نظام آموزشي ما
و شاخصهاي جهاني
محمد داوري
اميدوارم نتايج آزمون تيمز به مسوولان كشور ما در سطوح مختلف تلنگر لازم را وارد كرده باشد نتايجي كه بسيار تاسفبار و هشداردهنده است و اگر نگراني عدالت آموزشي تاكنون بيشتر مورد توجه كنشگران حوزه آموزش و پرورش بوده حالا به نظر ميرسد نه تنها نظام آموزشي ما در تحقق عدالت آموزشي بلكه در تحقق كيفيت آموزش هم موفق نبوده است و هشدارها و نقدها بايد كيفيت آموزشي را هم نشانه بگيرد. تاسفبارتر اينكه وقتي به نتايج اين آزمون و مقايسه ايران با ساير كشورها توجه ميكنيم، ميبينيم كه نهتنها در مقايسه با كشورهاي اروپايي و غربي بلكه حتي در مقايسه با كشورهاي آسيايي و خاورميانه و همسايه هم جايگاه و رتبه شرمآوري داريم. در اين نتايج كه مربوط به سال ۲۰۱۹ است ايران در ميان ۵۸ كشور شركتكننده حضورِ نااميدكنندهاي داشته است! در درس رياضي پايه چهارم، ايران با (۴۴۳) امتياز در جايگاه ۵۰ و در درس علومِ همين پايه، با امتياز (۴۴۱) در جايگاه ۴۸ ايستاده است؛ سنگاپور با (۶۲۵)، هنگكنگ با (۶۰۲)، كرهجنوبي با (۶۰۰)، تايوان با (۵۹۹) و ژاپن با امتياز (۵۹۳) در جايگاه نخست تا پنجمِ آموزش و يادگيري رياضي در اين پايه قرار گرفتهاند. در ميان ۱۲ كشورِ همسايهمان نيز در رياضي، نهم و در علوم در جايگاه هشتم قرار داريم. در حالي كه ما نسبت به آزمون ۲۰۱۵ نزديك به ۳۰ نمره افت داشتهايم، اما اين افت نسبت به پيشرفتهاي ديگر كشورهاي شركتكننده، به ويژه نسبت به همسايگانمان هشداردهنده و نگرانكننده است. در رياضيات پايه هشتم نيز ايران از ۳۹ كشور شركتكننده در جايگاه ۲۹ و در علوم، رتبه ۳۲ را به دست آورده است. تيمز (TIMSS) به آزمونهاي جهاني گفته ميشود كه با هدف مقايسه ساختارهاي آموزشي كشورهاي گوناگون با يكديگر و اندازهگيري روند پيشرفت يا پسرفت آنها نسبت به خودشان، هر چهار سال يكبار برگزار ميشود. اين آزمونها سطحِ دانش و مهارت دانشآموزان پايه چهارم و هشتم در درسهاي رياضي و علوم را ارزيابي ميكند. آزمون تيمز از سال ۱۹۹۵ با همراهي نزديك به ۶۰ كشور جهان برگزار ميشود و ايران نيز يكي از اين همراهان است. در بيش از يك دهه گذشته، يافتههاي به دست آمده از آزمونهاي تيمز، در كنار آزمون ديگري به نام پرلز (كه مهارت خواندن دانشآموزان را ميسنجد)، نقش بسزايي در بهسازي ساختارهاي ملي و جهاني آموزش داشته و بررسي و تحليل دادههاي آنها و به دنبال آن بهسازي روشهاي آموزش، برخي كشورها را در قله آموزش جهان نشانده است كه شايد بهترين نمونه آن سنگاپور است.
اين خبر بيانگر واقعيتهاي تلخي از نظام آموزشي ما است كه سالها است فعالان رسانهاي حوزه آموزش و پرورش و كارشناسان نسبت به اين واقعيتها هشدار دادهاند و حالا برخي از شاخصهاي جهاني نشان از حقانيت اين هشدارها دارد. اگر پاي سخنان دبيران متوسطه دوم بنشينيم از دبيران متوسطه اول گله دارند و اگر پاي سخنان دبيران متوسطه اول بنشينيم از دبيران دوره ابتدايي گله خواهند كرد كه پايه دانشآموزان را تقويت نكردهاند و در حالي آنها وارد مقطع بالاتر ميشوند كه مفاهيم و محتواهاي آموزشي در دروس مختلف را درك نكردهاند و تاسفبار اين است كه اين گله و شكايت در ادبيات فارسي يعني مهارت خواندن و نوشتن هم بهشدت وجود دارد. حال پرسش اين است كه آيا معلمان مقطع ابتدايي مقصر هستند؟! و علل اين ناكارآمدي را بايد در ضعف و ناتواني آنها جستوجو كرد؟! يا خود اين معلمان هم معلول نظام آموزشي ناكارآمد هستند كه معلم يكي از عناصر آن است؟! حال براي رفع اين معضل چه بايد كرد؟ براي پاسخ به اين پرسش لازم نيست راه دوري برويم بلكه سري به همين كشورهاي همسايه بزنيم تا ببينيم آنها چه كردهاند كه نظام آموزشي را در ريل كارآمدي قرار دادند و چگونه توانستند در شاخصهاي جهاني امتياز بالاتري را كسب كنند و رتبه مناسبي را به خود اختصاص دهند.