• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4890 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۷ اسفند

ورزش ايران در سالي كه گذشت در گفت‌وگو با سيد مصطفي هاشمي‌طبا

انتخابات فدراسيون فوتبال غيرقانوني بود

تصميمات AFC خنده‌دار و مسخره است

علي ولي‌اللهي

 

ورزش ايران در سال ۱۳۹۹ سال پرفراز و نشيبي را پشت سر گذاشت. شروع سال به واسطه همه‌گيري كرونا و دستپاچگي مردم و مديران همه فعاليت‌هاي ورزشي تعطيل شد و ورزشكاران چند ماه بسيار سخت را پشت سر گذاشتند. بعد از آن هم كه قرار شد رقابت‌ها در رشته‌هاي مختلف از سر گرفته شود بحث‌هاي بي‌پاياني بين موافقان و مخالفان شكل گرفت. جدا از بحث كرونا در عرصه بين‌الملل هم ورزش ايران چالش‌هاي زيادي را تجربه كرد. از تعليق جودو تا تلاش فدراسيون جهاني شطرنج براي حذف شطرنج ايران. مشكلاتي كه عمدتا در رابطه با تحريم‌ها و عدم رويارويي ورزشكاران ايراني با ورزشكاران اسراييلي رقم خورد. در اين بين مسائل حوزه فوتبال به نوعي بيشتر از همه به چشم آمد. جايي كه با محكوميت فدراسيون فوتبال در پرونده ويلموتس شوك بزرگي به جامعه وارد شد. در ادامه داستان انتخابات فدراسيون فوتبال و حضور علي كريمي در انتخابات را داشتيم. اما درست در شرايطي كه به نظر مي‌رسيد با مشخص شدن رييس جديد فدراسيون قرار است فوتبال از بلاتكليفي خارج شود، بحث سلب ميزباني تيم‌هاي ايراني در مسابقات انتخابي جام جهاني و ليگ قهرمانان آسيا مطرح شد تا به نوعي سال ۱۳۹۹ يكي از پرچالش‌ترين سال‌هاي ورزش ايران معرفي شود. براي بررسي اتفاقاتي كه در اين يك سال رخ داد با سيد مصطفي هاشمي‌طبا رييس سابق سازمان تربيت‌بدني كشورمان به گفت‌وگو نشستيم .


 

ما در آغاز سال ۹۹ با تعطيلي مسابقات و سالن‌هاي ورزشي مواجه بوديم اما در ادامه به تدريج اوضاع بهتر شد و شاهد برگزاري‌ ليگ‌هاي سراسري بوديم. به نظر شما باز شدن درهاي ورزش در وضعيت خاص امسال در مجموع اتفاق خوبي بود؟

برگزار شدن مسابقات ورزشي در اين شرايط اتفاق خوبي بود. ما امسال را نمي‌توانيم با سال‌هاي ديگر مقايسه كنيم. واقعا زحمت مديران باشگاه‌ها و مسوولان ورزش مضاعف بود. خود برگزار كردن اين مسابقات فوتبال، واليبال يا بسكتبال واقعا در شرايط عادي هم كار ساده‌اي نيست. خيلي فاكتورهاي مختلفي بايد لحاظ شود تا برگزار شوند. كلا كرونا ورزش را تحت‌تاثير قرار داد. به نظر من تلاش مسوولان و همكاري باشگاه‌هاي مختلف خيلي خوب بود كه توانستند اين مسابقات را با اين شرايط برگزار كنند. چون هم هزينه‌ها بالا مي‌رود هم به اصطلاح روابط سختي را از نظر بروكراسي بايد به انجام برسانند. خيلي مشكلات مختلفي پيش روي‌شان است. به نظر من تلاش‌شان خيلي خوب بود براي برگزاري مسابقات و اصلا نمي‌توانيم شرايط اين مسابقات را با شرايط عادي مقايسه كنيم.

به نظر شما سطح رقابت‌هاي ورزشي نسبت به سال گذشته چطور بود؟

من خيلي وقت‌ها مي‌شنوم كه ليگ امسال را با سال گذشته مقايسه مي‌كنند و مي‌پرسند بهتر شده، بدتر شده؟ مي‌خواهم بگويم حتما بدتر شده است. اصلا ليگي كه در شرايط عادي در سال گذشته با حضور تماشاچي برگزار مي‌شد حتما بايد سطحش بالاتر از ليگ امسال باشد. امسال واليبال ما خيلي خوب بود. ليگ واليبال ما كه برگزار شد شرايط خوبي داشت. فوتبال ما هم دارد كارش را انجام مي‌دهد و نبايد انتظار داشت كه حتما بهتر از سال گذشته باشد. شايد هم بهتر باشد. نمي‌دانم. از نظر آماري بايد تحليل شود. ولي مي‌خواهم بگويم نبايد انتظار داشت شرايط يكسان باشد.

چالش‌هاي ورزش ايران در سال گذشته چه بود؟

كل ورزش ما تحت‌تاثير چند تا چيز قرار گرفت. يكي بحث تحريم‌ها بود. يكي محروميت‌هايي كه برخي از فدراسيون‌ها مثل جودو با آن مواجه شدند. يا قراردادي كه با آقاي ويلموتس بسته شد و تسامح‌هايي كه در آن صورت گرفت. يا برگزار نشدن خيلي از انتخابات‌ فدراسيون‌ها. طبيعتا اينها اثرات منفي در كار ورزش ما داشت.

آيا شما در مجموع به مديران ارشد ورزش نمره قبولي مي‌دهيد؟

ببينيد، كل ورزش ما در اين چند ساله به نظرم از آن ويژگي‌هايي كه بايد هدايت مي‌شد برخوردار نبوده است. ولي به هر حال تلاش و كار و زحمت در دوره كرونا را شاهد بوديم. گفتم برگزاري مسابقات و واحدهاي مختلف سختي‌هاي خاص خودش را دارد. به نظرم تلاش‌شان را كردند. ولي چون حقيقتش آن زماني كه خودمان بوديم و برنامه‌هايي داشتيم و آن برنامه‌ها تعطيل شده و اجرا نمي‌شود، نمي‌توانم از اين لحاظ خودم را راضي كنم.

خيلي از ورزشكاران در گفت‌وگو با بنده از شرايط‌ امسال‌شان از لحاظ حمايت مادي و معنوي گلايه كرده‌اند. چه كارهايي بايد براي ورزشكار انجام شود تا احساس رضايت داشته باشد؟

آن چيزي كه كميته المپيك و وزارت ورزش يا فدراسيون‌ها مي‌گويند مغاير اين حرف است. آنها مي‌گويند ما پشتيباني لازم را مي‌كنيم. اما در اين مدتي كه بحث كرونا پيش آمد و مسابقات و سالن‌ها تعطيل شد، خيلي‌ها گيج بودند كه حالا بايد چه كار كرد؟ بعضي از ورزشكاران هم كه خودشان پنهاني مي‌رفتند تمرين مي‌كردند، به كرونا دچار شدند. فكر مي‌كنم ان‌شاءالله در زمان باقي‌مانده مديران بتوانند با برگزاري اردوهاي خوب و منظم وضعيت را بهتر كنند. اشكال كار ما اين است كه در نقاط ايزوله خوب اردو برگزار نمي‌كنيم. مثلا در تركيه در بعضي نقاط كوهستاني و جنگلي و اينها اردوگاه‌هايي احداث كرده‌اند كه در آن ورزشكاران مي‌توانند اردوهاي خودشان را در شرايط قرنطينه برگزار كنند. ضمن اينكه مي‌توانند آزادي‌هاي لازم را هم داشته باشند. ولي مثلا كشتي‌گير را در سالن كشتي محبوس كردن باعث مي‌شود ورزشكار از نظر رواني تحليل برود. ما چنين نقص‌هايي هم داريم. ما بايد چند تا اردوگاه خوب در مناطق خوب داشته باشيم كه ايزوله هم باشند. نيازي هم نيست خيلي بزرگ باشند. مثلا يك يا دو تيم بتوانند آنجا اسكان پيدا كنند خوب است. به هر حال بايد مديريت شود و در اين مدت المپيك ورزشكاران به شرايط خوب برسند.

يكي از بزرگ‌ترين شوك‌هايي كه به ورزش كشور وارد شد داستان پرونده ويلموتس بود. حالا بعد از گذشت چندين ماه تحليل شما از آن اتفاق چيست؟

كار از ابتدا غلط انجام شد. اول از همه اگر قرار است مربي خارجي با ما قرارداد ببندد بايد اين كار در داخل كشور انجام شود. در ثاني آن مربي بايد بيايد با وضعيت كشور ما و امكانات آشنا شود. چطور ممكن است با مربي‌اي كه اصلا ايران نيامده و با ايران آشنايي ندارد و اطلاعات ايران را از طريق رسانه‌هايي كه مدام عليه ما صحبت مي‌كنند مي‌گيرد، برويم در كشور خود او قرارداد ببنديم؟ اين بزرگ‌ترين اشكالي است كه در اين زمينه داشتيم. در شرايطي كه ما مسائل تحريم و انتقال پول داشتيم رفتيم يك قرارداد سنگين با يك شخص بستيم. اين كار نفسا غلط بود. حالا كار غلط را چطور مي‌خواهند اصلاح كنند؟ بعد دو ميليون دلار در چمدان گذاشتند و بردند استانبول كه مربي بيايد روي نيمكت بنشيند بعد هم تيم ببازد. خب معلوم است كه كار، كار اشتباهي بوده. من اين را خودم شنيدم كه آقاي تاج وقتي مي‌خواستند بروند دفتر حقوقي يك پيش‌نويس قرارداد به او داد كه بر اساس آن قرارداد منعقد شود اما بعدا چيز ديگري به عنوان قرارداد امضا شده است. به هر حال به نظرم اين طبيعي نبوده. به‌طور واضح تسامح شده است.

شما كدام نهاد را به عنوان مقصر اول معرفي مي‌كنيد؟

اول از همه به اين شكل نيست كه فدراسيون‌هاي ما هر كاري دل‌شان مي‌خواهد بكنند. يا اگر اين‌طور هست خيلي بد است. براي اينكه ما بايد يك رويه مشخص در رابطه با مربيان خارجي داشته باشيم و ضوابطي را رعايت كنيم. به نظرم در درجه اول خود فدراسيون مقصر است. دوم هم به نظرم بايد وزارت ورزش نظارت مي‌كرد روي قراردادهايي كه قرار بود بسته شود و قبل از اينكه امضاي نهايي به سرانجام مي‌رسيد بايد قراردادها را چك مي‌كرد.

امسال ما چالش‌هاي زيادي با نهادهاي بين‌المللي ورزش داشتيم. در بحث جودو كه تعليق شديم و بعد به صورت محدود تعليق ما برداشته شده. در شطرنج هم فدراسيون جهاني تلاش كرد براي ما مشكل ايجاد كند.

نهادهاي بين‌المللي معمولا با ما كاري ندارند. آن‌قدر خودشان گرفتار هستند كه وقت نمي‌كنند. مگر اينكه اتفاق خاصي بيفتد. ما سال‌ها با ورزشكاران اسراييلي روبه‌رو نمي‌شديم و آنها از كنارش عبور مي‌كردند. مي‌دانستند داستان چيست ولي از كنارش عبور مي‌كردند. ولي وقتي ما يك چيز را خيلي عيان انجام مي‌دهيم آنها مقابله مي‌كنند. وقتي ما به‌طور واضح به ورزشكارمان در كنار تشك مي‌گوييم بباز، خب اين منتقل مي‌شود. يا وقتي مي‌رويم از ورزشكاري كه با حريف اسراييلي روبه‌رو نشده رسما تقدير مي‌كنيم، حساسيت براي آنها ايجاد مي‌شود و مجادله پيش مي‌آيد. همچنين مي‌بينيم كه عوامل صهيونيستي همه جا سياست‌هاي كلي‌شان اين است كه در همه جا نفوذ مي‌كنند. در خود IOC يك فرد اسراييلي هست كه بسيار بسيار فعال است. بالاخره مي‌تواند تاثيرگذار باشد. ما هم كه كسي را نداريم. آنها هم فوري منشور المپيك را مي‌آورند و مي‌گويند چه و چه. به هر حال ما به دليل اينكه يك مقداري خيلي واضح برخوردهاي اينچنيني كردم آنها هم برخورد كردند. نمي‌دانم آينده چه مي‌شود. حالا چطور مي‌شود با اين مساله روبه‌رو شد براي خودم هنوز مجهول است.

امسال اساسنامه فدراسيون فوتبال تغيير كرد. اين تغيير به نظر شما مثبت بود؟

من نديدم اساسنامه را اما اخبارش را كه پيگيري مي‌كردم مي‌توانم بگويم خيلي تفاوتي نكرده است. ضمن اينكه نمي‌دانم اين اساسنامه آيا به تصويب هيات دولت رسيده است يا خير؟ آيا در اداره ثبت شركت‌ها ثبت شده يا نه؟ انتخابات فدراسيون هم برگزار شد و رفت اما اگر اساسنامه به تاييد هيات دولت نرسيده باشد و در ثبت شركت‌ها ثبت نشده باشد اين اساسنامه ارزش قانوني ندارد. هيچ كس هم حرفي نمي‌زند و همه راحت از كنار قضيه رد مي‌شوند. مثل اساسنامه قبلي كه مي‌گفتند آقاي احمدي‌نژاد در دولت تصويب كرده و نكرده بود. همه كارهايي كه بر اساس اين اساسنامه‌هاي تصويب نشده انجام شود غير قانوني است.

در هيات دولت تصويب نشد. دولت معتقد است فدراسيون نهاد عمومي غير دولتي است.

خير چنين چيزي نداريم. قانون گفته كه اساسنامه فدراسيون‌هاي ورزشي بايد به تصويب هيات وزيران برسد. اين را قانون گفته. من نمي‌دانم دولت چه مي‌گويد.

در اسفندماه انتخابات فدراسيون فوتبال برگزار شد. آيا وزارت ورزش در اين انتخابات اعمال نفوذ كرد؟

مي‌گفتند كه كانديداي وزارت ورزش آقاي كيومرث هاشمي است. ايشان هم تكذيب كردند. در مورد آقاي خادم هم كسي نگفت كه وزارتخانه در برنده شدنش دخالت كرده. پس به نظر مي‌رسد وزارت نقشي در اين زمينه نداشته است. در مجموع اين انتخاباتي بود كه خيلي‌ها مي‌توانستند در آن شركت كنند. به نظرم جاي علي دايي در انتخابات فدراسيون خالي بود. ولي خب ايشان خيلي تمايل ندارند. در مورد آقاي خادم هم بايد بگويم كه شناختي از ايشان ندارم و حالا بايد منتظر بمانيم تا كارشان را آغاز كنند و ببينيم چطور پيش خواهد رفت.

پايان سال با داستان سلب ميزباني تيم‌هاي ايراني همراه شد. تحليل شما از تقابلي كه كنفدراسيون فوتبال آسيا با ما پيدا كرده، چيست؟

اين كشورهاي حوزه خليج فارس، يعني امارات و بحرين و اينها كارگزار عربستان هستند. وقتي ما رابطه سياسي بدي با اينها داريم شرايط به همين شكل پيش مي‌رود. امارات در حال حاضر اسراييل را آورده بغلش. اسراييلي‌ها ۵۰۰ تا شركت در آنجا تاسيس كردند و با عرب‌ها شريك شدند. وقتي از لحاظ سياسي با ما رابطه خوبي ندارند از نظر ورزشي نيز تا آنجا كه مي‌توانند از نفوذشان استفاده مي‌كنند و ضربه مي‌زنند. همين آقاي شيخ سلمان هم بحريني است و كارگزار آنها. اصلا خنده‌دار است كارهاشان. يعني آن‌قدر سياسي است كه همه فهميدند. عربستان مي‌گفت ما ايران نمي‌رويم و ايراني‌ها هم نيايند اينجا. حالا چطور شده آمدند گفتند عربستان ميزبان؟ خب معلوم است كه اين يك كار سياسي مسخره است. ما هم چون نفوذ نداريم از نظر سياسي هم جواب نمي‌گيريم. يعني نمي‌توانيم كاري كنيم. بالاخره اينها الان شمشيرشان را از رو بستند. اينها ديگر عوامل امريكا هستند و از لحاظ تاريخي هم با ما مشكل دارند و هر جا برسد ضربه‌اي وارد مي‌كنند. آن روزي كه مقامات ما رفتند از شيخ سلمان حمايت كردند به اميد اينكه او كمك كند اشتباه كردند. معلوم بود. چطور مي‌شود شيخ سلمان بحريني كه از حمايت عربستان برخوردار است به ما كمك كند؟ داستان سلب ميزباني از تيم‌هاي ايراني پشتوانه سياسي دارد. حالا اينكه آقاي خادم چه كار مي‌تواند بكند را نمي‌دانم.

در نامه AFC به فدراسيون فوتبال ايران تحريم‌ها دليل اصلي اين تصميمات عنوان شده است.

اينها پوشش قضيه است. اصلا مگر ممكن است چند تا كشور در حال رقابت باشند اما ميزباني را بدهند به يكي از همين‌ها كه منافع هم دارد؟ حداقل بايد مي‌رفت در يك كشور بي‌طرف. مثلا اگر گروه ما را در قطر يا عمان برگزار مي‌كردند باز يك چيزي. ولي دادند به بحرين. بحرين خودش ذي‌نفع است. مثل اينكه عراقي‌ها هم گفتند باشد اشكالي ندارد. بحث سياسي است ديگر. مي‌خواهند در حقيقت يك جوري ما را تنبيه كنند.

بحث بعدي اين است كه امسال هم خصوصي‌سازي استقلال و پرسپوليس انجام نشد.

الان چند سال است مي‌خواهند واگذار كنند؟ شايد از سال ۸۰. الان حدود ۲۰ سال است مي‌خواهند واگذار كنند و من همان روز اول گفتم اين دو تيم قابل واگذاري نيستند. دو تا موسسه‌اي كه مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت است را نمي‌شود واگذار كرد. الان تازه مي‌گويند ۵ درصدش را مي‌خواهيم ببريم در فرابورس و از اين حرف‌ها. امسال اول گفتند شهريور اين كار انجام مي‌شود. بعد گفتند دهه فجر. بعد گفتند اسفند و آخرش هم نشد. آن قدر مشكلات زياد است در اين رابطه كه اين دو تيم حداقل در بورس قابل واگذاري نيستند، چون همه‌چيزش غير شفاف است. حالا راه‌حل‌هاي ديگري ممكن است داشته باشد. ولي برويد از كساني كه گفتند ما امسال حتصما واگذار مي‌كنيم و انجام نشد بپرسيد چه شد؟

دورنماي ورزش ايران در قرن جديد؟

اولا قرن جديد شروع نشده است. قرن جديد سال ۱۴۰۱ است. ولي سال بعد هم مثل همين امسال است و تفاوت چنداني نخواهد كرد. هنوز كه بيماري كرونا است و وضعيت مبهم. تيم‌ها هم دارند كار مي‌كنند و بعيد است اتفاق خاصي بيفتد.

آيا اتفاق خاصي براي ورزش ايران در المپيك توكيو مي‌افتد؟

اتفاق خاصي نه ولي اگر بتوانند در حد المپيك سيدني نتيجه بگيرند خيلي خوب كار كرده‌اند.


   اساسنامه فدراسيون فوتبال آيا به تصويب هيات دولت رسيده است يا خير؟ آيا در اداره ثبت شركت‌ها ثبت شده يا نه؟ انتخابات فدراسيون هم برگزار شد و رفت اما اگر اساسنامه به تاييد هيات دولت نرسيده باشد و در ثبت شركت‌ها ثبت نشده باشد اين اساسنامه ارزش قانوني ندارد. هيچ كس هم حرفي نمي‌زند و همه راحت از كنار قضيه رد مي‌شوند. مثل اساسنامه قبلي كه مي‌گفتند آقاي احمدي‌نژاد در دولت تصويب كرده و نكرده بود. همه كارهايي كه براساس اين اساسنامه‌هاي تصويب نشده انجام شود غير قانوني است. 

   وقتي از لحاظ سياسي با ما رابطه خوبي ندارند از نظر ورزشي نيز تا آنجا كه مي‌توانند از نفوذشان استفاده مي‌كنند و ضربه مي‌زنند. همين آقاي شيخ سلمان هم بحريني است و كارگزار آنها. اصلا خنده‌دار است كارهاشان. يعني آن‌قدر سياسي است كه همه فهميدند. عربستان مي‌گفت ما ايران نمي‌رويم و ايراني‌ها هم نيايند اينجا. حالا چطور شده آمدند گفتند عربستان ميزبان؟ خب معلوم است كه اين يك كار سياسي مسخره است. ما هم چون نفوذ نداريم از نظر سياسي هم جواب نمي‌گيريم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون