احمدينژاد
معتقد است ادعاي كانال تلگرامي بينام و نشان درباره سوءقصد
عليه او «جدي» است
ترور
بهوقتِ انتخابات
عليرضا كيانپور
انتخابات رياستجمهوري نزديك است و محمود احمدينژاد بار ديگر به ياد مردم افتاده. درست همانطور كه دقيقا در تمامي انتخابات رياستجمهوري 84 به اينسو شاهد بوديم. البته به جز سال 92 كه بايد مهمترين كرسي انتخابي جمهوري اسلامي را تحويل نفر بعدي ميداد. مردي كوتاهقامت با مو و محاسني ژوليده و تُنُك كه بهار 84 با كاپشن و گفتماني متفاوت از آنچه معمولا از سياسيون معمم و مكلاي ايراني و سياستورزي رسمي در چارچوب جمهوري اسلامي ميشناسيم، وارد گود رقابت انتخابات رياستجمهوري شد و درنهايت نيز از رقابتي پيچيده با روحاني سرشناس و كاربلدي پيروز ميدان بيرون آمد كه نامش، شايد بيش از هر چهرهاي در نظام جمهوري اسلامي با سياستورزي گره خورده و كاركشته و كهنهكار زمين سياست ايراني بود. انتخاباتي كه هنوز از سوژههاي بحث و تحليل و بررسي ناظران است و احمدينژاد توانست با فتح آن نبرد سياسي، سومين روز تابستان را در تقويم سياسي جمهوري اسلامي به عنوان روز پيروزي «دولت بهار» ثبت كند.حالا نزديك به 16 سال پس از آن روز، «دولت بهار» عنوان رسانهاي است كه همچنان به نشر مواضع و اخبار مربوط به احمدينژاد مشغول است و البته كماكان با همان مشي تبليغاتي، هر روز تصاويري از او را منتشر ميكند در حالي كه حتي در اين ايام كرونازده، لابهلاي فشار ابدانِ شهروندان مشغول نطقهاي پرشر و شور سياسي و انتخاباتي است و آنطور كه اين پايگاه خبري مدعي است اين ملت، خودجوش به صحنه آمده و تا از او بخواهند بار ديگر كانديداي انتخابات رياستجمهوري شود؛ چرا كه بهزعم آنان «احمدينژاد مرد ميدان است و بايد به ميدان بازگردد!» تصاوير و ويدئوهايي متعدد كه شايد بخش اعظمشان در «ميدان 72» محله نارمك تهران تهيه شده است؛ يعني همان منطقهاي كه منزل رييسجمهوري پيشين ايران در آن واقع شده و زماني، بسياري از شهروندان ساكن پايتخت به شوخي و جدي به يكديگر ميگفتند اگر دنبال ميوه و بهخصوص «گوجهفرنگي» ارزان هستي، مستقيم برو محل سكونت رييسجمهوري! چه آنكه احمدينژاد وقتي با انتقادها درخصوص افزايش قيمت كالاهاي اساسي مواجه بود، در واكنشي كه ازقضا بسياري از مختصات كنشگري پوپوليسيتي را در خود داشت، منتقدان را به خريد از محل زندگي خود حواله داده بود؛ چراكه بنابه ادعاي او، ميوهفروشيها و ترهبارش اجناس مورد نياز ملت را با قيمتي منصفانه عرضه ميكردند! مشتاقان كانديداتوري مجدد احمدينژاد اما آن طور كه «دولت بهار» مدعي است، به هيچ عنوان محدود به ساكنان و عابران ميدان 72 نارمك نيستند و با نگاهي به آخرين اخبار و تصاوير منتشر شده در اين كانال تلگرامي درميابيم كه آنها از «شاهچراغ» شيراز تا مناطق زلزلهزده «سيسخت» كهگيلويه و بويراحمد و البته ديگر نقاط ايران كه اين روزها، در آستانه انتخاباتي ديگر به مقصد سفرهاي پرتعداد احمدينژاد تبديل شدهاند، همه جا يك خواسته بيشتر ندارند و آن «كانديداتوري مجدد احمدينژاد!»
ترور رييسجمهوري پيشين!
اما آنچه اين چند روز گذشته حتي بيش از اين شوي بزرگ تبليغات انتخاباتي، احمدينژاد را به صدر اخبار كشانده، نه يك خبر معمول و مرسوم انتخاباتي درباره خيل مشتاقان يك كانديداي باالقوه، بلكه بهمراتب جناييتر و مرموزتر از آن، خبري است كه مدعي «ترور احمدينژاد» است. خبري كه البته همچون همين تصاوير پرتعداد از درخواستهاي مردمي از احمدينژاد، ابتدا ادعاي كانال تلگرامي بينام و نشان بيش نبود اما وقتي در پايگاه اطلاعرساني «دولت بهار» بازنشر شد و نيز وقتي معدود ياران احمدينژاد كه هنوز علنا از او حمايت ميكنند، درباره اهميت ادعاي آن كانال بينام و نشان اظهارنظر كردند، اندكي جديتر به فضاي رسانهاي رسمي كشور نيز تسري يافت. چنانكه پايگاه خبري - تحليلي همشهري آنلاين، نخستين دقايق بامداد دوشنبه با انتشار خبري كه البته منبع اصلياش همين كانال تلگرامي «دولت بهار» بود، نوشت: «محمود احمدينژاد در نشستي كه ويدئوي آن را سايت «دولت بهار» منتشر كرد، در پاسخ به پرسشي درباره تهديدش به ترور گفته است: «ستاد درست ميكنند، برنامه تبليغي درست ميكنند براي تخريب ديگران. خوشبختانه سهم من خيلي زياد است، از زمين و زمان ميزنند! چه خبر است؟ چه شده است؟» او ادامه داد: «من هم معتقدم بحث ترور جدي است. خودشان ميكشند، خودشان هم مراسم عزاداري برپا ميكنند و بعد ديگران را متهم ميكنند! البته من يك جان ناقابلي دارم كه فداي ملت ايران است. پاي ملت ايران ايستادهام، پاي حقوق ملت ايران ايستادهام، كوچك ملت ايران هستم. جان ما ناقابل است، فداي ملت ايران، فداي عظمت ايران. برويد و ببينيد كه آن كانال تلگرامي مال چه كسي است كه رسما تهديد كرده كه ما ميخواهيم ترور كنيم، پيدا ميشود.» رييس دولت نهم و دهم اضافه كرد: «البته من مسائل را گفته و تشريح كردهام؛ چون اطلاع دارم كه كجاها، چه كساني مينشينند و چه تصميماتي ميگيرند. اينها را گفتهام، ضبط كردهام و در چندين جاي مطمئن قرار دادهام. همانهايي را كه نوشتهام دنبال كنيد، ميتوانيد متوجه بشويد كه وابسته به كجاها هستند!»
رهايي از ترورهاي نافرجام
اما اين اولين بار نيست كه احمدينژاد و احمدينژاديها از سوءقصد به جان خود ميگويند. همين چند هفته پيش هم وقتي برخي منابع ناموثق در فضاي مجازي، از شايعاتي درباره انفجار در نارمك گفتند، «دولت بهار» در خبري كوتاه كه 18 بهمنماه 99 با عنوان «هشدار امنيتي» مخابره شد، نوشت: «برخي معتقدند اخبار انفجارها در نارمك كه برخي رسانهها با بزرگنمايي منتشر كردند، زمينهچيني براي عادي جلوه دادن سوءقصد به فرزند ملت، دكتر محمود احمدينژاد است.» انتشار اين اخبار اما سابقهاي مفصلتر از اين دارد. چنانكه مثلا وقتي او بهمنماه 92 براي شركت در مراسم ختم آيتالله موحد ابطحي حاضر شده بود، شايعاتي درباره «سوءقصد» به او منتشر شد كه البته در ادامه مشخص شد «سوءتفاهم» بوده است؛ آن طور كه «فرهنگ نيوز» همان زمان گزارش داد، وقتي خبرنگار اين پايگاه خبري - تحليلي اصولگرا ماجراي شكستن شيشه خودروي حامل احمدينژاد را «از يكي از محافظان احمدينژاد» پيگيري ميكند، «موضوع تيراندازي به خودرو» رد شده و اعلام ميشود كه «شكستگيها در اثر ضربه ساده به وجود آمده است.» اما شايد نخستين خبر از اين دست خبري باشد كه 30 خردادماه 87 و به نقل از خود احمدينژاد مخابره شد؛ زماني كه او در جمع اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم از طراحي دشمنان براي ربودن خود در جريان سفري به عراق خبر داد. خبري كه با تكذيب مقامات عراقي مواجه شد و احمدينژاد طرفين عراقي را به افشاي مدارك خود تهديد كرد. تيرماه 87 نيز بار ديگر خبري با همين محتوا، اين بار بهنقل از علي ذبيحي، يكي از مشاوران سابقش رسانهاي شد. اما شايد مهمترين خبر در اين راستا، ماجراي سوءقصدي است كه تابستان 89 و در جريان بازديد احمدينژاد از همدان و توسط آژانس خبري رويترز به نقل از يك مقام دفتر رياستجمهوري منتشر شد و طي آن اين خبرگزاري مدعي شد كه كاروان احمدينژاد هنگامي كه از ميدان هوايي همدان به سوي يك محل ورزشي در حركت بود، مورد حمله با يك بمب دستساز قرار گرفته است. خبري كه البته بلافاصله از سوي «پرستيوي»، تلويزيون انگليسي زبان دولت ايران رد شد و اين خبرگزاري به نقل از يك مقام دفتر رياستجمهوري ايران نوشت: «چنين حملهاي صورت نگرفته است.»
سوءقصد در موسم انتخابات
آنچه اما در غائله اخير درباره سوءقصد به جان احمدينژاد بنا به ادعاي يك كانال تلگرامي بينام و نشان محل تامل است، نزديكي زمان انتشار اين خبر است با برگزاري انتخابات رياستجمهوري. رويدادي كه به روشني يادآور مقطع حساس مشابهي است در آستانه انتخابات رياستجمهوري دوره دهم در سال 88. يعني زماني كه بيشترين اخبار درباره ترور احمدينژاد مربوط به همان زمان است و آن طور كه پايگاه خبري - تحليلي تابناك در گزارشي آورده، «در بازه زماني كوتاه، چندين بار، شايعه احتمال ترور احمدينژاد مطرح شد؛ شايعاتي كه از ارديبهشتماه تا تيرماه 88 به طول انجاميد اما در ماه انتخابات (خردادماه) به اوج خود رسيد.»
انتشار خبر ترور احمدينژاد البته از جهاتي ديگر نيز قابل بررسي است. ازجمله ادعاي او درباره خط و ربط كساني كه مدعي شده قصد سوءقصد به او كردهاند و احمدينژاد ميدانند كه «وابسته به كجاها هستند!» فارغ از اين اما به هر حال نزديكي به برگزاري انتخابات را نيز نميتوان ناديده گرفت. مهمترين رويداد سياسي چند ماه گذشته و آينده كه نه فقط بر اين ادعاي عجيب، بلكه بر تمامي مناسبات و معادلات سياست ايراني سايه افكنده و طبيعتا نميتوان بيتوجه به آن با ادعاي ترور احمدينژاد مواجه شد. آن هم وقتي به ياد بياوريم احمدينژاد سياستمداري است كه خوش دارد هميشه صدر اخبار باشد؛ چه نيك، چه بد!