بيتوجهي رييس فدراسيون فوتبال به انتقادات
عزيزي خادم پاي خورشيدي ميايستد؟
سامان سعادت
اين درست از آن لحظاتي است كه ناگهان همه آنچه آدم در ذهن خودش ساخته فرو ميريزد. اهالي فوتبال با همه انتقاداتي كه به نحوه برگزاري انتخابات فدراسيون فوتبال داشتند، ته دلشان يك اميدواري كوچك هم سوسو ميزد؛ اينكه رييس جديد با توجه به جواني و آشنا بودنش با برخي متدهاي روز دنيا شرايط فوتبال را عوض كند. با اين حال همانطور كه روزهاي گذشته به آن اشاره كرديم شهابالدين عزيزي خادم در نخستين آزمونهاي خود به عنوان رييس فدراسيون فوتبال سربلند بيرون نيامد. انتخاب مجتبي خورشيدي به عنوان سرپرست تيم ملي هم تبديل شد به شاهبيت فعاليت دو ماهه رييس فدراسيون. همين باعث شد ديگر كسي به آيندهاي روشن در مديريت فدراسيون دلخوش نماند. از زماني كه نام خورشيدي به عنوان سرپرست تيم ملي مطرح شده تقريبا هيچ كارشناس، فعال رسانهاي و هواداري نبوده كه از اين انتخاب اعلام رضايت كند. همه بلااستثنا حضور خورشيدي را انتخابي اشتباه دانستند كه به منافع تيم ملي لطمه ميزند. معمولا چنين اجماعي در مواجهه با يك شخص خيلي سخت به وجود ميآيد؛ مخصوصا در فوتبال. به اين دليل كه هميشه ملاحظات طرفداري و علاقهمندي رنگي بين هواداران و اهالي رسانه وجود دارد و هر آدمي بالاخره به نوعي به يكي از طيفها وابسته است و حتي اگر گزينه خوبي نباشد ميتواند حامياني براي خودش دست و پا كند. اينكه انتصاب مجتبي خورشيدي در پست سرپرستي تيم ملي هيچ مدافعي ندارد يعني فقط رييس فدراسيون فوتبال از اين انتخاب راضي است و دليلش هم تنها ميتواند ارتباط شخصي بين اين دو نفر باشد. در چنين شرايطي انتظار ميرفت شهابالدين عزيزي خادم كه در بدو شروع كار هست وقتي با اين استدلالهاي منطقي و مخالفت جمعي مواجه شده، روي ارتباط شخصياش قلم بگيرد و نخواهد نظر يك نفر را به نظر چندين ميليون نفر تحميل كند. اين انتظار اما برآورده نشد و گويا خورشيدي واقعا قرار است به عنوان سرپرست تيم ملي به كارش ادامه دهد و جانشين افرادي نظير تيمسار نوآموز، محمد رنجبر، همايون شاهرخي، مهدي محمدنبي، افشين پيرواني و ديگراني شود كه چه به لحاظ مديريتي چه به لحاظ سابقه فوتبالي در تيم ملي وزنههايي سنگين به حساب ميآمدند. شايد هم عزيزي خادم تصور ميكند با پذيرفتن اشتباه و لغو انتصاب خورشيدي يا اجبار او به استعفا، جايگاه خودش را به عنوان رييس فدراسيون فوتبال زير سوال ميبرد و از اين پس ممكن است با هر تصميمش رسانهها و هواداران به او فشار بياورند و او هم مجبور شود از موضعش كوتاه بيايد. با اين حال عزيزي خادم بايد بداند اين نميتواند يك دغدغه واقعي باشد، چراكه شايد بتوان تك و توك آدم رسانهاي يا هواداري با نفع شخصي در عزل و نصبها پيدا كرد اما اكثريت قريب به اتفاق جامعه فوتبال چيزي جز موفقيت تيم ملي و صعود به جام جهاني را نميخواهند.