تنها يك روز تا انتخابات فدراسيون باقي است
فوتباليها! فوتبال را نجات دهيد
علي ولياللهي
فردا يعني يكشنبه 10 اسفند انتخابات فدراسيون فوتبال برگزار و سرنوشت چهار سال آينده فوتبال كشور مشخص ميشود. شرايط در اين دو هفته گذشته به گونهاي پيش رفته كه اكثر ناظران و هواداران فوتبال نتيجه انتخابات را از پيش تعيينشده ميدانند. برخي ديگر هم معتقدند هر كس به انتخاب مجمع به ساختمان سئول راه پيدا كند، چندان نميتواند كمكي كند. چه اينكه آن شخص علي كريمي و محبوب دل ميليونها هوادار باشد چه بقيه نامزدها كه يكيشان شخصيتي نظامي- فوتبالي است و ديگري گزينه مورد نظر دولت و آن يكي پاي ثابت همه انتخابات فدراسيون در ادوار گذشته. در اين بين عدهاي هستند كه نگاهي فراتر دارند و اين انتخابات را به وضعيت سياسي كشور گره ميزنند و معتقدند همانطوركه ديگر اهميتي ندارد چه كسي در سال ۱۴۰۰ رييسجمهور ميشود و در هر صورت وضعيت بهبود نخواهد يافت، در فوتبال هم همينطور خواهد بود. مثل جواد كاظميان كه براي دوست و همبازي سابقش نوشت «اميدوارم راي نياوري چون موهايت سفيد ميشود. اين خانه از پاي بست ويران است.» اين نگاه بدبينانه يا به قول خودشان واقعبينانه ميگويد فوتبال، به عنوان ويرانهاي كه با خاك يكسان شده نه قابل بازسازي است و نه قابليت تخريب بيشتر را دارد. پس تفاوتي نميكند چه كسي سكان هدايتش را برعهده بگيرد.
نگاهي به وضعيت فوتبال در شرايط فعلي نشان ميدهد اگر كمي بخواهيم راديكال نگاه كنيم، ميتوانيم به افراد دسته آخر حق بدهيم. بدهي بيش از ۲۰۰ ميليارد توماني به ويلموتس، تيمهاي ملي به حال خود رها شده از فوتسال و فوتبال ساحلي تا تيمهاي ملي زنان در همه رشتهها و ردههاي سني، ليگ پرجنجال و كم بازده، تثبيت رابطهگرايي بر ضابطهگرايي در اركان فدراسيون، داوري فاجعه و داوران پرغصه و... واقعا افق روشني پيش روي فوتبال نميگذارد.
با اين حال متاسفانه يا خوشبختانه ضربالمثل «آب كه از سر گذشت چه يك وجب چه صد وجب» چندان درست نيست. اينكه گفته ميشود «بالاتر از سياهي رنگي وجود ندارد» هم خيلي با واقعيت جور درنميآيد. هميشه شرايط فاجعه ميتواند حتي بدتر هم شود. سال ۹۸ را به ياد بياوريم كه تصور ميكرديم با سيل اول سال و حوادث آبان و داستان هواپيماي اوكرايني ديگر شرايط بدتر از اين نخواهد شد. اما با آمدن كرونا فهميديم اشتباه ميكرديم. براي همين هم هست كه امروز خيليها در گفتن «ديگه بدتر از اين نميشه» ترديد به خرج ميدهند. در فوتبال هم با همه اين وضعيت نااميدكننده همچنان ممكن است با شرايط دشوارتري روبهرو شويم.
تيم ملي ايران بايد براي صعود به جام جهاني قطر مقابل عراق و بحرين پيروز شود در حالي كه ميزباني را هم از دست داده است. اين تازه مرحله اول است و در صورت عبور از اين مرحله بايد در دور دوم انتخابي حاضر شويم. عدم صعود تيم ملي به جام جهاني به معناي از دست دادن فرصتهاي بسيار زيادي است و رسما فوتبال ما را چند سال عقب نگه ميدارد. اين يكي از جاهايي است كه اوضاع ميتواند بدتر شود. بدهي فدراسيون به شستا داشت ساختمان فدراسيون را به باد ميداد. اين مشكل حل شد اما بدهيهاي فدراسيون آنقدر زياد است كه اگر خيلي سريع به آنها رسيدگي نشود ممكن است كاملا فوتبال را تعطيل كند. تيمهاي باشگاهي ايران كه اكثرا دولتي هستند همه با پروندههاي ريز و درشت داخلي و خارجي مواجهند و اگر وضعيت را به همين شكل ادامه دهند ممكن است نتوانند در سالهاي آينده مجوز فعاليت حرفهاي بگيرند و اين يعني رابطه باشگاههاي ما با مسابقات بينالمللي قطع ميشود. تيمهاي پايه كه امروز مثل گوشت قرباني ميان مربيان ناموفق ليگ ازجمله پرويز مظلومي و حميد درخشان و داوود مهابادي دست به دست ميشود، ممكن است براي هميشه به فراموشي سپرده شوند و همين دو تا اردوي نيمبندي كه در انتهايش لباس بازيكنان تحويل گرفته ميشود را هم نداشته باشند. تيم فوتبال زنان كه از رنكينگ فيفا خارج شده ممكن است هرگز به آن برنگردد. همه اينها يعني شرايط ميتواند بدتر هم باشد و شايد حتي اگر كسي بيايد و بتواند جلوي بدتر شدن اوضاع را حداقل طي چهار سال آينده بگيرد كار بزرگي انجام داده باشد.
اين شخص كداميك از كانديداهاست؟ آجورلو؟ كيومرث هاشمي؟ شهابالدين عزيزي خادم يا علي كريمي؟ پاسخ دادن به اين سوال از طرف ما يك روز قبل از انتخابات هيچ كمكي نميكند. چه اينكه كلا ۸۹ نفر قرار است در اين انتخابات راي بدهند. با اين حال ميتوانيم از هر كدام اين افراد كه چشمشان به اين مطلب يا نوشتههاي مشابه ميافتد عاجزانه خواهش كنيم براي يكبار هم كه شده فكر لابيها و رفاقتها نباشند و به كسي راي بدهند كه بتواند عمق فاجعه فوتبال را كاهش دهد. كاش بدانيد چه مسووليت بزرگي بر دوش شماست. چشم اميد صدها هزار فوتباليست از نونهال گرفته تا بزرگسال، چشم اميد ميليونها ميليون نفر عاشق فوتبال فردا به برگههاي رايي است كه شما درون صندوق مياندازيد. عاشقاني كه در اين ۱۲ سال از زمان آمدن كفاشيان تا تاج و بهاروند شاديهاي انگشتشماري از فوتبال نصيبشان شده و بيشتر با سردرد و عصبانيت ناشي از حواشي درگير بودهاند. بيشتر شما با فوتبال زندگي كرديد و اين حرفها را ميفهميد. ما اميد داريم شما بتوانيد جلوي آن چند نفر آدم غيرفوتبالي كه در مجمع هستند و گوششان به اين حرفها بدهكار نيست، بايستيد و آنچه از دستتان براي فوتبال برميآيد، انجام دهيد.