نگاه به انتخابات 1400 (3)
عباس عبدي
ادامه از صفحه اول|
شايد بتوان گفت كه به لحاظ كمّي حتي از اصلاحطلبان هم بيشتر باشند. علت ديگر استقلال رسانهاي آنان است كه در فضاي مجازي و رسانههاي غيررسمي ميتوانند رسانه خود را داشته باشند. مساله فقط اين نيست كه اصلاحطلبان نميتوانند چون گذشته حمايت آنان را به دست آورند، بلكه موضوع مهمتر اين است كه آنان از داشتن نامزد انتخاباتي محروم خواهند بود و نميتوان در برابر چنين وضعيتي سكوت كرد و موضع نداشت.
11ـ مشكل مهم ديگر اصلاحطلبان كه بيربط با مورد قبلي نيست، عدم توانايي در اقناع افكار عمومي يا حداقل اقشار طرفدار خود براي مشاركت انتخاباتي است. البته اين عدم رغبت ممكن است با بهبود شرايط انتخابات و حركت به سوي انتخابات معنادار حل شود، ولي نبايد تصور كرد كه با گفتن «تكرار ميكنم» مردم پاي صندوق خواهند آمد. در سال 1396 و 1394 نيز تكرار ميكنم نبود كه مردم را پاي صندوق آورد، بلكه اين خواست عمومي بود كه در تكرار ميكنم تبلور يافت و حركت را معنادار و باشتاب نمود. مثال مناسب براي فهم اين مطلب، هُل دادن خودروي ايستادهاي در روي سطح شيبدار به سوي پايين است. اين خودرو بالقوه آمادگي حركت در روي سطح به سوي پايين را دارد، ولي اصطكاك مانع از حركت است، كافي است نيروي اصطكاك را خنثي كنيد، بقيهاش در ظرفيت خودرو براي حركت وجود دارد، خودش با شتاب پايين ميرود. ولي اگر اين خودرو روي سطح شيبدار به سمت بالا باشد، هُل دادن و حركت دادن آن ممكن است منجر به بازگشت به عقب و زير گرفتن هُلدهندگان شود. بنابراين مساله اصلي اين است كه آيا مردم براي مشاركت در انتخابات روي سطح شيبدار به سوي پايين قرار دارند يا به سوي بالا. اگر حالت اول است نيروهاي سياسي ميتوانند آنها را تهييج كرده و به قول معروف هُل دهند و راه بيفتند، ولي اگر روي سطح شيبدار بالا قرار دارند، هر نوع كوششي براي راه انداختن مردم بيهوده است و جز اتلاف نيرو اثر ديگري ندارد.