آشنايي با نايبرييس زنان فدراسيون فوتبال
از بازاريابي شبكهاي تا ساختمان سئول
علي ولياللهي
در انتخابات فدراسيون فوتبال سيده شهره موسوي به عنوان نايبرييس شهابالدين عزيزي خادم از مجمع راي گرفت. موسوي از اين پس نفر اول فوتبال زنان در كشور خواهد بود؛ وظيفهاي كه پيش از اين برعهده ليلا صوفيزاده بود كه مديريتش در سالهاي گذشته انتقادات زيادي را به دنبال داشت.
شهره موسوي در حالي به سمت نايبرييس فدراسيون فوتبال منصوب شد كه سوابق او هم در بخش فوتبالي و هم در بخش مديريتي با سوالات و ابهامات زيادي مواجه بوده است. موسوي در حال حاضر مديرعامل شركت بادران و همچنين مديرعامل تيم فوتبال تحت مالكيت اين شركت به حساب ميآيد. شركت بادران يك شبكه بازاريابي شبكهاي است. تيم فوتبال بادران در سال ۱۳۹۵ با خريد امتياز يك تيم دسته دويي به نام ايرانجوان خورموج به فوتبال پا گذاشت و بعد از ناكامي در صعود به ليگ دسته يك، در سال بعد با خريد امتياز تيم پارسه تهران جواز حضور در رقابتهاي دسته يك را به دست آورد. بادران از همان سال در ليگ دسته يك كار ميكند و تلاش دارد به سطح اول فوتبال كشور راه پيدا كند.
شركت بادران با توجه به نوع فعاليتي كه انجام ميدهد يعني بازاريابي شبكهاي، فعاليتي كه در دهه ۸۰ ممنوع بود اما ايرانيهاي زيادي را تحت همكاري با شركتهاي خارجي به خودش جلب كرد، هميشه مورد سوءظن و گمانهزنيهاي بسياري قرار داشته. همين حالا كه چندين سال از شروع به كار اين شركت در ايران به عنوان نخستين شركت داراي مجوز در زمينه بازاريابي شبكهاي ميگذرد، كافي است نامي از بادران در يكي از پلتفرمهاي شبكههاي اجتماعي مطرح شود تا موافقان و مخالفان آن واكنش نشان دهند. اين اظهارنظرها از طيف «همش كلاهبرداريه» تا «من زندگيمو با اين كار ساختم» را در برميگيرد. خيلي از كساني كه زماني با اين شركت همكاري داشتهاند ادعا ميكنند كه سرمايه و وقتشان به يغما برده شده. برخي ديگر نيز كه سابقه كار با شركتهاي خارجي فعال در ايران در دهه ۸۰ را دارند معتقدند تا وقتي بازاريابي شبكهاي در ايران با هدف ميلياردر شدن و نه خريد و فروش كالاي مورد نياز ترويج شود، دست كمي از كلاهبرداري ندارد.
در اين بين محمد جرجنديT كارشناس امور سايبري كه هماكنون در امريكا زندگي ميكند چندي پيش در گزارشي به ارتباط شركت بادران و مديرانش با ارز ديجيتالي «كينگماني» خبر داد. جرجندي در اين رابطه در وبسايت وبآموز نوشت: «بادران به عنوان پورسانت، به اعضاي شبكه، ارز ديجيتالي تحت عنوان كينگ ماني (به اختصار كيم) پرداخت و اعضا را تشويق به سرمايهگذاري كرده است.» جرجندي در ادامه ميگويد كه افراد در سايت خريد كيم ميتوانستند بيتكوين را به كينگ ماني و بالعكس تبديل كنند اما پس از مدتي سايت هرگونه فروش كيم را مسدود كرد و اموال افراد بلوكه شد. شركت بادران در اطلاعيهاي هرگونه ارتباط با رمزارز كينگ ماني را تكذيب كرد. جرجندي نيز متقابلا از ارتباط چند نفر از مديران ارشد شركت بادران با وبسايت كينگماني پرده برداشت. همچنين برخي از نتوركرهاي بادران ادعاهاي جرجندي در رابطه با تشويق به سرمايهگذاري در رمزارز كيم توسط ليدرها و بعد بلوكه شدن سرمايهشان را تاييد كردهاند.
پرداختن به بازاريابي شبكهاي، مزايا و معايب و همچنين نوع خاص فعاليت شركت بادران در حوصله اين متن نيست. با اين حال مهم است بدانيم انتخاب خانم موسوي به سمت نايبرييس فدراسيون فوتبال يك تبليغ بسيار بزرگ براي اين شركت به حساب ميآيد. كما اينكه در سايت و اينستاگرام اين شركت تاكيد زيادي روي موفقيت خانم موسوي ميشود. اين مساله زماني اهميت پيدا ميكند كه بدانيم يكي از ترسها يا به اصطلاح خود نتوركرها آبجكشنهاي آدمهاي جديد براي ورود به شركتهاي بازاريابي شبكهاي به عنوان عامل فروش، قانوني و پايدار بودن مجموعه است. آدمها بايد به شركتي كه پلن فروش و سود ارائه ميدهد، اعتماد كنند. دغدغهاي كه با توجه به جايگاهي كه مديرعامل شركت در يكي از مهمترين ارگانهاي كشور به دست آورده از بين ميرود.
مساله بعدي كه در مورد خانم موسوي بايد به آن پرداخت سابقه فوتبالي ايشان است. ايشان نزديك ۵ سال است كه با اداره يك تيم فوتبال در دسته دو و دسته يك ليگ باشگاههاي كشور در اين رشته فعاليت ميكند. با اين حال واقعيت اين است كه شكل ورود خانم موسوي به فوتبال با دو بار خريد امتياز ساير تيمها، يك بار در دسته دو و يك بار در دسته يك و نه طي كردن فرآيند صعود يك تيم در ردههاي مختلف نميتواند از ايشان يك آدم فوتبالي بسازد. همانطوركه نميتوان مديرعامل تيم اينتر كه به واسطه خريده شدن سهام باشگاه توسط پدرش تبديل به مديرعامل يكي از بزرگترين تيمهاي اورپا شده را آدمي فوتبالي دانست. مجموعه بادران جز بقا در دسته يك تاكنون به موفقيت خاصي در عرصه فوتبال دست پيدا نكرده و طرحهاي ايشان و همكارانشان كه بيشتر روي كاغذ بوده، نظير وعده ساختن استاديوم 160 هزار نفري كه در سال ۱۳۹۵ با ورود تيم فوتبال شركت به ليگ داده شد در حد حرف باقي مانده است. همچنين ساختن تيمهاي فوتبال پايه يا بحث استعداديابي نيز فعلا به آن صورت محقق نشده است. صعود به ليگ برتر هم به همين شكل. با اين حال نميتوان منكر تاثير مثبت حضور يك تيم فوتبال با پشتوانه خصوصي ولو بدون دستاورد در اين رشته شد. تيمي كه طرفدارانش را نتوركرها تشكيل ميدهند و در بازيهاي خانگي اين تيم در تهران با لباس فرم نارنجي به تشويق تيمشان ميپردازند.
خانم موسوي با اين پشتوانه در يكي از سختترين قسمتهاي فدراسيون فوتبال كه مديريت فوتبال زنان است مشغول به كار شده. اين بخش پرچالش در دوران مديريت قبلي بهشدت آسيب ديده و اين يعني خانم موسوي علاوه بر حل كردن مشكلات هميشگي فوتبال زنان بايد خرابكاريهاي دوره قبل را نيز برطرف كند. مشكلات هميشگي فوتبال زنان شامل دستمزدهاي بهشدت پايين، امكانات بسيار ناكافي، عدم پوشش رسانهاي و بيتوجهي صداوسيما، نگاه تبعيضآميز مديريتي، وضعيت بد داوران زن از لحاظ دستمزد و امنيت شغلي و مسائلي از اين دست ميشود. به اينها بايد مساله ورود زنان به استاديوم را نيز اضافه كرد. چيزي كه گرچه بهطور مشخص مربوط به شخص نايبرييس زنان فدراسيون فوتبال نميشود اما نيازمند تلاش گسترده شخصي كه در اين جايگاه قرار ميگيرد، خواهد بود. خانم موسوي علاوه بر تمركز روي حل اين مشكلات بايد تيم فوتبال زنان ايران را كه به خاطر دو سال فعاليت نكردن از رنكينگ فيفا خارج شده سر و سامان بدهد. پاداش 22 ميليوني سه سال پيش تيم فوتسال زنان ايران كه قهرمان آسيا شده و در فدراسيون قبلي هر روز پشت گوش انداخته ميشد را به سرعت پرداخت كند. تيم ملي فوتسال را آماده حضور در رقابتهاي قهرماني آسيا و قهرماني جهان كند و... بدون شك انجام تمام اين كارها نيازمند يك كار عملياتي و سريع است.
زنان فوتباليست كشورمان اميدوارند در دوره جديد، شهابالدين عزيزي خادم بتواند شعارهاي انتخاباتياش در رابطه با فوتبال زنان را تحقق ببخشد و خانم موسوي نيز ثابت كند علاوه بر سخنرانيهاي انگيزشي در جمع نتوركرها ميتواند يك عملگراي موفق هم باشد. موسوي در نخستين گفتوگوهايش بعد از رسيدن به پست نايبرييس فدراسيون فوتبال گفت كه برنامهاي روي كاغذ براي ارائه ندارد و همهچيز توي ذهنش است. اين البته برخلاف همان چيزي است كه نتوركرها و مخصوصا خود خانم موسوي هميشه به ديگران توصيه ميكنند. اينكه بايد برنامهها و اهداف را روي كاغذ نوشت. با اين حال ايشان به عنوان شروع همان چيزهايي را در نظر گرفته كه بالاتر به عنوان دغدغههاي اصلي فوتبال زنان ذكر شد. خانم موسوي حتي تاكيد كرد كه از رسانهها به عنوان بازوي كمكي خود استفاده خواهد كرد. مسالهاي كه در زمان حضور خانم صوفيزاده كاملا برعكس بود و ايشان رسانهها را يك تهديد براي خودش و جايگاهش ميدانست. حال بايد منتظر ماند و ديد آيا وضعيت فوتبال زنان طبق قول نايبرييس زنان فدراسيون تغييرات مثبتي خواهد داشت يا خير؟
انتخاب خانم موسوي به سمت نايبرييس فدراسيون فوتبال يك تبليغ بسيار بزرگ براي اين شركت به حساب ميآيد. كما اينكه در سايت و اينستاگرام اين شركت تاكيد زيادي روي موفقيت خانم موسوي ميشود. اين مساله زماني اهميت پيدا ميكند كه بدانيم يكي از ترسها يا به اصطلاح خود نتوركرها آبجكشنهاي آدمهاي جديد براي ورود به شركتهاي بازاريابي شبكهاي به عنوان عامل فروش، قانوني و پايدار بودن مجموعه است. آدمها بايد به شركتي كه پلن فروش و سود ارايه ميدهد اعتماد كنند. دغدغهاي كه با توجه به جايگاهي كه مديرعامل شركت در يكي از مهمترين ارگانهاي كشور به دست آورده از بين ميرود.