• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4894 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۶ فروردين

آيا قرن 21 متعلق به آسياست؟

ترجمه: گلي اصغري

در حال حاضر قاره آسيا يك قدرت بزرگ جهاني است و برخي شيوع ويروس كرونا را نقطه عطفي مي‌دانند كه به روند احياي دوباره اين منطقه سرعت مي‌دهد. اما تنها در صورتي قرن بيست و يكم به آسيا تعلق مي‌گيرد كه بتواند رهبري جمعي و يكپارچه را توسعه دهد. 

همه‌گيري كوويد‌19 شرايط سختي را در كشورهاي غربي ايجاد كرده است. بيشتر آنها نتوانسته‌اند شيوع اين بيماري مهلك و خسارات ناشي از آن را به ‌طور موثر مهار كنند. آنها با در پيش گرفتن سياست‌هاي ملي‌گرايانه و حمايت از داخل، در پاسخ موثر بين‌المللي به ويروس كرونا نقش نسبتا كمرنگي ايفا كردند. 
در چنين شرايطي برخي بحران كنوني را نقطه عطفي مي‌دانند كه موجب احياي مجدد منطقه آسيا در جهان خواهد شد. آنها معتقدند كشورهاي آسيايي بحران كرونا را بهتر از غرب مديريت كرده‌اند و استدلال مي‌كنند كه عملكرد اقتصادي مقاوم و قدرتمند اين منطقه طي نيم‌قرن گذشته نشان‌دهنده برتري روش حكومت آنهاست. 
در واقع، قرن بيست و يكم تنها در صورتي به آسيا تعلق خواهد گرفت كه اين منطقه بتواند رهبري جمعي و يكپارچه خود را توسعه دهد. آسيا در حال حاضر يك قدرت بزرگ جهاني است كه 60 درصد از جمعيت و حدود 40 درصد از توليد ناخالص داخلي جهان را از نظر برابري قدرت خريد به خود اختصاص داده است. اين منطقه هشت كشور از 15 كشور پرجمعيت جهان (يعني چين، هند، اندونزي، پاكستان، بنگلادش، ژاپن، فيليپين و ويتنام) را در خود جاي داده است، بنابراين ما نبايد فقط چين را آسيا بدانيم. دو كشور هند و ژاپن كه از نظر برابري قدرت خريد به ترتيب سومين و چهارمين اقتصاد بزرگ جهان هستند از لحاظ اقتصادي ابرقدرت محسوب مي‌شوند. طي 50 سال گذشته درآمد سرانه ژاپن، سنگاپور، كره جنوبي و تايوان به سرعت افزايش يافته و به سطح كشورهاي غربي رسيده است. چين، هند، اندونزي و ويتنام نيز اكنون به اين مسير پيوسته‌اند و انتظار مي‌رود آسيا در دهه‌هاي آتي رشد چشمگيري داشته باشد. 
شركت امريكايي مكينزي‌اند كامپني به عنوان معتبرترين شركت مشاور مديريت جهاني پيش‌بيني كرده است كه اين منطقه تا سال 2040 بيش از نيمي از توليد ناخالص ملي جهان و 40 درصد از مصرف جهاني را به خود اختصاص مي‌دهد. 
برخي منفي‌بافان ادعا مي‌كنند كه چندين چالش داخلي مي‌تواند رشد منطقه را در بلندمدت به خطر بيندازد. بعضي از اقتصادهاي شرق آسيا مانند چين، ژاپن و كره‌جنوبي جمعيت رو به پيري دارند كه اكنون كمي از سرعت آن كاسته‌اند. اين بدان معناست كه آنها ديگر از برتري جمعيتي كه پيش‌تر به رشد قدرتمند منطقه كمك مي‌كرد برخوردار نخواهند بود. اين افراد همچنين به گسترش نابرابري در ميزان درآمد و ثروت اشاره مي‌كنند كه موجب تضعيف انسجام اجتماعي و ثبات سياسي خواهد شد. اگر دولت‌هاي اقتدارگراي آسيايي نتوانند استانداردهاي بالاتري از زندگي را به مردم‌شان ارايه داده و تقاضاي فزاينده دموكراسي را برآورده كنند، احتمال وقوع آشوب‌هاي سياسي تشديد مي‌شود. 
اما سياستگذاران آسيايي تاكنون موانع قبلي بر سر راه رشد پايدار خود را با موفقيت برطرف كرده‌اند؛ به ويژه دولت‌هاي آسياي شرقي كه عمل‌گرا بوده و كمتر دچار فساد شده‌اند. بسياري از آنان در تهيه امكانات رفاهي مهم مانند آموزش، مراقبت‌هاي بهداشتي و زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات خود را مسوول مي‌دانند. حكمراني خوب و درست آنها همچنين از عملكرد موثر بازارها حمايت كرده است. 
كشورهاي آسيايي با به كارگيري سياست شايسته‌سالاري، بخش خصوصي لايق‌تري را پرورش داده‌اند. نيروي كار تحصيلكرده و ماهر همراه با سياست‌هاي اقتصادي كاملا هدايت شده، كليد ايجاد صنايع صادرات‌محور متنوع و پيشرفته است. همين امر به شركت‌هاي آسيايي كمك كرد در پاسخ به بحران مالي سال 2008 جهان و شيوع ويروس كرونا بسيار سريع و ماهرانه اقدام كنند.  فعلا نمي‌توان قرن 21 را به عنوان قرن آسيا ناميد چراكه اين قاره هنوز هم از عدم اتحاد رنج مي‌برد. قطعا چين يك ابرقدرت اقتصادي و نظامي است اما شيوه حكومت آن به مذاق دموكراسي‌هاي منطقه خوش نمي‌آيد. ژاپن و هند از بازيكنان مهم منطقه و جهان به شمار مي‌روند در حالي كه استراليا، اندونزي و كره‌جنوبي كه همگي از اعضاي گروه جي 20 هستند در كنار آنها از اهميت سياسي و اقتصادي ويژه‌اي برخوردارند. عجيب است كه يك نهاد رسمي منطقه‌اي مانند اتحاديه اروپا هنوز در اين منطقه به وجود نيامده است.
از آن گذشته، آسيا هنوز براي برقراري صلح و امنيت به امريكا متكي است. بسياري از كشورهاي آسيايي از قبيل استراليا، ژاپن، فيليپين و كره‌جنوبي از متحدان امريكا هستند و نمي‌خواهند وارد دسته‌بندي‌هاي سياسي شوند. ايالات متحده، ژاپن، هند و استراليا در چارچوب «گفت‌وگوهاي امنيتي چهارجانبه» در حال تقويت روابط خود براي مقابله با افزايش نفوذ منطقه‌اي چين هستند. آنها اخيرا براي رساندن واكسن كرونا به كشورهاي جنوب شرقي آسيا طرحي را پيشنهاد كرده‌اند، در حالي كه چين واكسن‌هاي خود را بيشتر به كشورهاي در حال توسعه ارايه داده است. رهبري متحد آسيا تنها در صورتي ظهور خواهد كرد كه چين و ايالات متحده با يكديگر توافق و همكاري كنند. آسياي پيشرفته‌تر مجبور به پذيرش مسووليت‌ها و تعهدات بيشتري است. دولت‌هاي منطقه بايد در حل چالش‌هاي منطقه و جهان به جد مشاركت كرده و با ديگر مناطق همكاري سازنده داشته باشند. آنها بايد در بهبود حاكميت جهاني سهيم باشند. رهبران آسيا بايد بدانند تا زماني كه در اين قرن به رفاه مشترك جهاني نرسند، قرن آسيا به وجود نخواهد آمد. 
منبع: وب‌سايت پراجكت سينديكيت

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون