گفت و گوي «اعتماد» با محمد مهاجري درباره وضعيت كانديداهاي اصولگرا
انتخابات در غياب رقيب جدي اصلاحطلب وزنكشي دروني اصولگرايان خواهد بود
گروه سياسي
اختلافات اصولگرايان جدي است.كانديداهاي متعددي هم از اين جريان آمادهاند تا در 1400 براي انتخابات رياستجمهوري نامنويسي كنند و از هماكنون نيز رقابت را آغاز كردهاند. رقابتي كه به نظر ميرسد خيلي دشوار و البته آنطور كه مصطفي ميرسليم ازجمله اعضاي ارشد حزب موتلفه اسلامي گفته مبتني است بر رويكردي «تخربي». جالب آنكه يكي از آخرين و مهمترين نمونههاي اين تقابلهاي درونگفتماني اصولگرايان را يكي از ديگر اعضاي همين حزب موتلفه كليد زد. آنجا كه حميدرضا ترقي در يك اظهارنظر مطبوعاتي عليه سعيد محمد، فرمانده پيشين قرارگاه خاتمالانبيا و يكي از دهها كانديداي اصولگراي انتخابات پيشرو، مدعي شد كه علت كنارهگيري محمد از سمت فرماندهياش در يكي از زيرمجموعههاي سپاه پاسداران، «تخلفات» او در اين جايگاه بوده است؛ ادعايي كه با تكذيب محمد مواجه شد و به عقبنشيني و پوزشخواهي ترقي انجاميد.
در اين ميان درحالي كه به نظر ميرسد ميان افزايش تعداد كانديداها و تشديد اين تنشها و اختلافات درونگفتماني جناح راست نسبتي مستقيم برقرار است و هر چه بر تعدد كانديداها افزوده ميشود، تنشها نيز متعدد و مشدد ميشود، ديروز موتلفه در اطلاعيهاي از همين حميدرضا ترقي، كنار اسدالله بادامچيان، مصطفي ميرسليم و محمدحسين نيكنام و حسين انواري به عنوان 5 كانديداي اين تشكل سياسي منتسب به طيف سنتي اصولگرايان خبر داد. هر چند به رغم كثرت كانديداها و مسير صعب اجماع اصولگرايان اغلب اصولگرايان معتقدند در صورت كانديداتوري سيدابراهيم رييسي، راه پيشرويشان هموار خواهد شد اما به تازگي صادق محصولي، دبيركل جبهه پايداري نيز درحالي از مخالفت با كانديداتوري قاليباف گفته كه استدلالش مبتني بر حضور او راس يكي از ديگر قواي حاكميتي ميتواند درمورد رييسي نيز صادق باشد. در چنين شرايطي محمد مهاجري، روزنامهنگار و تحليلگر سياسي اصولگرا معتقد است اين شرايط احتمالا تا روز سرنوشت نيز ادامه خواهد يافت و انتخابات به صحنهاي براي وزنكشي سياسي چهرهها و طيفهاي رنگارنگ اصولگرا تبديل خواهد شد؛ البته به شرط آنكه رقيب اصلاحطلب جدي در كار نباشد و مشاركت نيز برخلاف پيشبينيها بيش از 60 درصد باشد.
درحالي كه هر از گاه خبري از اختلافات دروني اصولگرايان به گوش ميرسد اخيرا شاهد موضعگيري شديدي عليه سعيد محمد بوديم مبني بر اينكه او به دليل تخلفاتي كه مرتكب شده از فرماندهي قرارگاه خاتمالانبيا بركنار شده كه البته در ادامه تكذيب شد اما برخي ناظران معتقدند كه محمد نميتواند حمايت اصولگرايان را جلب كند. نظرتان درباره وضعيت او در انتخابات پيشرو چيست؟
من هفته پيش او را ديدم. به نظرم بسيار جدي بود و صراحتا ميگفت كه به نفع هيچكس كنار نخواهم رفت، مگر آنكه فردي جوان باشد و بتواند اهدافي كه در ذهنش دارد را محقق كند و به مرحله اجرا برساند. برداشتم اين است با اين ايدهاي كه مطرح كرد به نفع هيچكس كنار نميرود. راجع به موضوع بركناري او چيزي نميدانم و بعيد ميدانم كه اتفاق افتاده باشد. اگر موضوع كانديداتوري ايشان مورد محالفت سپاه قرار ميگرفت و نميخواستند كه او در انتخابات كانديدا شود، ميتوانستند مانعش شوند و به او بگويند كه كانديدا نشود و اگر سعيد محمد هم ميخواست كه در همان چارچوب نظامي و سلسله مراتبي عمل كند قطعا از اين تصميم خود منصرف ميشد. اما اينگونه نيست؛ چراكه ايشان تنها كانديداي نظامي نيست و به نظر ميرسد كه مشكلي با كانديداتوري او ندارند. به هر حال چهرههاي ديگري مانند حسين دهقان و رستم قاسمي نيز هستند. اما فكر ميكنم كه آقاي محمد هم ميان همقطاران نظامياش و هم ميان طيفهاي سياسي خاص مخالفاني جدي دارد و احتمالا اين فضاسازيها هم از سوي آنها صورت ميگيرد.
چنانچه آقاي رييسي در انتخابات 1400 شركت كند به نظر شما دوباره ميتواند حداقل روي آن 16 ميليون راي سال 96 حساب كند؟ يا اينكه فكر ميكنيد كه آراي كمتري به دست بياورد؟
سال 96 وقتي آقاي رييسي وارد انتخابات شد و 16 ميليون راي به دست آورد ميان اصولگرايان چهرهاي بلامنازع بود و چون قاليباف هم به نفع او كنار رفته بود، رقيبي نداشت. اما درحال حاضر افراد ديگري حضور دارند كه خيلي جدي درحال تلاش براي انتخابات هستند. در واقع اين افراد مقابل آقاي رييسي و درون جناح اصولگرايان عمل ميكنند. بايد گفت كه قطعا كانديداهاي با پيشينه نظامي از آراي ايشان در انتخابات 1400 كم ميكند. اما بالاخره ايشان برگ برندهاي دارد كه همان «مبارزه با مفاسد اقتصادي» كه صرفنظر از ميزان موفقيتش جزو مزيتهاي آقاي رييسي محسوب ميشود و اينها ميتواند سبد راي او را حتي از سال 96 سنگينتر كند. اما به هر حال از طرف ديگر تقسيم آرا به كانديداهاي ديگر ميتواند عامل كاهنده آرا براي ايشان باشد. با اين حال تصورم اين است كه حضور آقاي رييسي ميتواند اجماعي نسبي ميان اصولگرايان ايجاد كند و شانس ايشان را براي پيروزي بالا ببرد.
با اين شرايط و توصيفي كه از وضعيت اصولگرايان داريد به نظر شما تركيب نهايي اصولگرايان براي انتخابات 96 چگونه خواهد بود؟
بايد زمان بگذرد تا اين نكتهاي كه ميگويم روشن شود. اصولگرايان درحال حاضر همزمان دو كار انجام ميدهند؛ كار اول وزنكشي داخلي است. اگر مطمئن شوند كه در انتخابات رياستجمهوري1400رقيب جدي از طرف جريان مقابل ندارند به سمت انتخاباتي چند قطبي با حضور كانديدهاي اصولگرا حركت ميكنند. حتي اگر رقيب غيرجدي هم پيدا نكنند، وحدت ميانشان موضوعيت ندارد. الان چند جريان ازجمله طيف نزديكان قاليباف، اصولگرايان سنتي، پايداريها و جريانهايي كه مدافع كانديداهاي با پيشينه نظامي هستند، همه وزنكشي سياسي را دنبال ميكنند. در نتيجه اگر در انتخابات 1400رقيب قدرتمندي نداشته باشند هيچ دليلي براي وحدت بينشان وجود ندارد. بنابراين فرصت بسيار مساعدي است كه بتوانند قدرتشان را به رخ يكديگر بكشند و احتمالا اين اتفاق رخ ميدهد.
اما اگر در جريان مقابل، رقيب جدي داشته باشند و مطمئن شوند كه ميزان مشاركت بالاتر از 55 تا 60 درصد ميرود و احتمال بدهند كه امكان پيروزي رقيب مثل انتخابات 96 يا 92 وجود دارد، ائتلاف ميكنند.