تامل كوتاه بر بعضي آثار گرهارد ريشتر
هنرمندي كه نقاشي را حماقت ميداند
گرهارد ريشتر، هنرمند آلماني كه سبكهاي بيشماري را در آفرينش آثار هنري تجربه كرده است، نگاه متفاوتي به هنر دارد و ميگويد: «براي نقاشي كردن بايد به آن عميقا اعتقاد داشت. دغدغه و شور نقاشي، ما را به اين باور سوق ميدهد كه جهان را ميتوان با آن متحول كرد. اگر چنين نباشد هيچ انگيزهاي براي كار باقي نخواهد ماند و بهتر است آن را رها كنيم. چون نقاشي اساسا حماقت است.» به گزارش ايسنا، گرهارد ريشتر (Gerhard Richter) متولد سال ۱۹۳۲ در درسدن و از شناختهشدهترين هنرمندان معاصر دنياست. هنرمندي كه بيش از نيم قرن تجربه خلق اثر هنري در انواع و اقسام سبكهاي هنري را دارد، اما بيش از همه در نقاشي آبستره و انتزاعي شناخته شده است. بهباور بسياري از كارشناسان هنري اين تنوع در سبكهاي هنري در كمتر هنرمندي ديده ميشود. اما آنچه بيش از همه در آثار اين هنرمند به چشم ميآيد، نگاه و تفكر اوست كه به واسطه هنرش به نمايش گذاشته ميشود. درست است كه آثار نقاشي انتزاعي اين هنرمند بسيار مشهور است، اما از مجموعههاي قابل تامل او ميتوان به نقاشيهاي اين هنرمند از روي عكسها اشاره كرد. در واقع به همان نسبت كه ريشتر شيفته نقاشي است، به كارايي عكاسي و نيروي عكس در واقعنماياني نيز باور دارد. او اين رويكرد را داشت كه نقاشي براي به تصوير درآوردن جهان، هرگز همچون آيينهاي در برابر واقعيت نخواهد بود و به همين سبب هم بود كه تصميم گرفت عكس را به عنوان واقعيت با نقاشي به عنوان تخيل تركيب كند. ريشتر در دوران جواني به نقاشي بيلبوردهاي سياسي و تابلوهاي تبليغاتي براي جمهوري دموكراتيك آلمان مشغول بود و در عين حال منظره هم نقاشي ميكرد. بعد از مدتي تحت تاثير هنر آوانگاردِ بعد از جنگ قرار گرفت و آثار هنرمنداني همچون جكسون پولاك تاثيرات عميقي بر او و خطمشي هنرياش به جا گذاشت. از ابتداي دهه شصت، عكسهاي پراكنده از منابع مختلف همانند روزنامهها، تبليغات و آلبومهاي خانوادگي خود را در ابعاد كوچك و بزرگ نقاشي كرد. گفته ميشود كه روش انتقال تصاوير به روي بوم كاملا مكانيكي و اغلب با استفاده از پروژكتور بود، اما از آنجا كه عكسها عموما كوچك و سياه و سفيد بودند، وقتي در اندازه بزرگ نقاشي ميشدند به نظر مرموز و عجيب ميرسيدند. در واقع او عكسي واقعي را به تصوير خيالانگيز و عكسهاي بدون مفهوم را به نقاشيهاي مفهومي تبديل كرد. ريشتر در توضيح اين آثار خود گفته بود كه «من از عكاسهايي كه همه بهطور روزمره با آن روبهرو هستيم شگفتزده شدم، چون حالا ديگر آنها را به عنوان تابلوي نقاشي مينگريستم؛ فارغ از هر معياري كه پيش از اين با اثر هنري مرتبط ميدانستم، اين عكسها نسبت داشتند و نه تركيب ولي من را از چارچوبهاي رايج رها كردند. براي همين هم ميخواستم آنها را نقاشي كنم.» بعد از گذشت يك دهه از آن دوران، ريشتر بار ديگر روي نقاشي از روي عكسها تمركز كرد، ولي با اين تفاوت كه اينبار به جاي عكسهاي معمولي، به نقاشي از تصاوير خبري با موضوعات سياسي جنجالبرانگيز پرداخت. اين مجموعه شامل ۱۵ نقاشي با عنوان ۱۸ اكتبر ۱۹۷۷ بود كه به وقايعنگاري روزي سياه در تاريخ آلمان اشاره داشت. داستان اين بود كه در اين روز جسد سه تن از اعضاي گروه چپ فراكسيون ارتش سرخ در سلول زندان يافت شد و به گفته پليس دو تن از آنها توسط شليك گلوله و يك نفر با حلقآويز خودكشي كرده بودند. اين خودكشيها از ديد هواداران اين گروه مشكوك به نظر ميرسيد. ريشتر نيز تصميم گرفت كه از تصاوير خبري اين رويداد، نقاشي بكشد تا فرصتي براي بازنگري يكي از برگهاي تاريخ كشور آلمان را فراهم كرده باشد.