«اعتماد» در گفتوگو با محیطبان منطقه حفاظت شده سرخآباد زنجان، چالشهای حفاظت از تنها بازماندگان آهوی غربی را بررسی میکند
چالشهای بقا برای
آهوان دشت سهرین
فرناز حيدري
منطقه حفاظت شده سرخآباد، طی مصوبه 149 شورای عالی محیط زیست در مورخه 27/11/1375به عنوان منطقه حفاظت شده به مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست پیوست. این منطقه با وسعت تقریبی بالغ بر 122 هزار هکتار در 15کیلومتری شمال غربی محدوده شهری زنجان واقع شده و به صورت حدودی در حدفاصل دو رودخانه زنجانرود در جنوب و قزلاوزن در شمال قرار دارد. سرخآباد از شرق به رودخانه سامساقلو و در طرف طارم، تلاقی رودخانه روستای شیت جزلا و انذر با قزلاوزن و از غرب جاده کهاب جلیلآباد و تلاقی رودخانه رشیدآباد در جزوان به قزلاوزن میرسد. در ادامه منطقه حفاظت شده سرخآباد، منطقه شکار ممنوع فیلهخاصه با وسعت بالغ بر 115هزار هکتار قرار دارد و در نهایت هم به شهرستان میانه و خلخال در استانهای همجوار ختم میشود.
نام منطقه حفاظت شده سرخآباد، از یکی از روستاهای کوهستانی همین منطقه گرفته شده و از نظر توپوگرافیک، 3 عرصه زیستگاهی کوهستانی، دشتی و تپه ماهوری را شامل میشود. طبیعی است که هر عرصه از نظر گونههای گیاهی و جانوری متفاوت است؛ به عنوان مثال همزمان با حضور آهوها در مناطق دشتی، کل و بزها به تعداد اندک و پلنگ و خرس قهوهای در نواحی کوهستانی حضور دارند. منطقه سرخآباد با توجه به قرارگیری در حدفاصل رودخانههای فصلی سارمساقلو، سهرین، ارمغانخانه یا قرهچریان و جلیلآباد به سه دشت سارمساقلو، دشت سهرین، دشت قرتپه وارمغانخانه تقسیم میشود و از بین این 3 دشت، دشت سهرین در منطقه قرهپشتلو مرکزیت دارد. دامنه ارتفاعی این منطقه که از نظر اقلیمی نیمه خشک و مدیترانهای معتدل است، بین 500 الی 2هزار و 990 و میزان بارش سالانه هم بین 350 الی450میلیمتر است. به طور کلی همجواری مناطق حفاظت شده در این عرصهها زمینه را برای ارتباطات موثر زیستگاهی فراهم کرده، چنانچه آهوهای دشت سهرین از یک کریدور مهاجرتی خاص برای گدار زمستانی و بهاری استفاده میکنند و به منطقه شکار ممنوع فیله خاص میروند و مجدد برمیگردند اما مسیرهای مهاجرتی پیشین آهوها در عمل از بین رفته و یا محدود شده است. روزنامه اعتماد در مجموعه «قابی برای محیطبانان» که از آذر ماه سال 98 آغاز و تا به امروز ادامه داشته، تلاش کرده تا علاوه بر دغدغهها و مشکلات محیطبانها، اهمیت مناطق حفاظت شده مختلف کشور را نیز بیان کند. در این گزارش وضعیت منطقه حفاظت شده سرخآباد و آهوهای دشت سهرین را از زبان غلامرضا افشاری، مسوول منطقه سرخآباد با سابقه حدود 23 سال محیطبانی مرور خواهیم کرد.
شما چطور به منطقه حفاظت شده سرخآباد منتقل شدید؟
اینجا جایی است که من در آن زندگی کرده و بزرگ شدهام. بعد از دوران خدمت سربازی هم با توجه به علاقهمندی به محیط زیست در آزمون سراسری شرکت کرده و قبول شدم و همچنان مشغول خدمت میباشم.
حفاظت از منطقهای با این تنوع کار دشواری است؟
واقعیتش منطقه حفاظتشده سرخآباد، شرایط خاصی دارد چون از 3 قسمت (کوهستانی، دشتی و تپه ماهوری) تشکیل شده. اراضی دشتی سرخآباد، حدود 80 الی 90 درصد مستثنیات کشاورزی است. از سوی دیگر قرارگیری مرکز تحقیقات جهاد کشاورزی، فرودگاه، تعدادی مرغداری و گاوداری یا مواردی از این قبیل شرایط را با زیستگاههای دیگر متفاوت کرده؛ به همین دلیل شاید بتوان گفت که سرخآباد از جهاتی شرایط یک منطقه حفاظت شده محیط زیست را ندارد. الان هم شاید برای خیلیها غیرقابل باور است که در این منطقه آهو زیست میکند.
آهو گونه شاخص جانوری سرخآباد است؟
آهو گواتردار ایرانی، یکی از گونههای شاخص جانوری دشتی در منطقه حفاظت شده سرخآباد است که در اصل تنها بازمانده آهوهای شمال غرب کشور میباشد. این آهوها هماکنون با توجه به شرایط پیش آمده، در معرض خطر هستند.
چه چیزی آهوها را در این منطقه تهدید میکند؟
همانطور که اشاره کردم، زیستگاه آهو در سرخآباد نزدیک 80 الی 90 درصد اراضی دشتی کشاورزی و مستثنیات است. علاوه بر این خود منطقه حفاظت شده سرخآباد با شهر زنجان فاصله نزدیک حدود 15 کیلومتری دارد، در نتیجه از رفتوآمدهای شهری هم بینصیب نمانده، حتی روستاهای داخل محدوده هم به یکدیگر نزدیک هستند بنابراین جادههای مواصلاتی از جمله مسیرهای اصلی زنجان ارمغانخانه قشلاق زنجانرود و جلیلآباد زنجانرود و در فیله خاصه جاده سرچم تعارضات جدی برای آهو ایجاد کردهاند. تغییر الگوی کشت و استفاده از سموم و کودهای شیمیایی، حفر چاههای مجاز یا غیرمجاز، تبدیل اراضی دیمی به آبی، تبدیل به باغ شهر و زیر کشت رفتن کلیه اراضی بدون استراحت نهتنها برای جمعیت آهوی منطقه مشکلساز است بلکه حتی تهدیدی برای کشاورزی و دامهای اهلی هم محسوب میشود. سگهای بدون صاحب یا سگهای چوپان هم در فصل زایمان برای آهوها به شدت تولید دردسر میکنند.
تغییر الگوی کشت چطور بر جمعیت آهو تاثیر داشته؟
پیشتر در منطقه ما سرخآباد، کشت غالب، گندم و جو بود و بیشتر هم به صورت دیم کشت انجام میشد اما الان محصولات آبدوست مانند گوجه و خربزه بیشتر کاشته میشوند. براساس نیازهای آبی محصولات آبدوست، حفر چاه زیاد اتفاق میافتد و مساله انتقال آب و تبدیل اراضی دیمی به آبی هم هست. از طرف دیگر تعداد چاههای مجاز و غیرمجاز هم بیشتر شده. افزایش تعداد چاهها در عین حال رفتوآمدها را هم بیشتر کرده چون در گذشته وقتی گندم کاشته میشد، کشاورز میرفت و بعد چند ماه زمین را درو میکرد اما الان شرایط به گونهای است که کشاورز باید از همان روز اول در مزرعه باشد و به غیر از مزرعهدار 10 الی 20 نفر دیگر هم هستند که باید محصول را تیمار کنند.
البته تبدیل زمینهای زراعی به باغ شهر و فنسکشی دور آن هم یک مشکل است. در مستثنیات 30 مترمربع هم زیربنا مجاز است و همین امر باعث شده که منطقه به صورت جزیره جزیره شود و نهتنها زیستگاه حیات وحش بلکه حتی زمینهای کشاورزی هم از این جزیرهای شدن در معرض آسیب قرار گرفتهاند.
لولهکشی آب هم به نوبه خود مشکل جدی ایجاد کرده، از سوی دیگر مصرف کود شیمیایی و سموم هم بیشتر شده و بدتر از همه آتش زدن زمینهای کشاورزی است و نتیجه آن از دست دادن آب، خاک و انواع آلودگی خواهد بود که روی کل اکوسیستم و تنوع زیستی تاثیر منفی دارد.
در شرایط کنونی آهوها مسیر خاص مهاجرتی از سرخآباد دارند؟
گسترش محدوده شهری زنجان و طرحهای هادی و بهسازی باعث شده که روستاها گسترش پیدا کنند و مسیرهای مواصلاتی بیشتر شود، در نتیجه الان مسیر مهاجرتی آهوها خیلی کم شده. آهو حیوانی مهاجر است و از دشتی به دشت دیگر چندین کیلومتر طی مسیر میکند. مسیرهای مواصلاتی مسیر گدار آهوها را مدام تغییر میدهد و آسیبپذیری آنها هم بیشتر شده. به عنوان مثال جاده سرچم به اردبیل یکی از تهدیدهای آهو در منطقه سرخآباد است.
در گذشته آهوها از پارسآباد دشت مغان میآمدند، دشت قزوین را رد کرده و حتی تا دشت قم پیش میرفتند ولی از دهه 80 با توجه به توسعه شهر زنجان، مسیر آهوهای سرخآباد به سمت قزوین محدود شد. الان دیگر آهوها اصلا به سمت دشت قزوین گدار ندارند، از طرف دیگر در نزدیکی مرز منطقه سرخآباد، اتوبان زنجان تبریز است که مسیر گدار را مسدود کرده و تنها مسیر باقیمانده برای آهوها، مسیر به طرف تبریز و دشت مغان است که آن هم چند سال است توسط جاده سرچم مسدود شده. با این شرایط یا گدار نیست یا اگر هست با تلفات است ضمن اینکه آن تعداد آهویی که از این موانع رد میشوند هم برای بازگشت شرایط نامعلومی دارند. در مجموع جمعیتهای آهو الان در منطقه حفاظت شده سرخآباد محصور و ایزوله شده در حالی که نباید اینطور باشد.
برآوردی از جمعیت آهو هست؟
از سال 77 به بعد جمعیت از 300 یا 400 راس افزایش پیدا کرد و به 2هزار و 800 راس رسید اما الان به هزار و 400 الی هزار و 500 راس رسیده. همانطور که گفتم، آهو حیوانی مهاجر است، اگر مسیرهای گدار برایش باز باشد، از آن مسیرها استفاده میکند و به همین دلیل ممکن است در فصلهای متفاوت آمار متفاوتی داشته باشیم. این شرایط به واسطه مهاجر بودن آهوها رخ میدهد اما مساله اصلی ما الان مسدود شدن مسیرهای مهاجرتیشان است.
جمعیت کل و بز سرخآباد چقدر است؟
در منطقه حفاظت شده سرخآباد، کل و بز زیاد نیست محدود و در مناطق کوهستانی که به سمت قزلاوزن سرازیر میشود و مخصوصا رو به طارم، کل و بز دیده می شود.
وضعیت شکار غیرمجاز در منطقه شما چطور است؟
به نظر من اولویت حیات وحش الان حفظ زیستگاه، تامین آب و غذا و برقراری امنیت است. اول باید بتوانیم زیستگاه را حفظ کنیم تا بعد بتوان جلوی شکار غیرمجاز را گرفت. در منطقه حفاظت شده سرخآباد شرایط آهو به گونهای است که وارد زمینهای زراعی میشوند اما مردم منطقه به واسطه اعتقادات مذهبی و فرهنگی که دارند، آسیب زیادی از طریق شکار به حیات وحش نمیزنند. ضمن اینکه گشت و کنترل محیطبانها هم به صورت 24 ساعته بدون وقفه انجام میشود. معمولا تنها تعداد معدودی دستگیر و به مراجع قضایی معرفی میشوند اما در مجموع الان در سرخآباد مشکل جزیرهای شدن زیستگاه مطرح است که تهدید جدیتری از شکار غیرمجاز میباشد.
چه گونههای شاخص دیگری در منطقه حفاظت شده سرخآباد هستند؟
تاکنون پستاندارانی شاخص مانند خرس قهوهای، پلنگ، سیاه گوش، کل و بز در مناطق کوهستانی و گرگ، گراز، کفتار، شغال، روباه، خرگوش، راسو، رودک و تشی و از خزندگان و دوزیستان هم لاکپشت، انواع مارهای سمی مثل افعی زنجانی و گرزه مار و انواع مارمولک و آگاما و قورباغه و از ماهیها کپور، اسپله و سگ ماهی و سیم و از پرندهها هم زردپره و انواع پرندگان شکاری مثل عقابها، قرقی، دلیجه و کبوترها، کبک معمولی، چیل و تیهو و انواع پرندههای کنار آبزی و مهاجر مشاهده شدهاند.
وضعیت محیطبانها در منطقه شما چطور است؟
استاندارد این است که به ازای هر 5 هزار هکتار یک محیطبان باشد یا اینکه حداقل به ازای هر 10 هزار هکتار یک محیطبان باشد، اما متاسفانه ما برای هر 20 هزار هکتار یک محیطبان داریم.
وسایل نقلیه کافی در اختیار دارید؟
در مجموع جناب آقای سرهنگ محبتخانی و مسولان استان هم از نظر تعداد محیطبانها، هم از نظر تجهیزات پاسگاههای محیطبانی و هم درمورد خود محیطبانان اقدامات خوبی در سالهای اخیر انجام دادهاند؛ اما هنوز کافی نیست. همین که اقدام شده، بسیار خوب است اما برای این شرایط زمانی و این شرایط کاری در واقع کافی نیست و میبایست ادامه داشته باشد. مخصوصا در مورد محیطبانان و لایحه تصویبی در کنار اقدامات خوبی که انجام گرفته، انتظارات بیشتری هم هست، چراکه ما یک زمین بیشتر نداریم و حفاظت از محیط زیست هم در عمل به عهده محیط زیست و محیطبانان است که در خط مقدم کار حفاظت از طبیعت قرار دارند. شغل محیطبانی، کار سخت و غیرمتعارفی است که در آن هم خطر درگیری با شکارچی مسلح هست، هم خطراتی مانند آتشسوزیها وجود دارد. یک خطر دیگر هم خطرات بهداشتی است که با توجه به بیماریهای حاد پرندگان و سایر بیماریها و خطر حیوانات درنده و گزنده باید آن را واقعا جدی گرفت.
تعداد نیروهای محیطبانی در کل کشور واقعا کم است و محیطبانها در مواردی مانند بیمه و حق بازنشستگی هم مشکلاتی دارند. البته ساعات کاری و سایر موارد هم مخصوصا در هر استانی با استان دیگر متفاوت است اما به هر شکل محیطبانان به حمایتهای بیشتر نیاز دارند.
چه کمکهایی میتواند به حفاظت در منطقه سرخآباد کمک کند؟
به نظر من آموزش، تصویب قوانین قاطع و لازم بالاخص در مورد جرایم زیستمحیطی، جذب و بهکارگیری نیروها در حد استاندارد، بهبود تجهیزات بهروز محیطبانان و پاسگاهها میتواند موثر باشد. این را هم بگویم که هماهنگی سازمانها در مناطق حفاظت شده، خیلی موضوع مهمی است، مدیریت کشاورزی و الگوی کشت در واحد سطح، هماهنگی در صدور مجوزها مخصوصا در مناطق حفاظت شده، مدیریت کشاورزی، مدیریت ساختوسازها، اجرای طرحهای هادی، اجرای طرح مدیریت پسماندهای روستایی، احداثراهها و مدیریت چاهها و سایر موارد از این قبیل در مناطق حفاظت شده همگی هماهنگی سازمانهای مربوطه با محیط زیست را میطلبند.
در منطقه ما و خیلی مناطق حفاظت شده دیگر اگر وسعت زیرکشت هر نوع محصول در هر استان به تفکیک مشخص شود و بیش از آن اجازه کشت یا خدمات دستکم داده نشود، کمک موثری خواهد بود و در کنار آن هم باید کاری کرد که کشاورزان از سموم و کودهای شیميایی کمتر استفاده کنند و مساله مبازه با آفات را هم به صورت بیولوژیک انجام دهند. از طرف دیگر اگر در جادهسازیها مسیرهایی هم برای عبور و مرور حیات وحش در نظر بگیرند و موانع مسیر گدار تا حد امکان باز شود، موثر خواهد بود.