چاره ديگري باقي نمانده
مرضيه برومند
مرضيه برومند، كارگردان تئاتر، تلويزيون و سينما كه فعاليت حرفهاي تئاتر را در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوان زير نظر دان لافون آغاز كرد در گفتوگو با «اعتماد» درباره ايجاد حريم و حتي حصار پيرامون «تئاتر شهر» تجربه برگزاري جشنواره عروسكي و مواجهه با انواع نگرانيها را يادآوري ميكند. «با وضعيت تاسفآور پيش آمده، محوطه تئاتر شهر نه جاي دانشجويان هنر است و نه خانوادههاي هنردوست. كسي درباره آدمهايي كه اطراف محيط پرسه ميزنند و يا گروه زيادي كه مشغول دستفروشي هستند، قضاوتي ندارد چون آنها محصول و معلول يك وضعيتند نه عامل. اما كسي بايد پاسخ دهد كه وقتي بنا دارد آسيب ميبيند و خانواده و هنرمندان دارند آسيب ميبينند جز ايجاد حريم چه راهي باقي ميماند؟ امروز آسيبهاي اجتماعي دور تا دور تئاتر شهر را فرا گرفته است به شكلي كه من وقتي دبيري جشنواره عروسكي را برعهده داشتم با انواع چالشهاي حفظ سلامت شركتكنندگان و تماشاگران مواجه بودم. مگر ما ميتوانيم با وضعيت پارك دانشجو يا جماعتي كه مواد مخدر رد و بدل ميكنند و دنبال كتككاري هستند، درگير شويم؟ اينجا تئاتر شهر است، نوانخانه نيست. افرادي شبها اطراف ساختمان تئاتر شهر هر شب آتش روشن ميكنند، اينها از تزريق مواد تا قضاي حاجتشان را همانجا انجام ميدهند درحالي كه امكان شستوشوي هر روزه وجود ندارد. افراد بايد متوجه باشند كه شستشوي مداوم هم براي شهرداري امكانپذير نيست؛ در ثاني حتي اگر ممكن باشد، اين كار به ساختمان آسيب ميزند و شما نميتوانيد آن حجم از رفتار غيربهداشتي را به همين سادگي پاك كنيد.» اين هنرمند در بخش ديگري از اظهاراتش به ماجراي قديمي كانكسهاي روبهروي تئاتر شهر اشاره كرد كه در نهايت با ايجاد فضاي جديد و تعرض به حريم تئاتر شهر برچيده شد. گروهها و هنرمندان به شدت از اين وضعيت گلايه داشتند. «امروز شرايط به گونهاي شده كه هنرمندان و عابران با ديدن وضعيت محوطه تئاتر شهر غصه ميخورند و هيچ رغبتي به حضور در اين مكان ندارند چون شما با انواع بزه و فضاي نامطبوع مواجه هستيد. اگر به من بگويند به اين مكان بيا هيچ حس خوشحالي و علاقه ندارم. نكته اينجاست كه همه درباره سامان دادن اين اوضاع شعار ميدهند و هيچكس واقعا و در عمل پاي كار نميآيد. وقتي امكان حفظ امنيت مردم وجود ندارد و از سوي ديگر ساختمان و نما در حال آسيب ديدن است، چارهاي جز ايجاد حريم نيست. ما ناچاريم درخواست حصار كنيم.» برومند در عين حال از برداشته شدن حصار پارك دانشجو در دوره غلامحسين كرباسچي انتقاد ميكند. «آقاي كرباسچي نردههاي تمام پاركهاي تهران را برداشت اما اين نبايد شامل حصار مكان فرهنگي- هنري مانند تئاتر شهر ميشد.» او همچنين بعضي نقدها درباره ايجاد فاصله بين تماشاگر و تئاتر را رد ميكند. «اين حريمها و حصارها در ديگر اماكن هنري و فرهنگي ما وجود دارد و ابدا به رابطه تماشاگر يا ارتباط گروههاي هنري با مخاطبان آثار آسيب وارد نكرده است. تماشاگر تئاتر ميتواند مثل بسياري سالنهاي ديگر با در دست داشتن بليت و حفظ احترام، آرامش و امنيت به مجموعه بيايد و همراه خانواده ساعتي را در محيط فرهنگي سپري كند. بنابراين دوباره تاكيد ميكنم كه ايجاد حريم براي مديريت امنيت و آسايش مخاطبان تئاتر و گروههايي كه به محل مراجعه ميكنند يك ضرورت است. آسيبهاي موجود پيرامون تئاتر شهر راه ديگري پيش روي ما نميگذارد.»