شوراها، تمرين دموكراسي
حتي در بحثهايي كه اين روزها درباره انتخابات ۱۴۰۰ صورت ميگيرد، بيشتر بحث بر سر انتخابات رياستجمهوري است كه كانديداها چه كساني هستند، چه ويژگيهايي دارند، مردم چقدر مشاركت ميكنند و... در صورتي كه انتخابات شوراهاي شهر و روستا اگر مهمتر از رياستجمهوري نباشد در حد انتخابات رياستجمهوري اهميت دارد.
همچنين به نظر من اين انتخابات بايد براي اصلاحطلبان نيز مهم شمرده شود. نسبت شوراها با اصلاحطلبان اين است كه اساسا خاستگاه اصلاحطلبان مردمسالاري و دموكراسي و شعار و منطقشان ايجاد نظام مردمسالار بر اساس اصول و ارزشهاي ديني و ملي است كه سالهاست بر آن تاكيد ميكنند. همچنين جرات اجراي قانون تشكيل شوراهاي شهر و روستا كه مصوب مجلس شوراي اسلامي بود، وجود نداشت تا زماني كه دولت اصلاحات آن را اجرا كرد. براي اولينبار در دوره اصلاحات حدود ۱۵۰ هزار نفر به چرخه مديريت و نظام تصميمسازي كشور اضافه شدند و از روستاها تا پايتخت تودههاي مردم به چرخه تصميمسازي و تصميمگيري پيوستند و در اداره كشور نقش موثري ايفا كردند. بنابراين اصلاحطلبان بايد اهميت بيشتري براي انتخابات شوراها قائل شوند. توصيه من اين است كه همه گروههاي سياسي اعم از اصلاحطلب و اصولگرا و حتي كساني كه در جرگه جريانهاي سياسي تاييد شده نيستند اما تفكر مردمسالارانه و شورايي دارند و معتقدند بايد كار مردم را به مردم سپرد حتي در حد عضويت در يك شوراي روستا كوتاهي نكنند يا تلاش كنند كانديداهايي را معرفي كنند. همچنين معتقدم نهاد اجماعساز اصلاحطلبان هم بايد با ديد بازتري برخورد كند و تصميمگيري در اين حوزه را محدود به عناصر حزبي و افراد دوروبر خودشان نكند. هر چند كه يكي از اهداف مهم احزاب ايفاي نقش در حوزه قدرت است اما در عين حال احزاب بايد تلاش كنند، بهترين نيروهاي كشور را حتي اگر عضو حزبشان نباشند، شناسايي كنند و بر اساس شايستهسالاري فهرست انتخاباتي مناسبي ارايه كنند. در تهران كه نماد شوراهاي كشور است از نيروهاي با ظرفيت بالا، زنان، جوانان و اقوام مختلف استفاده كرده و در اين زمينه مشاركت داشته باشند تا از اين فضاي مفيد ايجاد شده كه به بركت خون شهدا در نظام جمهوري اسلامي وارد شده، استفاده كنند تا انشاءالله شاهد اين باشيم كه شوراها در سطح كشور با افرادي متعهد، متخصص و توانمند شكل بگيرد.