• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4876 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۱۰ اسفند

يك سال با كرونا (۱)

عباس عبدي

فقط شدم ته رودخانه زخمي و جنازه جمع كن. به جاي وزير بهداشت بگذاريد مديركل مرده‌شور‌خانه. اين درد بزرگي است.»
با توجه به اينكه طي سال گذشته ده‌ها مطلب در اين باره نوشته‌ام، سعي مي‌كنم خيلي مختصر از چند زاويه به عملكرد يك‌ساله كشور در اين بحران اشاره كنم. 
1-  تاخير در اعلام 
مهم‌ترين اشتباه نظام مديريتي كشور، تاخير در شناسايي و اعلام وجود ويروس در كشور بود. اين تاخير، حداقل يك ماه يا در بهترين حالت 15 روز بوده است. با توجه به وجود بيماري در چين و رفت و آمد به چين بايد حساسيت به خرج داده‌ و با اولين موارد مشكوكي كه ديدند بايد جدي تلقي مي‌شد. اشتباهي كه زمان طلايي براي پيشگيري را از دست داد و به سرعت استان‌هاي قم، گيلان و گلستان و سپس تهران را درگير كرد. علت تاخير پيچيده است. به نظر من از منطق ان‌شاءالله گربه است تبعيت كرده‌اند. با توجه به حوادث آبان و سقوط هواپيما و در پيش بودن انتخابات و مراسم 22 بهمن و... كسي جرات نداشت كه اقدام احتياطي و متناسب با عقل و دانش پزشكي انجام دهد، چون او را متهم مي‌كردند و برخلاف چين كه از پزشك اوليه‌اي كه خبر كرونا را اعلام كرد، رفع اتهام و اعاده حيثيت كرد و قدرداني شد، در ايران با فردي كه به‌ ناحق متهم شود هم چنين نمي‌كنند، همچنان كه پزشكي را كه اولين‌بار مساله را طرح كرد، به حاشيه رفت و هيچ‌گاه از او تقدير نشد. سياست‌هاي رسانه‌اي به ويژه در صداوسيما به‌ شدت در شكل‌گيري اين اشتباه موثر بود. فراموش نكنيم كه سياسي كردن كرونا از همين‌جا آغاز شد. خلاصه اينكه تاخير در اعلام وجود كرونا بيش از اينكه يك اشتباه مديريتي و فردي باشد، ناشي از يك ويژگي عمومي و ساختاري در جامعه و ساختار سياسي ايران بود كه همه ‌چيز را به سرعت سياسي كرد‌ و عده‌اي نيز با لودگي آن را به حاشيه بردند.
2- سياست‌هاي پيشگيرانه و درماني 
در ابتدا كمبود وسايل و مواد بهداشتي و پيشگيري در همه جهان بود. در ايران هم كمبود مزبور چندان غيرمنتظره نبود، البته تاخير در اعلام ورود كرونا موجب شد كه اقدامات براي تامين اين اقلام نيز با تاخير انجام شود. توصيه‌هاي بهداشتي نيز انجام مي‌شد، ولي تنوع اظهارات مسوولان و نداشتن ضمانت اجرايي آنها، كار را مشكل مي‌كرد، به ويژه آنكه دولت و حكومت مي‌ترسيدند كه اوضاع را غيرعادي معرفي كنند، حتي خواهان باز شدن مدارس و عادي شدن امور بودند!! به همين علت نيز با يك تاخير جدي ديگر در پيشگيري واقعي مواجه شديم. شايد بيشترين شانسي كه ايران آورد، رسيدن به تعطيلات نوروز بود. تعطيلاتي كه عملا دو تا سه هفته طول كشيد و مردم هم چون ترسيده بودند، احتياط كردند و روند نزولي كرونا در ايران و در مقايسه با كشورهاي مشابه اروپايي سرعت بيشتري يافت. ارزيابي اشتباه كه تابستان و با گرم شدن هوا اين ويروس ريشه‌كن يا ضعيف خواهد شد، سبب گرديد كه پس از فروردين دوباره موج دوم در ايران شكل گيرد، در حالي كه كشورهاي ديگر سعي كردند آن را به حداقل‌ها برسانند و حفظ كنند و موفق شدند كه با تاخير زيادي با موج بعدي در پاييز مواجه شدند. در حالي كه ما در اواخر بهار و اوايل تابستان اين موج را تجربه كرديم. به ‌طور كلي بي‌انضباطي در اظهارنظرها، دستورات فاقد پشتيبان و ضمانت اجرايي، همچنين «خود رضايت‌مندي» دست‌اندركاران موجب شد كه ايران از حيث مبارزه با اين ويروس جايگاه مناسبي در جهان پيدا نكند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون