا غلط بودن كري خواندن يك فرد حقوقي، خواه وزير باشد يا مجري تلويزيون يا هر شخص ديگري كار طاقتفرسايي است و شايد هرگز به نتيجه مشخصي هم نرسد. خود آذريجهرمي در رابطه با اين مساله ديروز در گفتوگو با برنامه آفسايد راديو جوان گفت:«كري خواني ربطي به وزير و غير وزير ندارد. هر كسي ميتواند كري بخواند و پاسخش كري است. وزير كه صبح تا شب در قالب لباس وزيري نيست، من در حوزه ارتباطات وزيرم و يك شهروندم در ديگر حوزهها. اين تفكر پيرمندانه را بگذاريد كنار.»
جهرمي در پاسخ به اين سوال كه آيا از كريخواني بقيه ناراحت ميشود؟ عنوان كرد:«نه مگر از ديروز تا حالا كري نخواندهاند؟ اينكه از شأن خارج شده به من مربوط نيست. بگذاريد فضا باز باشد، بد و بيراه بگويند و تخليه انرژي بشود. من نبايد اين حرف را بزنم كه بعضيها شخصيت نامناسب نشان ميدهند؟ نه آقا شخصيت آنها مناسب است فقط ناراحتند و يكي را گير آوردهاند. اگر قرار است به ما بگويند، بگذاريد بگويند و انرژيشان خالي شود.» او درباره اينكه آيا از استقلاليها عذرخواهي ميكند؟ اظهار كرد:«براي چي عذرخواهي كنم؟ مگر چه كردهام؟ خب 6 گل خوردهاند ديگر مگر من تاريخ را رقم زدهام؟ آنها هم كري بخوانند و بگويند ما 6 گل نخورديم پنج و چهار تا خورديم. مگر نميگويند ما ستاره گرفتهايم؟ آقاي خليلزاده گفت كه آرزوهاي شما خاطرات ماست، مگر ناراحت شدم؟ ديشب هم زنگ زد و گفت من مطلبي ميخواهم منتشر كنم، گفتم هرچه دوست داريد بنويسيد. آقاي فنونيزاده مطلبي نوشت و ما با او رفيق هستيم. آنقدر ميگوييد اين را نگوييد و آن را نگوييد اما ورزش فضاي جوانانه است. اگر بيادبي هم بگويند براي من منعي ندارد. اگر بيادبي هم بگويند براي من اشكالي ندارد. من هم يك جوانم مثل شما، يك وظيفه وزيري هم دارم،كري هم دوست داشتم بخوانم و خواندم. جمله دوم من هم ايهام داشت و يكسري گفتند بله دو ستاره استقلال دستنيافتني است. اشكالي هم ندارد.»