آيا جليلي گزينهنهايي پايداري خواهد شد
صداي پاي جليلي
براساس زمانبندي كه ستاد انتخابات ديروز اعلام كرد، ثبتنام نامزدهاي رياستجمهوري از 21 ارديبهشت آغاز خواهد شد و آقايان براي اخذ تصميم نهايي و ورود به اين كارزار كمتر از يك ماه فرصت دارند. جريانهاي سياسي نيز بايد از دو ماه باقيمانده حداكثر استفاده را براي توافق روي نامزدهاي قطعي، اصلي و نهايي خود ببرند. از همين رو شاهد اين همه تكاپو در عرصه سياست و اخبار رسمي و غيررسمي انتخاباتي هستيم.
محور بخشي از اين اخبار – حداقل در يكي، دو روز گذشته – سعيد جليلي است. او هنوز تمايل خود به كانديداتوري را رسما اعلام نكرده اما اينطور كه به نظر ميرسد، برخي در جبهه اصولگرايي فرش قرمز را پهن كرده و كاملا آماده استقبال از او هستند. به ويژه اكنون كه طبق شنيدهها احتمال كانديداتوري سيد ابراهيم رييسي كاهش يافته است. شاهد آنكه كريمي اصفهاني، عضو جبهه پيروان خط امام و رهبري همين ديروز در گفتوگويي با «نامهنيوز» خبر داد كه «بهرغم تماسهاي متعدد تا به امروز آقاي رييسي هيچگونه تمايلي نشان نداده است.»
بر اين اساس گزينه مورد اجماعي كه اصولگرايان به حضور و موفقيتش دلخوش كرده بودند، ريسك انتخابات را نپذيرفته و ترجيح داده كه در راس آن نهاد انتصابي مهم يعني دستگاه قضا باقي بماند. از اين رو طيفهاي مختلف در جريان اصولگرا بايد گزينههاي خود را عرضه كرده و به اميد اجماع روي يكي از آنان باشند.
موقعيت مناسب
انتخاب دوم آنان –بعد از رييسي– سعيد جليلي است. شايد يكي از دلايلش آن باشد كه جليلي در انتخابات 96 و در آخرين دقايق به نفع رييسي كنار كشيد و به اندازه قاليباف به ايجاد اجماع حول محور او كمك كرد. او اينبار نيز حسننيت خود را نشان داده و چندي قبل اعلام كرده بود كه در صورت كانديداتوري رييسي، نامزد نخواهد شد. بر اين اساس بعيد نيست كه آقاي جليلي و حاميانش تصور كنند، موقعيت مناسب است و اينبار نوبت آنان شده تا كه به صحنه بيايند. ضمن آنكه زمزمههايي نيز درباره كوچ حاميان رييسي به سوي جليلي به گوش ميرسد.
كانديدا نشدن احتمالي رييسي اما تنها موضوعي نيست كه موقعيت را براي جليلي مناسب ميكند. درواقع شرايط بينالمللي نيز به نفع او است. روي كار آمدن دولت دموكرات بايدن و تلاش دولت روحاني براي گرهگشايي از برجام در ماههاي پاياني سبب شده كه سياست خارجي يكبار ديگر در مركز توجهها باشد و گمان رود كه اين حوزه يكبار ديگر محور اصلي انتخابات خواهد شد. نيازي به گفتن ندارد كه سعيد جليلي به عنوان يك ديپلمات ارشد كه سالها در زمينه پرونده هستهاي ايران كار كرده است و نگاه و گفتمان خاص خود را دارد، بهترين گزينه اصولگرايان براي رويارويي با نامزد جريان رقيب است.
حمايت پايداري
يكي از ديگر دلايلي كه ميتواند جليلي را در اعلام كانديداتوري مصمم كند، حمايت احتمالي پايداري است. خاطرمان هست كه سقاي بيريا در اسفند ماه گذشته از سعيد جليلي و صادق محصولي به عنوان گزينههاي اصلي اين طيف نام برد. حميدرضا ترقي، عضو شوراي مركزي موتلفه نيز همين ديروز نامه جليلي را در كنار نيكزاد و فتاح قرار داده و از جمله كانديداهاي احتمالي پايداري خواند.
ناگفته نماند كه در طيف پايداري هنوز هم دودستگيهايي ديده ميشود، برخي تلاش ميكنند كه با خط زدن نام جليلي، گزينه مطلوب خود كه احتمالا صادق محصولي است را به عنوان نامزد اصلي معرفي كنند. مثلا غلامحسين رضواني، عضو جبهه پايداري از سعيد جليلي اعلام برائت جسته و تاكيد كرده بود كه «آقاي جليلي جزو جبهه پايداري نيست و كانديداي جبهه هم نيست.»
نكته قابل تامل اما آنجاست كه حاميان محصولي در جبهه پايداري آنقدرها هم پرشمار نيستند كه بتوان عبور از جليلي را قطعي دانست. سياسيون در اين طيف ميدانند كه محصولي نه قدرت جذب اصولگرايان در ساير گروهها را دارد و نه چهره محبوبي در جامعه به حساب ميآيد. منظور اين نيست كه جليلي فردي محبوب با قابليت رايآوري يا ظرفيت اجماع اصولگرايان است. حرف اين است كه اگر پايداري همانطور كه اعلام كرده به دنبال گزينه اصلح باشد، منطقا بايد جليلي را به نسبت محصولي اصلح بداند، لذا بعيد است كه پايداري ريسك كنار گذاشتن جليلي و پشتيباني از محصولي را بپذيرد.
شوق رسانهها
يكي ديگر از نشانههاي گرايش اصولگرايان به كانديداتوري جليلي در رسانههاي اين طيف ديده ميشود. مثلا سايت خبري «نامهنيوز» يعني رسانه نزديك به پورمحمدي و جامعه روحانيت مبارز كه تا ديروز حامي كانديداتوري رييسي بود، روز گذشته در گزارشي پيشنهاد كرد كه همه با هم به استقبال كانديداتوري جليلي برويم!
اين رسانه اصولگرا از كوچ اعضاي ستاد انتخاباتي رييسي به ستاد سعيد جليلي خبر داده و نوشته بود: «شواهد و قرائني وجود دارد كه جليلي آمدني است. تيم رسانهاي و شبكه هواداري او به كار افتاده و از رسانهها گرفته تا شبكههاي اجتماعي مثل توييتر و كلابهاوس؛ هيچ فرصت و تريبوني را از دست نميدهند.» در بخش ديگري از اين گزارش حتي تاكيد شد كه «به نظر ميرسد كه اراده جليلي براي حضور در اين انتخابات جدي است، حاميانش نيز آستينها را بالا زدهاند و اين حتي ميتواند روي نامزدي ابراهيم رييسي هم سايه بيندازد و ديگر آن اجماع موردنظر حاميان او اتفاق نيفتد، فضا نيز براي سعيد جليلي كاملا مهياست.»
جالب آنكه «فردانيوز» رسانه نزديك به قاليباف نيز از محتمل بودن كانديداتوري جليلي خبر داده است. اين رسانه اصولگرا اما وضعيت فعلي و اين حجم از توجه و استقبالي كه از آن جليلي ميشود را محصول تلاش همكاران و نزديكان او ميداند و مينويسد: «اين روزها نيز در فضاي مجازي اطرافيان سعيد جليلي خيلي به آب و آتش ميزنند تا هنوز تكليف برجام مشخص نشده، او را به چهره غالب در انتخابات تبديل كنند.»
جمعبندي
حال بايد منتظر ماند و ديد كه سعيد جليلي با درنظر گرفتن موقعيت مناسب داخلي و خارجي، بهرهمندي از حمايت نسبي حزبي و جرياني و همچنين با اين همه پشتوانه رسانهاي و تبليغاتي پا به عرصه رقابتهاي انتخاباتي گذاشته و شانس خود را يك بار ديگر ميآزمايد يا خير.