• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4890 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۷ اسفند

ادامه از صفحه اول

نامديريت  نابازار

تا اين مايه تضاد، ريشه در چه دارد؟  پاسخ من، كه حاصل رويكردي صرفا اقتصادي است، در سطح كلي همان دو دليل است كه مكرر نوشته و گفته‌ام: «اختلال تخصيص» و «عدم تعادل‌هاي ساختاري در اقتصاد.» كه صد البته، اين دو متغير، هم مستقلند و هم اثر‌گذار روي همديگر. اما پاسخي ويژه هم براي موضوع مرغ دارم و آن‌هم باز دو ‌عامل است: «نابازار» و «نامديريتِ آن.» در اين مورد نيز آثار اين دو عامل بر يكديگر و اثر ناگوار هر دو بر اقتصاد، چه باهم و چه به‌طور مستقل، امري بديهي است.   باورم اين است و شواهد فراوان دارم كه با وجود تمامي محدوديت‌هاي بين‌المللي، مديريتي و كارآمدي، ظرفيت‌هاي اقتصاد ايرانِ بزرگ در اين ماه‌ها و روزها، به مراتب بهتر و بيشتر از سال‌هاي جنگ در دهه شصت است. بدين سبب، چگونه مي‌توان تماشاي صف‌ طولاني مرغ، روغن و نظاير آن را كه حتي در روزهاي دشوار دفاع مقدس نيز بدين‌گونه نبود، برتافت؟ آيا جز اين است كه در مورد بسياري از كالاها، بازار به نابازار تبديل شده و مديريت اين نابازار هم ناكارآمد است؟   نابازار را صاحب‌نظران، شكلي از بازار تعريف كرده‌اند كه يا انحصاري است و خالي از رقابت و يا دخالت‌ها در آن به حدي است كه نيروهاي عرضه و تقاضا، نمي‌توانند براساس طبيعت خود عمل كنند و از اين منظر، يا طرف عرضه دچار مشكل است يا طرف تقاضا يا هر دو. نكته مهم اين است كه به دلايل مختلف، گاهي ظهور نابازار گريزناپذير است و از اين روي، سياستگذار و مجري، بايد تدبير ويژه‌اي بينديشند تا نابازار به نحو ‌مناسبي مديريت شود و در بلندمدت به حالت طبيعي بازار برگردد. گذشته از اينكه گاهي نابازار خود نتيجه مديريت نادرست و ناكارآمد است، ناكارآمدي در مديريت نابازار، خود عامل تشديدكننده مشكلات است.   اشاره به نمونه‌هاي مختلف در اقتصاد بزرگ‌ كشورمان براي تحليل و اثبات دلايل پيش‌گفته كار دشواري نيست و نمونه مرغ و جوجه، از هر مثالي عيني‌تر است. كافي است پژوهشگر جوان، فقط رخدادهاي چند سال اخير در بازارها و رفتار بخشي از سياست‌گذاران، مجريان و ناظران را تحليل كرده و يا بسنده كند به پاسخ اين پرسش كه چرا وزير پيشين جهاد كشاورزي، ترجيح داد قبل از جلسه استيضاح، كنار رود؟
گره‌هايي كه كار را در بازارهاي كالاهايي مهم مانند مواد غذايي، خودرو، فولاد و نظاير آن، حتي در بازار كار، دشوار كرده‌ است، با دست قابل گشودنند، به شرطي كه به طبيعت اقتصاد احترام گذاشته شود.


تجربه آموزش غيرحضوري 

گاهي از پشت در كلاس عبور كنند تا ببينند چه خبر است و برخي از مديران و معاونان مدرسه هم كه به معناي جدي‌تر مديريت آموزشي را درك كرده بودند سركلاس مي‌رفتند و ناظر عملكرد معلم بودند از اداره آموزش و پرورش هم كه به ندرت اتفاق مي‌افتاد مسوولي از كلاس معلمي بازديد كند و معلمان هم وقتي بازنشسته مي‌شوند چند خاطره محدود از اين بازديدها دارند آن‌هم بيشتر معلمان باسابقه‌اي كه دوره معلمان راهنما را درك كرده باشند. كرونا كه در طول اين يك سال، آموزش غيرحضوري را بر معلمان تحميل كرد بر حرفه معلمي هم تلنگر زد؛ تلنگري كه شايد بشود گفت يكي از مهم‌ترين و محوري‌ترين عناصر آموزش را هدف قرار داد. حالا معلم در اتاق شيشه‌اي و در معرض ارزيابي نه تنها دانش‌آموزان خود بلكه بسياري از دانش‌آموزان ديگر و در مقابل چشم والدين و همه كساني كه ممكن است به صورت زنده (آنلاين) و يا غيرزنده (آفلاين) تدريس او را نظاره كنند، قرار دارد. هر روز كه از شروع آموزش غيرحضوري مي‌گذشت بازخوردهاي تدريس معلمان در شبكه‌هاي اجتماعي بيشتر منعكس مي‌شد؛ از سوتي‌هاي معلمان گرفته تا لهجه آنان و گاهي هم اشتباهات فاحشي كه نمي‌شد از آن چشم‌پوشي كرد.  اما رفته‌رفته هم معلمان دقيق‌تر شدند و مراقب بودند تا بهانه دست شبكه‌هاي اجتماعي ندهند و هم وجدان عمومي و افكار عمومي انعكاس اين‌گونه موارد را محكوم كرد و به سرعت بازار تمسخر و طنز در اين حوزه جمع شد. در عوض تصاوير و كليپ‌هايي از برخي معلمان در شبكه‌هاي اجتماعي پخش شد كه نمايانگر ايثار و فداكاري آنها بود؛ از معلمي كه در بستر بيماري و تا چند ساعت قبل از مرگ به دليل كرونا كلاس آنلاين خود را برگزار مي‌كرد تا معلمان روستايي كه خلأ نداشتن اينترنت و گوشي را جبران مي‌كردند، همه و همه حكايت از همدلي افكار عمومي با معلمان در شرايط سخت كرونا زده داشت. اما گذشته از اين دو روي سكه‌اي كه در شبكه‌هاي اجتماعي انعكاس يافت بايد ديد كرونا و تحميل آموزش غيرحضوري چه بر سر معلمان و معلمي آورد و يا به عبارتي آيا تلنگر آموزش غيرحضوري براي معلمان و معلمي فرصت ارتقا است يا تهديد افت‌آميز؟ بي‌ترديد پاسخ به اين پرسش نيازمند پژوهش و بررسي دقيق و علمي است اما اگر بخواهيم يك پاسخ و ارزيابي مبتني بر فرض داشته باشيم به نظر مي‌رسد آموزش حضوري بيشتر معلمان را به خود آورد و آنها را به تامل و تكاپو انداخت تا خود را براي معلمي متفاوتي آماده كنند آنها كه حالا معلمي خود را در اتاق شيشه‌اي كلاس آنلاين (برخط) در معرض ارزيابي افراد بيشتري مي‌ديدند تلاش كردند تا مهارت‌هاي معلمي خود را ارتقا دهند.
بي‌ترديد معلمان اسفند 99 در مقايسه با معلمان اسفند 98 متاثر از تلنگرهاي آموزش غيرحضوري ضمن افزايش سواد و مهارت ديجيتالي و رسانه‌اي خود مهارت‌هاي كلامي و غيركلامي و روش‌هاي تدريس خود را نيز ارتقا داده‌اند البته معلماني كه اعتماد به نفس و استعداد و علاقه بالاتري دارند در اين راستا پيشرفت‌هاي قابل‌توجهي داشتند كه اين پيشرفت‌ها از چشم دانش‌آموزان و والدين 
به‌ دور نمانده است. به ‌طور كلي در ارزيابي تجربه يك ساله آموزش غيرحضوري يكي از ابعادي كه قابل تامل و بررسي است معلمان و معلمي است و به نظر مي‌رسد در اين بعد هر چند تجربه‌اي مبتني بر آزمايش و خطا داشتيم و آموزش چنداني براي توانمند كردن معلمان در اين راستا از سوي آموزش و پرورش وجود نداشت، اما ماحصل همين آزمايش و خطاها نيز به نسبت ساير ابعاد يك ساله تجربه آموزش غيرحضوري مثبت و قابل تحسين است و اميد مي‌رود اين روحيه و نگرش معلمان براي توانمند كردن خود پس از كرونا نيز ادامه يابد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون